کد خبر: 4320035
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۲
عوامل سریال «مشاور 2» در گفت‌وگو با ایکنا تبیین کردند

فراتر از ردا و محراب؛ لزوم ارائه تصویری همدلانه و غیرکلیشه‌ای از روحانیت + فیلم

کارگردان و تهیه‌کننده سریال «مشاور ۲» در میزگرد تخصصی ایکنا، بر ضرورت بازتعریف تصویر رسانه‌ای روحانیت تأکید کردند. به باور آنان، زمانه کلیشه‌های تک‌بُعدی و دور از ذهن به سر آمده و جامعه امروز، نیازمند بازنمایی تصویری همدلانه، ملموس و انسانی از این قشر است.

در حال تکمیل / «مشاوره ۲»، مسجد را از یک لوکیشن صرف به کانون بازخوانی کارکردهای اخلاقی جامعه نشان می‌دهدفصل نخست مجموعه «مشاور» در تلویزیون توانست با اتکا به یک ایده متفاوت، یعنی قرار دادن یک مشاور مردمی در قلب مسجد محله، توجه بخش قابل‌توجهی از مخاطبان را به خود جلب کند. تلفیق نگاه دینی و روان‌شناختی در حل مسائل واقعی مردم، بهره‌گیری از فضایی صمیمانه و آشنا و پرداختن به موضوعاتی مبتلا به خانواده‌های ایرانی، سبب شد این اثر جایگاه ویژه‌ای در میان سریال‌های خانوادگی پیدا کند. همین موفقیت اولیه موجب شد نگاه‌ها به سمت تداوم این تجربه و تولید فصل دوم معطوف شود؛ فصلی که قرار بود هم به بلوغ محتوایی بیشتری برسد و هم برخی اصلاحات ساختاری را تجربه کند.

در ادامه مسیر، گروه سازنده با یک سؤال محوری روبه‌رو شد: چگونه می‌توان فصل دوم را با حفظ شاکله موفق فصل اول، نزدیک‌تر به زندگی واقعی مردم کرد؟ این پرسش، نقطه عزیمت تازه‌ای برای تیم سازنده بود؛ از بازطراحی شخصیت روحانی و کوچک‌تر کردن فضای مسجد گرفته تا سنجش مجدد میزان صمیمیت، مردمی‌بودن و نزدیکی شخصیت اصلی به دغدغه‌ها و واقعیت‌های روزمره مخاطبان. تغییر بازیگر نقش اصلی از قائمیان به صدیق نیز بخشی از همین تلاش برای رسیدن به یک شخصیت دسترس‌پذیرتر و طبیعی‌تر بود؛ تصمیمی پرریسک اما هدفمند که در نهایت نیز مورد استقبال بخش زیادی از مخاطبان قرار گرفت.

تولید فصل جدید با چالش‌ها و پرسش‌های مهم دیگری هم همراه بود؛ از فرایند انتخاب کارگردان و شکل‌گیری دوباره گروه بازیگری تا تنظیم روابط میان شخصیت‌ها و بازآفرینی انس و الفتی که در فصل نخست دیده می‌شد. تیم سازنده تلاش کرد با پرهیز از شعارزدگی، بازسازی روابط واقعی و توجه به رفتارهای خانوادگی ملموس، قصه‌ای مردمی‌تر و منطبق بر مسائل جاری جامعه ارائه دهد. حضور بازیگرانی همچون امیرحسین صدیق، مهران رجوی و آتش تقی‌پور نیز به روح و انرژی تازه‌ای در ساختار دراماتیک اثر افزود و فصل دوم را از تکرار فاصله داد.

طراحی شخصیت روحانی یکی از حساس‌ترین و پیچیده‌ترین مراحل این مجموعه بود؛ شخصیتی که باید هم از کلیشه‌های مرسوم فاصله می‌گرفت و هم به حرمت و جایگاه روحانیت لطمه نمی‌زد. در این مسیر، تجربیات واقعی سازندگان از زندگی در محله‌های قدیمی، مواجهه با روحانیون مردمی و خاطراتی از نقش‌های تربیتی و اجتماعی آنان نقش مؤثری در خلق کاراکتری قابل اعتماد، نزدیک به مردم و مبتنی بر واقعیت داشت. مجموعه «مشاوره ۲» کوشید این تصویر را بدون اغراق و دور شدن از جایگاه واقعی روحانیون بازآفرینی کند؛ کاری که هم دشوار بود و هم نیازمند تعامل مداوم میان تهیه‌کننده، کارگردان و نهادهای نظارتی.

اکنون و با پخش فصل دوم، بسیاری از پرسش‌ها درباره چرایی تغییرات، فلسفه روایت، روند تصمیم‌گیری‌های هنری و چالش‌های تولید این فصل مطرح است. به همین منظور، ایکنا در قالب میزگردی با حضور محمدحسین امانی، کارگردان مجموعه و سجاد اسدی، تهیه‌کننده آن به بررسی زوایای مختلف «مشاوره ۲» پرداخته است؛ گفت‌وگویی که در ادامه همراه آن خواهیم شد.

