به گزارش ایکنا، با آغاز اعزام کاروانهای عمره مفرده دانشجویی، بسیاری از دانشجویان شرکتکننده از تجربهای سخن میگویند که نه فقط یک سفر مذهبی، بلکه تحولی آرام اما عمیق در سبک زندگی، باورها و نگاهشان به آینده رقم زده است. گفتوگویی کوتاه با چند دانشجو و استاد همراه در این کاروان، تصویری از تغییرات معنوی و ذهنی جوانان در شهر پیامبر (ص) ارائه میدهد.
در روزهای آغازین حضور کاروانهای دانشجویی در مدینه، حالوهوای زائران جوان نشان میداد که فضای معنوی حرمین شریفین، برای آنان تجربهای متفاوت و اثرگذار رقم زده است.
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی، با اشاره به نخستین لحظه ورود به مدینه میگوید: احساس میکردم زمان ایست کرده. چیزی شبیه آرامشی که همیشه دنبال آن بودم اما هیچوقت پیدا نمیکردم. وقتی وارد مسجدالنبی شدم، انگار همه دغدغها کنار رفت؛ این سفر برایم یک نقطه شروع بود.

برای بسیاری از دانشجویان، حضور در کنار مزار پیامبر(ص) و زیارت اماکن مقدس مدینه، لحظاتی سرشار از احساس تعلق، امید و بازگشت به خویشتن ایجاد کرده است.
دانشجوی دیگر که در رشته فیزیولوژی ورزشی تحصیل میکند، میگوید: زندگی دانشجویی معمولاً سرشار از فشار، نگرانی و شتاب است؛ اما اینجا گویی آرامشی بهشتی در جریان است که هرگز قطع نمیشود. فقط باید حواسمان باشد که از این فرصت بینظیر، نهایت استفاده را ببریم. در اینجا با خودم عهد بستم که در زندگی آرامتر باشم و برای انجام کارهایی که همیشه به تعویق میانداختم، اقدامی عملی کنم.
روحانی کاروان، که در تمام لحظات این سفر، پاسخگوی پرسشها، دغدغهها و شبهات دانشجویان است، نیز اظهار میکند: بخش عمدهای از برکات این سفر، در رفتارها و انتخابهای تازهی دانشجویان پس از بازگشت نمود پیدا میکند. عمرهگزاران دانشجو باید بکوشند تا این اثر معنوی را در زندگی عادی خود نیز حفظ و تداوم بخشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد حاضر در این کاروان، که پیش از این نیز در دوران دانشجویی به عمره مشرف شده بود، با مقایسه این دو تجربه اظهار کرد: دانشجویان در این سن، بیش از هر چیز در جستجوی هویت فکری و معنوی خویشند. تجربه حضور در مسجدالنبی و تشرف به سرزمین وحی، با آن سکوت و خلوت روحنوازی که پدید میآورد، به جوانان کمک میکند مسیر شخصی خود را بهتر بشناسند و از این سفر، با انگیزههایی هدفمندتر بازگردند. حتی در سالهای گذشته بارها شاهد بودهایم که این سفر، تصمیمهای سرنوشتساز زندگی دانشجویان را تحتتأثیر قرار داده است.
دانشجوی رشتهه علوم پزشکی نیز با اشاره به چگونگی توفیق یافتنش برای حضور در این سفر، میگوید: وقتی در قرعهکشی بخت یارم شد، باورش برایم دشوار بود. پیوسته به دوستانم میگفتم: من کجا و مکه و مدینه کجا؟! اصلاً چه کسی پول این سفر را دارد؟ اما اکنون پس از چند روز اقامت در مدینه، دریافتم که هرگز نباید سریع قضاوت کرد. حالا حس سبکی عجیبی دارم؛ انگار بارهای سنگینی را که به دوش میکشیدم، بر زمین نهادهام. از همان نخستین روزها تصمیم گرفتم برخی عادتهای آزاردهندهام را برای همیشه کنار بگذارم و قطعاً پس از بازگشت، یک بازنگری اساسی در زندگیام خواهم داشت.
بارش باران بر صحنهای گسترده مسجدالنبی(ص)، از آن لحظههای ناب و بهیادماندنی است که هر زائر را تا همیشه در خود غرق میکند. این پدیده کمتکرار، اما تأثیری ژرف و ماندگار بر دلهای مشتاق بر جای میگذارد.
یکی از دانشجویان حاضر در این فضای روحانی، این حس را چنین توصیف میکند: با فرود آمدن نخستین قطرات باران، احساس کردم در مکانی فراتر از یک عبادتگاه عادی قدم گذاشتهام. آمیزش نسیم خنک باران با صدای همهمه زائران در حال دعا، نمای گنبد فیروزهای و غربت قبرستان بقیع، همه با هم، گویی نمادی از رحمت بیکران الهی در برابر ناسپاسیهای ما بودند.
از سوی دیگر، چنین سفرهایی و فضای جمعی کاروانهای دانشجویی – که در آن شور جوانی و جلوههای معنوی درهم میآمیزد – نقش بهسزایی در خلق تجربههایی همدلانه و عمیق ایفا میکنند. هنگامی که جوانان در کنار یکدیگر قدم در این مسیر میگذارند، تجربه معنوی هر یک، با همراهی دیگران شکوفا میشود و ژرفا مییابد. این همراهی، فضایی پدید میآورد که ارزشهای اخلاقی مانند صبر، مشارکت، همافزایی و مهربانی در آن رشد میکنند. حتی پس از پایان سفر نیز پیوندهای دوستانهای شکل میگیرد که نه تنها پایدار میمانند، بلکه بستری برای تداوم بهاشتراکگذاری آن حسهای ناب معنوی فراهم میکنند.
