به گزارش خبرنگار ایکنا، نهصد و بیست و ششمین شب از سلسله شبهای مجله بخارا با همکاری مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی به مراسم بزرگداشت «سیدفتحالله مجتبائی» اختصاص داشت. این مراسم امروز، ۱۸ آذرماه در تالار امیرالمؤمنین(ع) مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، سیدمحمدکاظم موسوی بجنوردی، رئیس مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی طی سخنانی بیان کرد: فرخندهزادروز استاد بزرگوار، جناب سیدفتحالله مجتبایی مناسبتی خجسته و مبارک است؛ نه تنها برای ایشان، بلکه برای همه ارادتمندان و دلبستگان این حوزه دانشی. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی از نخستین روزهای تأسیس به نیکبختی از حضور استاد در جمع کوچک اصحاب معارف برخوردار شد. شمار قابل توجهی از مهمترین آثار تحقیقی ایشان طی این چهار دهه در مجلات مرکز منتشر شده است، آثاری که شامل دهها مقاله متقن و موثق در حوزههای مختلف است و بیتردید در زمره افتخارات این مرکز به شمار میرود. افزون بر این، ویرایشهای استاد بر متون مختلف ارزشی والا و نقشی بس مهم در اعتلای کیفیت پژوهشها داشته است. به جرئت میتوان گفت آنچه استاد در این مدت طولانی بررسی، تصحیح و تکمیل کردهاند، خود گواه جایگاه برجسته ایشان در میان استادان و پژوهشگران نامدار کشور است.
موسویبجنوردی ادامه داد: کارنامه علمی استاد تا اندازهای بازتابدهنده شخصیت جامع و گستردهنگر ایشان است. اهل تحقیق بهخوبی دیدهاند که استاد در هر موضوعی نمونهای برجسته از دقت نظر، احاطه علمی و ژرفاندیشی است. با اطمینان میتوان گفت که فرهنگ و تمدن ایران به زبان فارسی با همه شکوه، عظمت و معنویت خود در آثار ایشان بهروشنی جلوهگر شده است. تمامی نوشتههایشان نشان میدهد که این فرزند فرهیخته فرهنگ ایران، میراث ایرانی را با نهایت دقت، ظرافت و کمال عرضه کرده است.
کوشش برای شناخت و معرفی فرهنگ ایرانی
وی بیان کرد: ایراندوستی استاد مجتبائی پشتوانه استوار بیش از هفتاد سال تحقیق، مطالعه، همنشینی با کتابها، نسخهها، مقالهها، اسناد و مدارک است. ایشان در سراسر عمر علمی خویش کوشیدهاند تا فرهنگ ایرانی را به درستی بشناسند و معرفی کنند. پژوهشهای بدیع و گسترده استاد درباره نفوذ فرهنگ ایرانی فارسیزبان از هند تا شهر زیبای افلاطون و از شاهنامه حکیم فردوسی تا آثار مولانا گواه روشن همین حقیقت است.
موسویبجنوردی تصریح کرد: استاد مجتبائی لحظهلحظه عمر پربرکت خود را صرف شناخت و شناساندن این فرهنگ کردهاند و آثار ایشان پنجرهای گشوده به باغ مصفای فرهنگ ایرانی است. چنانکه حافظ میفرماید: «گفتم این جام جهانبین به تو کی داد حکیم؟ / گفت آن روز که این گنبد مینا میکرد».
وی اظهار کرد: استاد بزرگوار جناب مجتبایی، نیک میدانید که دامنه سخن فراخ است و مجال اندک و از اینرو اجازه میخواهم که از جانب خود، همکاران و اعضای شورای عالی علمی این مناسبت فرخنده را صمیمانه شادباش عرض کنم. امید است که سالیان بسیار در کمال صحت و سلامتی باشید و سایه پرمهر شما بر سر ارادتمندان پایدار بماند.