ایکنا - با توجه به اینکه فصل نخست این مجموعه با ایده اولیه نمایش یک مشاور برخاسته از بطن مردم و مستقر در مسجد شکل گرفت و این مشاور می‌کوشید با تلفیق نگاه روان‌شناختی و دینی به حل مسائل واقعی مردم بپردازد، لطفاً درباره روند شکل‌گیری این ایده، تجربه تولید فصل یک و بازخوردهای مردمی آن توضیح دهید. همچنین بفرمایید چه عواملی سبب شد فصل دوم با رویکردی تازه، تغییراتی در ابعاد محتوایی و فضاسازی داشته باشد و در این میان چه دغدغه‌هایی درباره تک‌موقعیتی بودن اثر یا تغییر بازیگر نقش اصلی وجود داشت. 

محمدحسین امانی: در شکل‌گیری فصل نخست مجموعه، ایده اصلی بر آن بود که مشاوری معرفی شود که برخلاف نمونه‌های پرهزینه و دست‌نیافتنی امروز، کاملاً از دل مردم برآمده باشد و در محیطی آشنا همچون مسجد محله به مسائل آنان پاسخ دهد. این ایده، با توجه به افزایش هزینه‌های مشاوره و ناتوانی بسیاری از خانواده‌ها در مراجعه به روانشناس، جرقه اولیه ساخت مجموعه بود. در فصل اول، موضوعاتی طرح شد که با بخش عمده‌ای از جامعه درگیر است و برای آنان مسئله محسوب می‌شود. این اثر در قالبی نزدیک به آثار تک‌موقعیتی دهه هفتاد ساخته شد و با وجود نگرانی‌هایی نسبت به ریسک بازگشت به چنین فرم اجرایی، فصل نخست با استقبال مناسب مواجه شد و تجربه آن، ضرورت ادامه کار را پررنگ‌تر کرد.

پس از موفقیت فصل نخست، این احساس ایجاد شد که تجربه شکل‌گرفته می‌تواند پایه‌ای مستحکم‌تر برای فصل دوم باشد. به همین دلیل تصمیم گرفته شد تولید فصل جدید با بهره‌گیری از تجربه فصل اول، نگاه دقیق‌تر به مسائل اجتماعی و ساختاری و نیز پرهیز از برخی کاستی‌ها آغاز شود. در این مسیر، تغییراتی در فضای کلی اثر مورد توجه قرار گرفت؛ از جمله کوچک‌تر شدن مقیاس مسجد و نزدیک‌تر کردن روحانی قصه به مردم، تا رابطه مخاطب با شخصیت اصلی صمیمانه‌تر و طبیعی‌تر جلوه کند. این تغییر رویکرد حاصل تأملی بود درباره اینکه در فصل نخست روحانی با شأن دانشگاهی و دیسیپلین بالا، شاید برای برخی مخاطبان فاصله ایجاد می‌کرد و طرح برخی مسائل را دشوار می‌ساخت، در حالی‌که روحانی فصل دوم باید مردمی‌تر، خاکی‌تر و قابل رجوع‌تر می‌بود.

در حال تکمیل / «مشاوره ۲»، مسجد را از یک لوکیشن صرف به کانون بازخوانی کارکردهای اخلاقی جامعه نشان می‌دهد

در موضوع انتخاب بازیگر اصلی نیز تحلیل‌های مختلفی مطرح شد. آقای قائمیان از گزینه‌های جدی بودند و جلساتی نیز برگزار شد، اما به تفاهم نهایی نرسیدیم. در ادامه چند گزینه مطرح شدند؛ از جمله آقای شریفی‌نیا که سابقه بازی در نقش روحانی را داشت و شخصاً علاقه‌مند بود نقشی جدی‌تر ارائه کند، اما محدودیت زمانی مانع شد. نهایتاً انتخاب به آقای صدیق رسید؛ انتخابی که هرچند در ابتدا ریسک داشت، زیرا ایشان بیشتر با نقش‌های طنز شناخته می‌شد، اما از دید کارگردان ظرفیت بالایی برای ایفای نقش روحانی مردمی داشت. این انتخاب پس از بررسی‌های متعدد و با اتکا به توانایی‌های ایشان در ایجاد صمیمیت و باورپذیری انجام و در نهایت نیز نتیجه این تصمیم مثبت ارزیابی شد.

ایکنا - با توجه به تجربه شما در تولید فصل‌های پیشین مجموعه و همکاری با تیم‌های مختلف، لطفاً درباره روند پیشنهاد و پذیرش فصل جدید این کار توضیح دهید. به ویژه بفرمایید چه عواملی موجب شد شما با پروژه همراه شوید، نحوه انتخاب کارگردان و نقش اصلی چگونه انجام شد و چه چالش‌هایی در انتخاب بازیگر و تطبیق برنامه‌ها با تیم وجود داشت؟ 

سجاد اسدی: زمانی که پیشنهاد ساخت این فصل مطرح شد، تقریباً در مرحله پست‌پروداکشن سریالی دیگر بودم و با مؤسسه فرهنگی هنری امام روح‌الله همکاری داشتم. در ابتدا تمایل داشتم پس از تجربه سریال قبلی، کار دیگری انجام ندهم، اما به دلیل احترام و دوستی با تهیه‌کننده اثر و همچنین علاقه به ادامه همکاری با تیم، پذیرفتم در پروژه مشارکت کنم. از ابتدا نیز مقرر شد آقای فرهاد قائمیان نقش اصلی را ایفا کنند، اما به دلایلی این گزینه تغییر کرد و تصمیم گرفته شد به دنبال فضایی تازه و چالش جدیدی باشیم تا بتوانیم تجربه‌ای متفاوت از فصل قبل داشته باشیم. در این مسیر، اولویت انتخاب کارگردان بود و پس از بررسی گزینه‌ها، آقای امانی با توجه به تجربه قبلی و تعاملات خوب با تیم، به عنوان کارگردان انتخاب شد.

