به گزارش ایکنا، زینب برخورداری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، شامگاه ۱۷ آذرماه در نشست علمی «تجلی کرامت زن در سیره فاطمی» که از سوی مؤسسه بیتالغدیر برگزار شد، با اشاره به اینکه در کشور ما به نام آزادی زن، برخی پوششها بهصورت فرهنگ و مد رواج یافته است، گفت: به نظر من این مسئله باید در سطح جهانی مورد بررسی قرار گیرد. در سینمای هالیوود و آثار مکتوب غربی، جملهای را بهعنوان یک دستاورد مطرح میکنند که میگوید: «وقتی واقعی باشی آزاد هستی» اگر در این تعبیر تأمل کنیم، میبینیم فردی که خودشِ واقعیاش نیست یعنی جامعه یا دیگران چیزی را به او دیکته کردهاند. در محافل فمینیستی نیز گفته میشود که واقعیبودن از زن گرفته میشود و کسی که نتواند واقعی باشد، در حقیقت اجازه ندارد آنگونه که مایل است زندگی کند.
برخورداری با بیان اینکه وضعیت زنان در دنیای امروز شبیه فردی است که او را در زندان انداختهاند اما به او میگویند «تو کاملاً آزادی»، اظهار کرد: این وضعیت در رمانها و داستانهای مشهور گذشته نیز پیشبینی شده بود؛ اینکه زنان و مردان در آینده در زندانهایی نامرئی گرفتار خواهند شد و هر روز به آنان القا میشود که بسیار خوشبخت و آزادند. تنها کسانی که هوش و بصیرت بیشتری دارند این میلههای نامرئی را میبینند و درمییابند که این شرایط، آزادی نیست بلکه نوعی فریب است.
پژوهشگر حوزه زن و خانواده اضافه کرد: جهان امروز بهوسیله رسانهها و حاکمیتها نوعی اسارت ویژه برای زن ایجاد کرده است؛ وضعیتی که در آن، بانوان به «شیء» تبدیل میشوند و حتی خودشان نیز چنین تصویری از خود پیدا میکنند. با تبلیغات گسترده، این ذهنیت به آنان القا میشود که ظاهر یک خانم مهمترین مسئله است؛ تا جایی که برای رسیدن به این ظاهر ایدهآل، جراحیهای متعدد انجام میدهد و سلامت خود را به خطر میاندازد. اگر هم چهرهای متوسط داشته باشد، دچار ناراحتی میشود و به استفاده افراطی از لوازم آرایشی و برخی پوششها روی میآورد تا مطابق خواسته جامعه، مورد پسند قرار گیرد.
برخورداری افزود: فعالان «بدون مرز» مطرح میکنند که آزادی زنان با محوریت کالبد آنان در معرض تهدید است. در چنین شرایطی، زن دائماً در اضطراب بهسر میبرد تا بتواند در جامعه بهگونهای ظاهر شود که مورد پسند دیگران قرار گیرد؛ امری که با آزادی حقیقی زنان در تعارض است. البته این سلب آزادی تنها شامل بانوان نمیشود و درباره آقایان نیز رخ میدهد. امروز با پسران نوجوان و جوانی مواجه هستیم که اعتماد بهنفس حضور با ظاهر طبیعی خود را ندارند و بهدنبال ایجاد تغییراتی در جسمشان هستند، در حالی که باید توجه اصلی بر اندیشه، فکر و خلاقیت افراد باشد.
وی ادامه داد: من در جلساتی که با بانوان دارم تأکید میکنم که امروز نوعی «کالای تقلبی» به زنان فروخته میشود؛ کالایی که تنها افراد ماهر میتوانند تقلبیبودن آن را تشخیص دهند؛ یعنی کسانی که توانایی تمایز گذاشتن میان «دیده شدن» و «تماشا شدن» را دارند.
استاد دانشگاه تهران در تبیین این تفاوت گفت: «دیدهشدن» یعنی مورد توجه قرار گرفتن، به حساب آمدن و انسان را انسان شمردن؛ یعنی احقاق حقوق افراد. اگر زن یا مردی استعداد شغلی، هنری، ورزشی و… دارد، باید دیده شود تا بتواند هم به خودش و هم به جامعه خدمت کند، موجب پیشرفت شود و استعدادهایش شکوفا گردد. جامعهای مترقی است که زنان را ببیند.