در ادامه، ژاله آموزگار، عضو هیئت علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز طی سخنانی گفت: زیستن در عصری که بزرگان و اثرگذاران آن، چون استاد مجتبائی، استاد موحد و دیگر فرزانگان روزگار، اوراق زرینش را رقم زدهاند، نعمتی بزرگ است. بزرگانی که در حوزههای گوناگون درخشیدهاند و هر یک بهواسطه تخصص و توانایی خویش، ارکان توسعه ایران عزیز را استوار کرده و تا آنجا که در توان داشتهاند این سرزمین را به سوی شاهراه پیشرفت هدایت کردهاند. در میان این برجستگان، استاد مجتبائی از پیشگامان این قافلهاند و زندگی علمی درخشان ایشان بر همگان شناخته است.
وی افزود: آثار سودمندشان هر یک مرجعی معتبر به شمار میآید و همچنان پس از گذشت دههها تازگی و اهمیت خود را حفظ کرده است. کتاب «شهر زیبای افلاطون؛ شاهی آرمانی در ایران و شاهی آرمانی در ایران باستان» که نزدیک به چند دهه از نگارش آن میگذرد، همچنان ارجمند و سودمند است و گمان میکنم اخیراً نیز تجدید چاپ شده است، اثری که مطالب آن پاسخگوی نیازهای پژوهشی امروز نیز است.
آموزگار بیان کرد: بسیاری از مدخلهای تخصصی ایشان در دائرةالمعارفها همراه با مقالات ارزندهای که در دسترس قرار گرفته، همچنان از مهمترین منابع پژوهشی به شمار میآید. در نوشتههایم از بسیاری از این آثار بهره بردهام. از جمله جالبترین آنها مقاله مفصل «بلوهر» است که یکی از کاملترین نوشتههای موجود درباره این موضوع محسوب میشود. دامنه آثار ایشان چنان گسترده و شناختهشده است که نیاز چندانی به شرح و توضیح آن نیست.
وی ادامه داد: دوست دارم از چهره گشاده، خوشرو و مهربان استاد نیز سخن بگویم، لبخندی شیرین و جانبخش همواره بر لب دارند و اطرافیان را با خلق نیکوی خود تحت تأثیر قرار میدهند. در کنار احترامی که برای ایشان قائلم، دلبستگی و علاقه قلبی نیز به ایشان دارم. استاد برای من نمونه روشنفکری دوران خویش هستند، روشنفکری که وجودش تنها در چهارچوب خشک و رسمی دانشمندی محدود نمیشود. ایشان همانقدر که با دانشمندان و پژوهشگران مأنوس بودهاند، با شاعران نوپرداز، موسیقیدانان و هنرمندان نیز ارتباطی صمیمانه داشتهاند.
وی تصریح کرد: دیروز ایشان در جلسهای در فرهنگستان از پیری و نسیان سخن گفتند، اما برای من این سخن پذیرفتنی نبود. پیر آن است که از آموختن باز بماند و استاد همچنان میآموزند، نظارت دقیق و آگاهانه بر تجدیدنظر نوشتههای خود دارند، ذهنشان تیز و روشن است و سخنی نابجا از ایشان شنیده نمیشود. پیری در سالهای عمر نیست، در از دست دادن قدرت تشخیص و تمیز است و استاد ارجمند ما همچنان در نهایت دقت و آگاهی میدانند چه میکنند و چه میگویند. بنابراین، نسیان در معنای جدی خود در ایشان راهی ندارد.
آموزگار بیان کرد: با افتخار چند بار درباره ایشان سخن گفتهام، اما میدانم هنوز فضایل و خصایل دوستداشتنی در وجود ایشان هست که ناگفته مانده است و امیدوارم دیگران نیز بدانها بپردازند. جملهای هست که میگوید: «یک عمر میتوان درباره مردی سخن گفت و هنوز چیزی ناگفته بماند». حدود هفت سال پیش در محفل بزرگداشت ایشان، سخنانی در وصفشان بیان کردم که اکنون نیز با اجازه دوستان تکرار آن را روا میدانم، زیرا برای خودم نیز دلپذیر است که چنین شخصیت ارجمندی را بار دیگر توصیف کنم و کارنامه درخشان ایشان را ورق بزنیم.