پس از تعیین کارگردان، نوبت به شکل‌دهی خانواده اصلی قصه و شخصیت روحانی رسید. جلسات متعددی با آقای قائمیان و سایر بازیگران برگزار شد تا تغییرات مدنظر فصل دوم به تفصیل توضیح داده شود و همگی همراهی لازم را داشته باشند. با وجود تطابق برنامه‌ای برخی اعضا و چالش‌های زمانی، تیم با تلاش و تعامل مستمر توانست به توافق برسد. برای نقش اصلی، گزینه‌های مختلفی بررسی شد که در نهایت انتخاب آقای امیرحسین صدیق با مشورت گسترده تیم انجام گرفت، چراکه توانایی قصه‌گویی و انعطاف در ایفای نقش روحانی را به بهترین شکل داشت و با ایده‌های خلاقانه خود توانست به غنای اثر بیفزاید.

در فرآیند شکل‌دهی شخصیت‌ها و تعامل با سایر بازیگران نیز تأکید بر واقعی بودن روابط و انتقال حس صمیمیت بود. تغییراتی در برخی کاراکترها اعمال شد تا همگرایی بهتری با قصه داشته باشند و حضور بازیگرانی مانند آقای مهران رجوی و آتش تقی‌پور توانست گرمای لازم را به سریال اضافه کند. هر یک از اعضای تیم، با علاقه و تعهد خود، بخشی از کیفیت نهایی کار را تضمین کردند و حتی ایده‌ها و پیشنهادهای کوچک بازیگران در جلسات پیش از قرارداد باعث شد تا شخصیت‌ها باورپذیرتر و تعاملات بین آن‌ها طبیعی‌تر شود و تجربه‌ای تازه و موفق از این فصل خلق شود.

ایکنا - به عنوان کارگردان مجموعه، لطفاً درباره فلسفه حضور شخصیت روحانی در مرکز داستان توضیح دهید. چرا تصمیم گرفتید این نقش محور سریال باشد و فکر می‌کنید چگونه می‌تواند هم بار دراماتیک قصه را بر دوش بکشد و هم جنبه‌های معنوی اثر را تقویت کند؟ همچنین بفرمایید که انتخاب این شخصیت و برخورد مردم با او چه تأثیری بر انتقال پیام و ایجاد الگوی اخلاقی و اجتماعی در سریال داشته است.

محمدحسین امانی: در ابتدا متوجه شدیم که استفاده از شخصیت روحانی در قصه، با وجود حساسیت‌ها و هجمه‌های موجود در سال‌های اخیر، می‌تواند بار دراماتیک و معنوی سریال را همزمان تقویت کند. به ویژه وقتی روحانی، شخصیتی مورد احترام در محل باشد، مخاطب بدون هیچ‌گونه پیش‌داوری یا گارد ذهنی با او ارتباط برقرار می‌کند. تجربه‌های واقعی ما نشان داده است که مردم نسبت به روحانیون محترم، حتی اگر بازیگر باشد، واکنش محبت‌آمیز نشان می‌دهند و سعی دارند ارتباط مستقیم با او برقرار کنند؛ نمونه آن وقتی است که آقای صدیق برای بازی در نقش روحانی وارد خیابان می‌شدند و افراد مختلف با علاقه و احترام با او برخورد می‌کردند، یا در مواردی حتی می‌خواستند او را برای قرائت نماز به خانه‌هایشان دعوت کنند.

از منظر دراماتیک، چنین شخصیتی توانایی ورود به مسائل زندگی واقعی مردم و ارائه مشاوره و راهنمایی دارد، بدون اینکه مخاطب احساس کند با یک پیام‌گزار خشک یا آموزگار صرف مواجه است. این ترکیب احترام مردمی، شناخت دقیق زندگی اهالی محل و مسلط بودن روحانی به علم روانشناسی باعث می‌شود که شخصیت به الگویی قابل اعتماد و مؤثر در داستان تبدیل شود. بدین ترتیب، هم جنبه‌های اخلاقی و معنوی سریال تقویت می‌شود و هم تعاملات انسانی و واقع‌گرایانه میان شخصیت‌ها شکل می‌گیرد، که برای مخاطب جذاب و باورپذیر است.

انتخاب روحانی به عنوان محور داستان فرصتی ایجاد می‌کند تا یک الگوی اخلاقی و اجتماعی برای مخاطب ارائه شود. مردم، وقتی شخصیت را دوست دارند و به او اعتماد می‌کنند، به راحتی پیام‌های اخلاقی و راهنمایی‌های او را می‌پذیرند و این امر به نوعی بازتابی از احترام و ارتباط مثبت جامعه با روحانیت واقعی است. از این منظر، حضور این شخصیت نه تنها نقش قصه‌گو را ایفا می‌کند، بلکه امکان شکل‌دهی به یک مدل رفتاری و ارزشی در بطن جامعه را نیز فراهم می‌سازد و همین موضوع به غنای معنوی و دراماتیک مجموعه کمک شایانی کرده است.