دام تماشاشدن در برابر بام دیدهشدن
وی افزود: امروز بهجای «دیدهشدن»، کالای تقلبیِ «تماشا شدن» به زنان عرضه میشود. اگر جوان یا نوجوانی دیده نشود، به این معنا نیست که بیتفاوت به سراغ کارهای خود برود؛ عطش و نیاز به دیدهشدن وجود دارد و اگر این نیاز بهصورت منطقی و واقعی برآورده نشود، فرد به سراغ جایگزین آن یعنی «تماشاشدن» میرود؛ حالتی که در آن توجه تنها به کالبد فیزیکی و ظاهر او معطوف میشود. تعبیر من این است که افراد از «بام دیدهشدن» به «دام تماشاشدن» میافتند.
او ادامه داد: جامعهای که بهدنبال سود مادی است، نسخه «تماشاشدن» را ــ بهویژه برای زنان ــ تجویز میکند و فرد را در معرض تماشا قرار میدهد؛ امری که هویتستان است و با آزادی واقعی در تضاد قرار دارد، زیرا مطابق میل دیگران است نه مطابق استعدادهای فرد. روزی مد میشود که «بسیار لاغر بودن و داشتن سایز مشخص» ارزش محسوب میشود و فرد برای رسیدن به آن خود را به زحمت و خطر میاندازد؛ روزی دیگر مدل موی خاصی مطرح میشود و فرد به دنبال آن میرود؛ و روزی هم شکل خاصی از چهره مطلوب معرفی میشود. این روند، بزرگترین نوع اسارت برای یک دختر و زن، بهویژه در سنین نوجوانی و جوانی است.
برخورداری با بیان اینکه در «تماشا شدن» نیز نوعی توجه به فرد وجود دارد و همین موضوع باعث میشود جوان و نوجوان دچار خطا شود، افزود: انسان باید بتواند «دیدگاهها و نظرات» را به سمت خود جلب کند، نه «چشمها» را؛ زیرا ما در انتخاب کالبد و ویژگیهای فیزیکی خود دخالتی نداشتهایم و اگر کسی زمان خود را صرف تغییر این کالبد کند، علاوه بر نامشخص بودن میزان موفقیت، مسئله سلامت او نیز در میان است.
وی ادامه داد: اگر دختر ما با ظاهری از خانه خارج شود که چشمها را به سمت خود جلب کند، ممکن است در کوتاهمدت احساس کفایت کند و تصور کند که «دیده شده»، در حالی که در واقع «تماشا شده» است و باید منتظر پیامدهای آن باشد؛ پیامدهایی همچون رقابت ناسالم و بیمارکننده برای نزدیک شدن بدن به استانداردهای تحمیلی جامعه.
این پژوهشگر بیان کرد: امروزه استادانی در دانشگاههای آمریکا نسبت به این وضعیت احساس خطر کردهاند و معتقدند این روند «شیءسازی جوانان» بسیار خطرناک است و آنان را دچار بیهویتی میکند. در اخبار آمده بود که زنی به دلیل ناتوانی در برداشتن خالی از چهرهاش دست به خودکشی زده است؛ یا برخی دختران دانشگاهی ما تنها به این دلیل سر کلاس حاضر نمیشوند که نتوانستهاند روز قبل ناخن خود را آراسته کنند. ببینید انسان به چه چیزی تبدیل شده است؛ آیا این آزادی است یا اسارت محض؟ کسی که میتواند قلههای کمال را طی کند، اسیر دیدهشدنِ ناخن خود شده است.