دستیابی به عالیترین مراتب علمی
وی افزود: استاد ما با تبار فراهانی خویش در روزگاری دشوار از مسیر تحصیل و دانشطلبی برخاستند؛ نه گامبهگام و هموار، بلکه افتان و خیزان با کوششی پیگیر، بر هر دری کوفتند تا به عالیترین مراتب علمی برسند و با این همه هرگز دچار غرور نشدند. از آغاز جوانی شعر گفتهاند، نوشتهاند، ترجمه کردهاند و آثاری پدید آوردهاند که حتی کهنترین آنها نیز پس از نیم قرن ارزش علمی خود را حفظ کرده است. گستره فعالیتهای ایشان چندبعدی است. ترجمه کتاب «چیفرا» و اشعار «تاگور» گزیده اشعار رابرت فراست، بیش از دویست کتاب و مقاله ارزشمند، آشنایی با زبان سانسکریت، شناخت ژرف در فرهنگ و ادبیات ایران، تسلط بر ادبیات کلاسیک و نیز ارتباط نزدیک با شاعران نوپرداز معاصر.

آموزگار بیان کرد: ایشان در چارچوب خشک دانشمندی محصور نماندهاند، با موسیقی ارتباط دارند، گاه ویولن مینوازند، به آواز بنان دل میسپارند، با شاملو به گفتوگو نشستهاند، شعر آرش کمانگیر سیاوش کسرایی را شاهکاری تمامعیار میدانند، از عرفان و پیچیدگیهای آن سخن میگویند، از همسخنیهای با مرحوم خانلری، فریدون توللی، نادرپور و اخوان یاد میکنند و در عین حال از تاریخ و فلسفه ادیان در حد یک متخصص تراز اول بحث میکنند و از بزرگترین هندشناسان جهان نام میبرند.
در ادامه، علیاشرف صادقی، عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز در سخنانی بیان کرد: از آنجا که لازم بود سخنی در معرفی استاد گفته شود، وظیفه خود دانستم که این امر دشوار را بپذیرم. بسیاری از نکاتی را که قصد بیان آنها را داشتم، استاد آموزگار پیشتر تذکر دادند؛ بنابراین من به ذکر نکاتی دیگر درباره شخصیت علمی استاد و نیز چند خاطره از سالهای همکاری مشترک میپردازم تا برای ثبت در تاریخ باقی بماند.
وی افزود: روزی استاد فرمودند که پدرشان با خواندن برخی کتابها از سوی او مخالف بودند. ایشان کتابهایی از مجموعهای را برداشتند و نگاهی کردند و گفتند که پسر! این کارها برایت نیست و علاقهات در جای دیگری است. با این حال همواره معتقد بودند که هرکس باید راه مورد علاقه خود را برگزیند. حتی اشاره کردند که وادار کردن فرزندان به تحصیل در رشتهای برخلاف علاقه آنان اشتباهی است که دیگران نباید تکرار کنند. فرزندان باید آزاد باشند هر آنچه میخواهند بیاموزند و رشتهای را که میپسندند انتخاب کنند، چه مهندسی و پزشکی و چه هنر.
وی افزود: استعدادهای استاد مجتبایی چنان گسترده بوده است که توانستهاند در حوزههای مختلف علوم انسانی صاحبنظر شوند. ایشان در رشته زبان و ادبیات انگلیسی تحصیل کرده بودند، اما از همان آغاز علاقهای عمیق به ادبیات فارسی داشتند. نمونهای از این علاقه را به یاد دارم که روزی در دانشکده ادبیات از کلاس بیرون آمدم و استاد در همانجا حضور داشتند. پرسیدم که شنیدهام واژه خاموش با این معنی در متون قدیم به کار نرفته است، آیا درست است؟ استاد برای پاسخ، ابیاتی از شاعران مختلف خواندند و توضیحاتی دقیق ارائه کردند؛ نشانهای از وسعت دانش ایشان.