ایکنا - یکی از حساس‌ترین بخش‌های سریال طراحی شخصیت روحانی است. لطفاً توضیح دهید در شکل‌دهی این کاراکتر چه اصول و معیارهایی مدنظر شما قرار گرفت تا هم واقع‌گرایی حفظ شود و هم حرمت و جایگاه روحانیت در قصه مخدوش نشود. 

سجاد اسدی: در طراحی شخصیت روحانی همواره تلاش کردیم تعادل میان واقع‌گرایی و حرمت جایگاه روحانیت حفظ شود. کاراکتر روحانی نمی‌توانست صرفاً به عنوان یک شخصیت کلیشه‌ای یا دور از زندگی واقعی مردم نمایش داده شود؛ به همین دلیل در خلق او مؤلفه‌های متعددی مدنظر قرار گرفت. نویسندگان با حساسیت بسیار، به دنبال این بودند که روحانی شخصیتی باشد نزدیک به مردم، قابل لمس و ملموس، با ویژگی‌هایی که هم تجربه فرهنگی و اجتماعی او را نشان دهد و هم اعتبار و احترام جایگاه او را در جامعه حفظ کند. این نگرش باعث شد شخصیت اصلی نه تنها یک مرجع اخلاقی و معنوی باشد، بلکه بتواند با واقعیت‌های زندگی روزمره مردم نیز ارتباط برقرار کند.

در حال تکمیل / «مشاوره ۲»، مسجد را از یک لوکیشن صرف به کانون بازخوانی کارکردهای اخلاقی جامعه نشان می‌دهد

تجربه‌های شخصی و خاطرات کودکی نیز در شکل‌دهی شخصیت مؤثر بود. در دوران کودکی بسیاری از ما با روحانیونی مواجه بودیم که نقش فرهنگی و حمایتی مهمی داشتند و با محبت و درک، کمک و راهنمایی ارائه می‌کردند. این تجربه‌ها الهام‌بخش ما شد تا روحانی سریال نیز از همان جنس و قابل اعتماد باشد، شخصیتی که مردم بتوانند با او همذات‌پنداری و احساس کنند که او واقعاً در کنار آنان است. در کنار این، نکاتی که در متن داستان مدنظر بود، همچون مواجهه با چالش‌ها و مشورت با خانواده، در شخصیت‌پردازی لحاظ شد تا تعامل روحانی با همسر و مادر و دیگر اعضای خانواده به عنوان الگویی انسانی و نزدیک به زندگی واقعی به نمایش گذاشته شود. همچنین برای حفظ باورپذیری و قهرمان‌سازی شخصیت، تأکید شد که روحانی نباید دور از ذهن و خیال‌پردازانه باشد، بلکه باید مشکلات و چالش‌های زندگی را همان‌طور که مردم با آن مواجه‌اند تجربه کند و راهکار ارائه دهد. این نگاه باعث شد که شخصیت اصلی بتواند از دل مردم و جامعه شکل گیرد، هم جنبه‌های اخلاقی و معنوی را منتقل کند و هم رفتار و تصمیمات او در مواجهه با مسائل روزمره برای مخاطب ملموس و قابل باور باشد. بدین ترتیب، شخصیت روحانی به یک الگوی انسانی و نزدیک به مردم تبدیل شد که در روایت داستان نقش مؤثر و جذابی ایفا می‌کند.

ایکنا - با توجه به اینکه سریال به مسائل اجتماعی و خانوادگی می‌پردازد، لطفاً توضیح دهید که تصویرسازی این مسائل بر چه شناخت و تجربه‌ای استوار بوده است. چرا تصمیم گرفتید از الگوهای محله‌های قدیمی و تعاملات روحانیون با مردم بهره بگیرید و این تجربه‌های گذشته چگونه در شکل‌دهی روایت و شخصیت‌ها نقش داشته است؟

محمدحسین امانی: تصویرسازی مسائل اجتماعی و خانوادگی در سریال کاملاً بر پایه تجربه و شناخت واقعی شکل گرفته است. ما به جای خلق موقعیت‌های تخیلی یا دور از واقعیت، به الگوهای محله‌های قدیمی و تعاملات تاریخی روحانیون با مردم مراجعه کردیم. در گذشته، هر محله معمولاً یک امام جماعت یا معتمد داشت که نقش مهمی در زندگی اجتماعی مردم ایفا می‌کرد و نه تنها به مسائل مذهبی می‌پرداخت، بلکه در حل مشکلات خانوادگی و اجتماعی نیز دخیل بود. هدف ما این بود که همان حس احترام و اعتماد مردم نسبت به این شخصیت‌ها را در قصه بازسازی کنیم و یک تصویر قابل باور و ملموس از روحانیت ارائه دهیم.