برخورداری افزود: آیا واقعاً آزاد است که یک خانم استعدادهای خود را شکوفا کند، یا این که ساعتها وقت خود را در آرایشگاه سپری کند و از مواد شیمیایی مختلف استفاده کند تا ظاهرش جلب توجه کند؟ وضعیت چنان به افراط رسیده است که حتی بیبیسی اعلام کرده است که برخی لاکهای ناخن میتوانند باعث ناباروری شوند. گاهی افراد برای رسیدن به رژیم لاغری جان خود را به خطر میاندازند؛ آیا این آزادی است؟ البته عدهای از فروش این محصولات، انجام جراحیها و تغییر اعضای بدن سود میبرند و به این جریان دامن میزنند. امروزه در اینستاگرام فروش محصولات آرایشی، جراحی و… درآمد زیادی دارد و برخی رسانهها نیز این روند را تقویت میکنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران اظهار کرد: فعالیتهایی از سوی گروههای مدافع حقوق زنان در جهان، بهویژه در آمریکا، مطرح است که پوشش را جزو حقوق زنان میدانند. اغلب بانوان فمینیست، فارغ از نگاه دینی، معتقدند حقوق زنان در حال تضییع است. جنبشی نیز وجود دارد که استفاده از زنان در تبلیغات را ممنوع کرده است؛ زیرا دنیای سرمایهداری از «تماشاشدن» زن سود میبرد و یک زن باید دوران جوانی خود را بگذراند تا مورد سوءاستفاده دیگران قرار گیرد، و وقتی پا به سن گذاشت، طبیعتاً رقبا جای او را خواهند گرفت و دیگر جنبه تبلیغی نخواهد داشت، زیرا زیبایی او از دست رفته است.
واقعیات تلخ دنیای غرب
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه متأسفانه رسانهها نوجوانان و جوانان را تحت تأثیر شدید قرار میدهند، گفت: رسانههای ما نیز واقعیت غرب را منعکس نمیکنند. امروزه لباسهایی کنار مترو گذاشته میشود تا بانوان پوشیده وارد شوند و برخی داوطلبانه این کار را انجام میدهند تا کسی به خاطر ظاهرشان به آنها تعدی نکند. در عین حال، ذهن جوانان ما با افسانههایی پر شده است که این جریان را عادی جلوه میدهد؛ اما اگر قرار بود چنین مسألهای عادی شود، چرا در غرب چنین نیست؟
وی با اشاره به کتاب «زنان زندانی» افزود: این کتاب مجموعهای از اجحافهایی را که به نام آزادی بر زنان تحمیل شده است، بازگو میکند. یکی از زنان سلبریتی غربی با بیشترین تعداد دنبالکننده در دنیا مدتی از صحنه رسانهها حذف شد و در سن ۲۷ سالگی به افسردگی حاد مبتلا شد و از فضای مجازی خداحافظی کرد. او در مصاحبهای گفت: «ما صدای تشویق دیگران را میخواهیم تا صدای درونی خود را نشنویم که فریاد میزند تو بیکفایتی!» این زن، یکی از زیباترین زنان جهان بود، اما احساس بردگی داشت و مدام باید مراقب چینهای صورت و تغذیه خود میبود تا حتی یک گرم اضافه به بدنش نیفتد. آیا این اسارت نیست؟ این وضعیت، انتهای مسیری است که برخی دختران ما هنوز در ابتدای آن قرار دارند.
رواج شیء انگاری زن در غرب
وی ادامه داد: اضطراب زیاد، اولین پیامد این وضعیت است و متأسفانه برخی آقایان نیز وارد این مسیر شدهاند. وقتی آرایش مو و صورت یا لاک ناخن آنقدر اهمیت پیدا میکند، تنها اضطراب برای خود فرد بهوجود میآید. پیامد دیگر، عدم شکوفایی استعدادها و توانمندیهای نوجوانان و جوانان است. فردی که درس میخواند، مادر و همسر است و قصد آشپزی یا تربیت فرزند دارد، چقدر وقت و فرصت دارد که هر روز مدل موی خاصی یا آرایش مشخصی داشته باشد؟ وقتی فرصت جوانی سپری شود، این افراد دچار افسردگی شدید خواهند شد و بدتر از آن، پدیده «خود شیءانگاری» است که در غرب بهطور جدی مورد بررسی قرار گرفته است.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه این پدیده زنان را دچار حس بیارزشی میکند، اظهار کرد: چنین فردی هم خودش را شیء میبیند و هم مردان دیگر این باور را پیدا میکنند. یکی از دلایل مهم خشونت علیه زنان نیز همین است؛ زیرا وقتی چیزی بهعنوان شیء تلقی شود، ارزش کمی دارد و هر کسی خود را مجاز میداند که هر رفتاری با آن داشته باشد. گاهی حتی فرزندان نیز والدین خود را مانند عابر بانک میبینند و چنین والدینی نباید انتظار داشته باشند که در پیری از آنها محافظت شود.
انتهای پیام