صادقی گفت: حضور در کلاسهای بزرگان جهانی در آمریکا تأثیر بسیاری بر کار علمی ایشان گذاشت. ایشان برای تکمیل مطالعات خود چند سالی نیز به هند رفتند و از نزدیک با ادیان هندی آشنا شدند. آگاهی دقیق ایشان از زبانهای باستانی ایران در آثارشان آشکار است. در همین کتابها و مقالات مطالب فراوانی در ارتباط میان زبانهای ایرانی با زبانهای کلاسیک مشاهده میکنیم که از جمله در شرح برخی واژهها بسیار تأملبرانگیز است. استاد با شاعران ایرانی مقیم هند نیز آشنا شدند و آثار آنان را با دقت مطالعه کردند. این تأثیر در برخی مقالاتشان نمایان است مانند مقالهای درباره تأثیر ادبیات فارسی در حافظ یا مقالهای درباره بیتی از شاعری هندی که نشان میدهد چگونه تحت تأثیر فارسی قرار گرفته است. همچنین ترجمههای ایشان از ادبیات معاصر هند بسیار ارزشمند است.
وی اظهار کرد: آشنایی من با استاد مجتبائی به زمانی بازمیگردد که ایشان دوره تحصیلاتشان را به پایان رسانده بودند و چند اثر مهم ایشان در دسترس قرار داشت؛ از جمله شهر زیبای افلاطون که در آن تلاش کردهاند تأثیر آیین زرتشت را بر اندیشه افلاطون نشان دهند، ترجمهای بسیار زیبا و روان از بخشهایی از متون قدیم و نیز هنر شاعری. اما ارادت حضوری و پیوسته من به ایشان مربوط به سالهایی است که در تهران در رشته روانشناسی مشغول به کار بودم.
همکاری با پروژههای بزرگ علمی
صادقی ادامه داد: استاد مجتبائی در کنار فعالیتهای فردی از آغاز با پروژههای بزرگ علمی همکاری داشتند. باید گفت که این آثار از دستاوردهای بزرگ فرهنگ ایرانی به شمار میآیند، دانشنامههایی که تازهترین یافتههای علمی درباره تمام جنبههای ایران را به قلم برجستهترین متخصصان ایرانی و غیرایرانی در خود گرد آوردهاند. استاد مجتبائی نیز از همان ابتدا در این فعالیتها حضور داشتند.
وی بیان کرد: مرحوم یارشاطر پیشنهاد کرده بودند که مقالاتی از دائرةالمعارف اسلام (چاپ دوم) که مربوط به ایران است، ترجمه و تکمیل شود؛ اما وقوع انقلاب این روند را متوقف کرد. بعدها این مسیر به دانشنامه جهان اسلام تبدیل شد که امروزه مرجعی بسیار ارزشمند است. پس از آن در جریان چاپ گزیدهای از مقالات به زبان انگلیسی، همکاریهایی میان ما ادامه یافت. همچنین، سالهایی را همراه با استاد صرف تصحیح لغت فرسِ اسدی کردیم که خاطرات فراوانی از آن دوره دارم و امید دارم روزی آنها را ثبت کنم.
در ادامه، اصغر دادبه، استاد دانشگاه علامه طباطبایی و عضو شورای عالی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی نیز در سخنانی گفت: ارسطو شخصیتی جامع بود و آثار او قرنها بر فرهنگ یونان و سپس فرهنگ غرب تأثیر گذاشت. مایلم به نکتهای اشاره کنم که ارسطو در آثار خود بر آن تأکید داشته و در فرهنگ ایران نیز شاید پیش از ارسطو مورد توجه بوده است. او هر پرسشی را با دقت بررسی میکرد و پاسخهای جدی ارائه میداد. ارسطو در مباحث اخلاقی و اجتماعی، به نقطهای بسیار مهم انگشت گذاشته و آن را برجسته کرده است یعنی مقوله اهمیت دوستی.

وی افزود: این مسئله در متون ایرانی ما نیز تکرار شده است مانند قابوسنامه و دیگر متون ادبی و اخلاقی پیشین. پرسش بنیادی این است که آیا دوستی امری تجملی است یا نیاز ضروری انسان؟ بزرگان ما پاسخ روشنی به این پرسش دادهاند که دوستی یکی از نیازهای اصلی زندگی است و در بسیاری از متون اخلاقی و ادبی ما مانند سیاستنامه، آمده است که خوشبختی و خیر دنیا در گرو داشتن دوست است.