تجربیات شخصی و خاطرات واقعی نیز نقش مهمی در شکل‌دهی این روایت داشت. به یاد دارم زمانی که خودم نیاز به مشاوره داشتم، با روحانیانی مواجه شدم که فراتر از وظیفه مذهبی، به مسائل زندگی مردم توجه می‌کردند و حتی در منزل شخصی خود، به زوج‌ها و خانواده‌ها مشاوره رایگان ارائه می‌دادند. این ارتباط نزدیک و انسانی باعث شد که ما بتوانیم شخصیت‌های روحانی در سریال را نه صرفاً به عنوان مرجع مذهبی، بلکه به عنوان همراه و مشاور واقعی مردم طراحی کنیم، کسی که شناخت عمیقی از مشکلات اهالی محل دارد و می‌تواند راهنمایی عملی و قابل اتکا ارائه دهد. بنابراین، آنچه در سریال ارائه شده است، نوآوری صرف نیست بلکه بازآفرینی و بازتاب تجربیات واقعی جامعه و تاریخ محلی است. تلاش کردیم روحانی شخصیت اصلی، با همان صمیمیت و دسترسی‌پذیری که در گذشته وجود داشت، به مخاطب معرفی شود؛ شخصیتی که مردم بتوانند با او همذات‌پنداری کنند و داستان‌های اجتماعی و خانوادگی سریال از طریق تعامل او با اهالی محل باورپذیر و تأثیرگذار شود. این نگاه به ما اجازه داد تا ضمن حفظ حرمت و جایگاه روحانیت، قصه‌ای ملموس و مرتبط با زندگی روزمره مردم روایت کنیم.

ایکنا - تصویری که از روحانیت در سریالتان ارائه داده‌اید، جدا از کلیشه‌های رایج است. لطفاً توضیح دهید که در مسیر نوآوری و ارائه یک تصویر تازه از روحانیون با چه محدودیت‌ها و خط قرمزهایی مواجه شدید. آیا برخی نکات و ایده‌ها که می‌توانستند جذاب‌تر باشند، به دلیل این محدودیت‌ها امکان اجرا پیدا نکردند و چگونه تیم شما با این موانع کنار آمد؟

سجاد اسدی: در واقع می‌توانم بگویم تقریباً ۶۰ تا ۷۰ درصد آنچه می‌خواستیم در تصویر روحانیت اتفاق بیفتد، محقق شد. طبیعتاً هر مجموعه‌ای که بخواهد به شخصیت‌هایی حساس مانند روحانی بپردازد با خطوط قرمز و محدودیت‌هایی مواجه است، اما ما از قبل بسیاری از این محدودیت‌ها را می‌شناختیم و با آگاهی از رسانه‌ای که در آن فعالیت می‌کنیم – تلویزیون – توانستیم مسیر کار را پیش ببریم. این آگاهی کمک کرد تا درگیر چالش‌های غیرمنتظره نشویم و بتوانیم بسیاری از ایده‌ها و خلاقیت‌های مورد نظر را بدون مشکل اجرا کنیم. صادقانه بگویم، تمایل ندارم تحت فشار و زور، کاری را انجام دهم، بنابراین تا جایی که امکان داشت، با تعامل و گفت‌وگو با همکاران و نهادهای مربوطه، کار را پیش بردیم.

همکاری و اعتماد دوطرفه با تیم نیز نقش مهمی در پیشبرد پروژه داشت. تعامل مستمر با آقایان امانی، نعمتی و نویسندگان دیگر کمک کرد تا آن بخش‌هایی از شخصیت روحانی که فکر می‌کردیم می‌تواند قصه را جذاب‌تر و واقعی‌تر کند، به خوبی طراحی و اجرا شود. هر جایی که احساس می‌کردیم نکته‌ای می‌تواند به اثر کمک کند، تلاش کردیم آن را در چهارچوب خطوط مشخص شده لحاظ کنیم. بنابراین با وجود محدودیت‌ها، توانستیم تصویر تازه‌ای از روحانیت ارائه دهیم که هم واقعی و ملموس باشد و هم جذابیت دراماتیک سریال را تقویت کند، بدون اینکه حرمت و جایگاه این شخصیت‌ها خدشه‌دار شود.

محمدحسین امانی: همین پافشاری و حمایت آقای اسدی بود که توانستیم صحنه آخر را که در آن مشاور ما دچار تناقض می‌شود و می‌گوید «من یک حرفی زدم و سوءبرداشتی شده و تصمیم دارم کنار بگذارم»، به مرحله اجرا برسانیم. این حمایت اجازه داد تا نگاه کلی شخصیت حفظ شود و در عین حال، هیچ خطایی از سوی مشاور نشان داده نشود، چیزی که برای برخی از دوستان کاملاً قابل قبول و منطقی بود. آن‌ها ترجیح می‌دادند شخصیت مشاور تا حد ممکن بدون اشتباه و مؤاخذه‌پذیر باشد، هرچند در واقعیت ممکن است کمی متفاوت باشد. با این پشتوانه، توانستیم فیلم‌نامه آن قسمت را تأیید کرده و صحنه را به شکل مورد نظر بسازیم، بدون اینکه اصول و منطق داستان خدشه‌دار شود و همزمان واقع‌گرایی شخصیت تا حد امکان حفظ شود.

سجاد اسدی: برای این جنس کار کردن، باید بگویم که این سریال یک پروژه معمولی نیست؛ علاوه بر اینکه به صورت اپیزودی تولید شده، کار کردن روی آن بسیار دشوار است و موضوعات مطرح‌شده هم پیچیده و حساس هستند. تنها عاملی که می‌تواند مسیر را هموار کند و به ما امکان دهد با آرامش و تمرکز بیشتری ادامه دهیم، همراهی و همکاری گروه است. خوشبختانه در این مسیر با حسین امانی همکاری داشتیم و در بسیاری از موارد، چه تغییرات پیش‌بینی‌شده و چه خواسته‌های جدید، توانستیم با تعامل و همراهی یکدیگر تصمیم‌گیری کنیم. اگر قرار بود چیزی به سایر اعضای تیم منتقل شود، ابتدا بین ما توافق حاصل می‌شد و این هماهنگی باعث شد تا مسیر تولید منسجم و روان پیش برود.

در حال تکمیل / «مشاوره ۲»، مسجد را از یک لوکیشن صرف به کانون بازخوانی کارکردهای اخلاقی جامعه نشان می‌دهد

حضور این تیم همراه و همدل، به ویژه همکاری آقای امانی، نقش بسزایی در موفقیت سریال داشت. ایشان هیچگاه محتاط یا محدود عمل نکردند و درگیر مسائل کوچک نشدند، بلکه همواره تلاش داشتند که موضوعات پیچیده و دشوار با سادگی و قابل فهم برای مخاطب مواجه شود. واقعاً می‌توان گفت که همراهی و تعامل این تیم، باعث شد مخاطب نیز تجربه‌ای همدلانه و جذاب از سریال داشته باشد و این بخش بزرگی از موفقیت کار را شکل داده است.

ایکنا - با توجه به اینکه بخشی از جامعه نگاه متفاوتی به روحانیت دارد، شما برای اینکه تصویری قابل اعتماد و منصفانه از روحانیت در سریالتان ارائه دهید، چه راهکارهایی اتخاذ کردید و چگونه تلاش کردید کلیشه‌ها را بشکنید و شخصیت روحانی را انسانی و ملموس نشان دهید؟

محمدحسین امانی: اولین راهکار ما، انتخاب بازیگری مناسب بود که بتواند کلیشه‌های همیشگی را بشکند و تصویری واقعی از روحانیت ارائه دهد. به همین دلیل امیرحسین صدیق را به عنوان بازیگر نقش اصلی انتخاب کردیم؛ کسی که بتواند جنبه‌های انسانی، روزمره و حتی شوخ‌طبع شخصیت را نشان دهد. برای مثال در قسمت اول، مشاهداتی داشتیم که روحانی در حال بازی کردن با پلی‌استیشن با بچه‌هایش است. این جزئیات کوچک کمک می‌کند که مخاطب روحانی را صرفاً یک شخصیت خشک و فرشته‌گونه نبیند، بلکه او را انسانی با دغدغه‌ها و لحظات ساده زندگی روزمره تصور کند.

علاوه بر این، تعامل روحانی با خانواده‌ نیز بسیار مهم بود. سعی کردیم نشان دهیم که همسرش در کنار اوست و به او کمک می‌کند، نه صرفاً به عنوان یک پذیرایی‌کننده. حتی تصمیم گرفتیم که هر سکانسی که مربوط به چای‌آوردن است، به نحوی طراحی شود که شخصیت خودش این کار را انجام دهد و این نشان‌دهنده استقلال و زندگی واقعی وی باشد. در مجموع تلاش ما این بود که روحانی در سریال شخصیتی ملموس، قابل احترام و همزمان انسانی داشته باشد، تا مخاطب بتواند با او همذات‌پنداری کند و تصویری منصفانه و نزدیک به واقعیت از روحانیت در ذهنش شکل بگیرد.

سجاد اسدی: خیلی سعی کردیم در به تصویر کشیدن روحانی قصه‌مان، او را قدیسه و ایده‌آل نشان ندهیم و تصویری ارائه کنیم که با آنچه مردم در اطراف خود می‌بینند، همخوانی داشته باشد. برای مثال، سکانسی که روحانی با فرزندش پلی‌استیشن بازی می‌کند، یکی از مواردی بود که با چالش‌های زیادی روبه‌رو شدیم و تقریباً یک ماه درگیر گرفتن تاییدیه آن بودیم. ابتدا برخی دوستان فکر می‌کردند این سکانس مناسب نیست و می‌خواستند حذف شود، اما پس از مشورت با چند طلبه و روحانی، متوجه شدیم که واقعیت جامعه همین است؛ بسیاری از روحانیون هم بازی می‌کنند، ورزش می‌کنند و زندگی روزمره دارند. این سکانس کوچک، گرچه ممکن است به طور مستقیم در کل سریال به چشم نیاید، اما تأثیرگذار است و نشان می‌دهد که روحانی وقت خود را با فرزندش می‌گذارَد و زندگی انسانی و ملموسی دارد. در کل، تلاش کردیم این اتفاق‌ها و جزئیات را در قصه بگنجانیم تا تصویر روحانی صرفاً ویترین و ایده‌آل‌نمایی نباشد، بلکه انسانی و واقعی به نظر برسد.