دوستی؛ امری حیاتی و ضروری برای زندگی
دادبه تصریح کرد: ارسطو نیز در کتاب اخلاق نیکوماخوس بهطور جدی درباره این موضوع بحث کرده و دوستی را از ضروریات زندگی انسان دانسته است. او انواع دوستی را طبقهبندی کرده و بر اساس لذت، سود و فضیلت (نیکی) مورد بررسی قرار داده است، اما اصل مهم آن است که دوستی امری حیاتی و ضروری برای زندگی است و نه تجملی یا اختیاری. این نگرش در فرهنگ ما نیز ریشه دارد و از دیرباز مورد تأکید بوده است. با گذر زمان در غرب نیز نگرشهای متفاوتی درباره دوستی مطرح شد و حتی برخی جریانها تلاش کردند اهمیت آن را کاهش دهند. کتابهایی مانند زیانهای نادرستی توجه به دوستی، این سیر را ثبت کردهاند. اما در فرهنگ ایران و آثار استاد مجتبائی توجه به دوستی همچنان جایگاه ویژهای دارد.
وی بیان کرد: سالهاست که با استاد مجتبائی همکاری و زندگی علمی داشتهام و شاهد بودهام که ایشان نه تنها به اهمیت دوستی باور دارند، بلکه از طریق دوستی بسیاری از مسائل فرهنگی و علمی را با جوانان مدیریت و هدایت میکنند. ایشان همان مسیر ارسطو را در عصر حاضر تجدید کرده و با بهرهگیری از دوستی، آثار ارزشمند و رفتارهای فرهنگی خود را عملی کردهاند.
دادبه اظهار کرد: استاد همیشه زنده، آموزنده و پیگیر است و هیچگاه فعالیت علمی و فرهنگی را متوقف نکرده و همواره در جستوجوی روشهای نوین است. شاید ریشه برخی از این روشها در گذشته باشد، اما شیوه استفاده و اجرای آن در دوران معاصر، کاملاً متفکرانه و نوآورانه است و من شخصاً شاهد این امر بودهام. به همین ترتیب، کارهای بزرگ و آموزنده استاد مجتبائی در حوزههای مختلف علمی و فرهنگی ادامه دارد و توجه ایشان به دوستی و ارزشهای اخلاقی، الگویی الهامبخش برای همه ماست.
در ادامه، پس از قرائت یادداشتی از استاد محمدعلی موحد، پیام سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از سوی نیکنام حسینیپور، مشاور وزیر قرائت شد.
متن پیام وزیر ارشاد بدین شرح است: استاد مجتبائی عزیز، نام شما در سپهر فرهنگ و اندیشه ایران نمادی از بینش، پشتکار علمی و وقاری است که نسلهای متعدد اهل تحقیق از آن بهرهمند شدهاند. دهها سال تلاش پیوسته شما در حوزههای ایرانشناسی، ادیان و زبانهای باستانی نه تنها سرمایهای ماندگار برای جامعه علمی کشور فراهم کرده است، بلکه مسیر پژوهشگران جوان را نیز روشنتر ساخته است.
این تقدیر کوچک در برابر خدمات سترگی است که با دقت، صداقت و وسواس علمی، فرهنگ ایران عزیز را عرضه کردهاید. گستره و تأثیر گفتهها و نوشتههای شما یادآور این حقیقت است که مردان فرهنگ مرز تاریخ و جغرافیا ندارند و آثارشان فراتر از زمان و مکان جاری میشود.
ضمن عرض احترام و ارادت به سالیان پربرکت تلاشهای جنابعالی، از خداوند متعال توفیق خدمت بیشتر به فرهنگ و هویت ایرانی را خواستارم تا نسل امروز و فردا همچنان از دانش، منش و نگاه بلند شما بهرهمند بمانند.
در ادامه، سیدعلی آلداود، عضو شورای عالی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی نیز در سخنانی بیان کرد: گزیده اسناد دیوانی عهد قاجار یکی از مجموعه آثار ارزشمندی است که پدر استاد مجتبائی، مرحوم احمد مجتبائی تفرشی در دورانی که به خدمت دولتی اشتغال داشتند، گردآوری کردهاند. این اسناد مربوط به خاندانهای دیوانی و مستوفیان از میانه عصر قاجار از اواخر مظفرالدینشاه تا بعد از مشروطه است و شامل اسنادی میشود که ایشان مستقیماً در اختیار داشتند یا به دستشان میرسید. این اسناد در دفاتر بزرگی گردآوری شده و شامل نسخههای اصلی و رونوشتی از نامهها و مکاتبات دولتی است.