ایکنا - با توجه به حساسیت‌های موجود نسبت به روحانی سیاسی و همچنین نقش زنان در سریال، شما چگونه تلاش کردید که تصویر روحانی و زنان به‌ویژه مادر و همسر در سریال واقعی، انسانی و منصفانه باشد، بدون اینکه به سمت سیاسی‌نمایی یا کلیشه‌های زنانه-خدماتی بروید؟

محمدحسین امانی: مخالف نشان دادن روحانی سیاسی هستم؛ هرچند که شخصیت روحانی ما در سریال نگاه تحلیلی و سیاسی دارد، هدف او قدرت یا سیاست نیست، بلکه خدمت به مردم است. این روحانی تحلیل‌های خود را دارد، اما تمرکز او انجام وظیفه و کمک به مردم است، نه رسیدن به جایگاه سیاسی. حتی روحانیون واقعی که به موقعیت‌های سیاسی رسیده‌اند، اغلب از دل همین فعالیت‌های مردمی به آنجا رسیده‌اند. سعی کردیم در سریال دچار افراط یا سوگیری سیاسی نشویم و تعادلی بین واقعیت و داستان حفظ کنیم، تا هیچ طرف ماجرا دچار پارادوکس نشود.

در حال تکمیل / «مشاوره ۲»، مسجد را از یک لوکیشن صرف به کانون بازخوانی کارکردهای اخلاقی جامعه نشان می‌دهد

در مورد زنان و نقش مادر و همسر، نگاه ما کاملاً انسانی و فعال است. زن در سریال صرفاً نقش خدماتی ندارد؛ او کنشگر است، در فعالیت‌های اجتماعی حضور دارد و تصمیمات و رفتارهایش تأثیرگذار است. نگاه ما به زن، مادر و همسر، از زاویه احترام و اهمیت واقعی او در زندگی خانوادگی است، نه به عنوان کسی که صرفاً آشپزی می‌کند یا پذیرایی می‌کند. در تمام موارد، هم مرد و هم زن را انسانی مسئول و فعال نشان دادیم، بدون اینکه به کلیشه یا قضاوت یک‌طرفه دچار شویم.

ایکنا - یکی از کلیشه‌های رایج پیرامون روحانیت در آثار نمایشی، شخصیت روحانی است که دائم نصیحت می‌کند و برای مردم بایدها و نبایدها تعیین می‌کند. شما در سریال‌تان چگونه سعی کردید از این کلیشه فاصله بگیرید و روحانی را انسانی، نزدیک به مردم و واقعی نشان دهید؟

سجاد اسدی: تصمیم گرفتیم روحانی سریال‌مان فردی نباشد که صرفاً نصیحت کند یا بخواهد حرف مردم را دیکته کند. او کسی است که به مردم اجازه می‌دهد آزادانه مشکلاتشان را بیان کنند و بتوانند با او حرف بزنند، بدون ترس از قضاوت. برتی مثال، در اپیزود «رزق حلال»، شخصیتی مانند یک راننده تاکسی اینترنتی با حاج‌آقا صحبت می‌کند و مشکلات روزمره خود را مطرح می‌کند. حاج‌آقا به جای تحمیل راه‌حل یا نصیحت، از خودش می‌گذرد و کمک می‌کند تا مشکل حل شود. این نوع رفتار روحانی، الهام‌گرفته از تجربه‌های واقعی ما و خاطرات دوره کودکی و نوجوانی است و نشان می‌دهد که بسیاری از روحانیون واقعی، نزدیک به مردم هستند و صرفاً به «باید و نباید» محدود نمی‌شوند. هدف ما این بود که تصویر یک روحانی واقعی، همراه و انسانی ارائه شود، نه یک شخصیت کلیشه‌ای که تنها حکم‌رانی می‌کند یا محدودیت ایجاد می‌کند.

ایکنا - با توجه به حساسیت موضوع روحانیت در سریال و لزوم ارائه تصویری واقعی و غیرکلیشه‌ای، لطفاً توضیح دهید که برای طراحی شخصیت‌های روحانی چه پژوهش و تحقیقات علمی انجام شد و مشاوران شما از حوزه علمیه چه نقش و تأثیری داشتند؟

محمدحسین امانی: برای طراحی شخصیت‌های روحانی در سریال، تلاش کردیم تصویری واقعی و نزدیک به تجربه زیستی مردم ارائه دهیم، نه یک تصویر خیالی یا اغراق‌آمیز. سرپرست گروه نویسندگان، آقای نعمتی، که علاوه بر طلبگی در روانشناسی هم تخصص داشت، کاملاً با دو طیف روحانیت و مسائل روانشناختی آشنا بود و توانست این شناخت را به گروه منتقل کند. همچنین مشاوران مذهبی از حوزه علمیه داشتیم که با ارائه نظرات تخصصی‌شان کمک کردند تا تصویر روحانیت نه از حداقل واقعی فاصله بگیرد و نه به سمت کلیشه‌های رایج که گاهی در سینما و تلویزیون می‌بینیم، سوق پیدا کند.

تجربه زیستی خود اعضای تیم هم نقش مهمی داشت؛ هم من و هم آقای اسدی و هم آقای صدیق، با جامعه روحانیت و فضای محله‌ها و زندگی واقعی آن‌ها آشنا بودیم و این تجربه‌ها را به نگارش شخصیت‌ها منتقل کردیم. هدف نشان دادن استاد اخلاق و روحانی واقعی بود، نه آن روحانی عارف صوفی که با تار تصویر می‌شود. برای مثال، استاد اخلاقی که در سریال نمایش داده شد، همانند زندگی واقعی، طلبه‌ای بود که با سال‌ها تجربه، به آرامش و اخلاق عملی رسیده بود و نصیحت صرف نمی‌کرد، بلکه با رفتار و حضورش بر زندگی دیگران تأثیر می‌گذاشت. این تلاش باعث شد تا فضایی گرم و ملموس ایجاد شود و لوکیشن‌ها، از جمله خانه و محل زندگی شخصیت‌ها، در پیشبرد داستان و نمایش تعاملات اجتماعی و خانوادگی روحانی مؤثر واقع شوند. بازیگران هم توانستند این واقعیت را به خوبی منتقل کنند، به ویژه نقش‌هایی مانند استاد اخلاق که حضور انسانی، قابل احترام و بدون کلیشه‌های رایج را به تصویر کشیدند.

ایکنا - با توجه به تجربه‌ای که در تولید این سریال داشتید و با توجه به بحث فصل سوم که احتمالاً قرار است تولید شود، نظر شما درباره ادامه این پروژه چیست و چه نکاتی را برای ساخت آثار ماندگار درباره روحانیت ضروری می‌دانید؟ همچنین چه توصیه‌ای به تیم‌های آینده در حوزه پژوهش و فیلمنامه دارید تا اثر بتواند واقع‌گرایانه و تأثیرگذار باشد؟

سجاد اسدی: اگر خودم بخواهم دوباره در تولید این سریال مشارکت کنم، به هر حال با تیم فعلی در خدمت نخواهم بود، اما معتقدم این جنس کارها نیاز به پژوهش بسیار جدی دارد. اگر قرار باشد اثری ماندگار خلق شود، باید پیش از تولید، تحقیق و مطالعه عمیق روی موضوع صورت گیرد. حتی سریال «طلا و مس» را که بیش از ۵ یا ۶ بار دیدم، هنوز هم حس بسیار خوبی نسبت به آن دارم، چون تصویری متفاوت از روحانیت ارائه می‌داد، متفاوت از آنچه در دیگر سریال‌ها دیده‌ایم. به دوستان و همکارانم هم توصیه می‌کنم که برای چنین آثاری، در بخش پژوهش و فیلمنامه وقت و انرژی بیشتری صرف کنند، زیرا تولید صرفاً برای ساخته شدن، تأثیر واقعی را ایجاد نمی‌کند. ما در این پروژه تقریباً در حد بضاعت و زمان موجود، پنج تا شش ماه روی پژوهش کار کردیم تا موضوعات مختلف به نویسندگان برسد و بتوانند آن‌ها را تبدیل به قصه کنند.

در حال تکمیل / «مشاوره ۲»، مسجد را از یک لوکیشن صرف به کانون بازخوانی کارکردهای اخلاقی جامعه نشان می‌دهد

در پایان، تأکید من این است که اگر قرار باشد فصل بعدی یا هر اثر مشابه دیگری درباره روحانیون یا چهره‌های برجسته کشور تولید شود، حتماً باید پژوهش جدی انجام گیرد تا میزان ارتباط شخصیت‌ها با مردم عادی و کوچه و خیابان به درستی دیده و منعکس شود. این نکته برای حفظ واقع‌گرایی و تأثیرگذاری اثر بسیار حیاتی است.

نتیجه‌گیری

در مجموع، تجربه تولید فصل دوم نشان داد که بازگشت به الگوهای اصیل محله‌محور و تأکید بر روحانیِ نزدیک به مردم، می‌تواند نه‌تنها قصه را باورپذیرتر کند، بلکه ظرفیت‌های تازه‌ای برای تعامل با مسائل اجتماعی و خانوادگی فراهم سازد. ترکیب نگاه تجربی، بهره‌گیری از خاطرات و مشاهدات واقعی، و توجه به دغدغه‌های امروز جامعه سبب شد تا این فصل بتواند پیوندی طبیعی میان شخصیت‌ها و مخاطب ایجاد کند و تصویری انسانی، صمیمی و در عین حال محترمانه از جایگاه روحانیت ارائه دهد. این رویکرد از یک سو به درام جان تازه‌ای بخشید و از سوی دیگر نشان داد که پرداخت متفاوت به موضوعات حساس، اگر با دقت و شناخت صورت گیرد، می‌تواند مخاطب امروز را نیز با خود همراه کند.

از سوی دیگر، همکاری همدلانه عوامل و تکیه بر گفت‌وگو و تعامل سازنده میان تهیه‌کننده، کارگردان و بازیگران، موجب شد بسیاری از چالش‌های این مسیر به نقطه قوت تبدیل شود. انتخاب آگاهانه بازیگران، طراحی دقیق شخصیت‌ها و تلاش برای نمایش روابط خانوادگی و اجتماعی به‌صورت واقعی، مجموعه را به سمت تجربه‌ای پخته‌تر هدایت کرد. نتیجه این تلاش‌ها، شکل‌گیری فصلی بود که ضمن حفظ حرمت و شأن شخصیت محوری، توانست به مسائل جاری جامعه نزدیک شود و دستاوردی اثرگذار در روایت‌پردازی تلویزیونی رقم بزند؛ فصلی که مسیر آینده این مجموعه را روشن‌تر می‌کند و نشان می‌دهد روایت‌های صمیمی و واقع‌گرایانه هنوز هم می‌توانند با مخاطب امروز پیوندی عمیق برقرار کنند.

انتهای پیام
خبرنگار:
داوود کنشلو
دبیر:
فاطمه بختیاری
captcha