وی افزود: به نظر میرسد این گردآوری اسناد نشاندهنده فرهنگدوستی و وطنپرستی مرحوم احمد مجتبائی بوده است. این اقدام نشاندهنده علاقه ایشان به فرهنگ و تاریخ کشور و توجه به حفظ میراث مکتوب ایران است.
آلداود ادامه داد: نگهداری و جمعآوری این اسناد اهمیت ویژهای دارد، زیرا تداوم تاریخی ایران طولانی نبوده و بسیاری از سلسلهها و حکومتهای گذشته کوتاهمدت بوده و اسنادشان از بین رفته است. حتی طولانیترین سلسله یعنی صفویه پس از حملات و تغییرات دورهای بخش زیادی از اسناد خود را از دست داده است. بنابراین، آنچه امروز در سازمان اسناد ملی ایران، کتابخانه مجلس و دیگر مراکز موجود است، غالباً اسنادی است که خانوادهها و نهادهای فرهنگی و سیاسی با دقت حفظ کردهاند.
وی تصریح کرد: یکی از نمونههای این اسناد مربوط به دوره ناصرالدینشاه است. ناصرالدینشاه به نظر بنده شخصیتی با فرهنگ و وطنپرست بود و اهمیت اسناد را به خوبی درک میکرد. به همین دلیل دستور داده بود که اسناد از دورههای گذشته، حتی از دوران اول قاجار و زندیه، توسط محمودخان ملکالشعرا جمعآوری و در آلبومهای ضبط شود. همچنین، اسناد دوره ناصرالدینشاه نیز به ترتیب تاریخی مرتب شده و این روند گردآوری ادامه یافته است.

آلداود بیان کرد: در این مجموعه برخی اسناد مرتبط با علینقی میرزا رکنالدوله وجود دارد که با مرحوم احمد مجتبائی رابطه نزدیک داشته و ایشان را به عنوان مستوفی و دبیر خود در حکومت ایالات مختلف از جمله خراسان و زنجان دعوت کرده بود. اسناد گردآوریشده توسط مرحوم احمد مجتبائی شامل حدود ۱۰۰ سند در یک دفتر است، اما احتمالاً تعداد بیشتری از اسناد وجود داشته که تاکنون به دست نیامده است.
وی اظهار کرد: این اسناد، که مربوط به دورهای از سال ۱۳۱۸ تا ۱۳۲۱ قمری است و همزمان با اواخر مظفرالدینشاه میشود، شامل مکاتبات و نامههای دیوانی و حکومتی است و اهمیت ویژهای برای مطالعه تاریخ دقیق ایران در دو قرن اخیر دارد. تا زمانی که این اسناد به طور کامل گردآوری و منتشر نشود، امکان نگارش تاریخ جامع و دقیق ایران، به ویژه در دوره قاجار، محدود خواهد بود.
در ادامه، میترا حسنی، معاون بخش ادیان و عرفان مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز در سخنانی گفت: اعتراف میکنم که برای یک دانشجوی ادیان، کاری دشوارتر از آن نیست که در مجلس استاد مجتبائی در حضور خود ایشان، درباره ایشان صحبت کند. قصد من چنین کاری نیست، بلکه هدفم ارائه چند دقیقه توضیح درباره کتابها و فعالیتهایی است که انجام دادهام.
وی افزود: کتاب گفتارهایی در تاریخ و فرهنگ استاد مانند هر پژوهش دیگری، معلول یک ضرورت است، ضرورتی که از یک طرف از سوی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی مورد توجه و اهتمام بود و آن اهتمام چاپ آثار استاد پس از بیش از چهل سال فعالیت در این مرکز در یک مجلد مجزا و عرضه آن به علاقهمندان بود. نیاز من و بسیاری از دانشجویان و پژوهشگران به دلیل پراکندگی مقالات و آثار استاد در مجلات، کتابخانهها و دانشنامههای مختلف موجب شد که تصمیم بگیریم این آثار را جمعآوری کنیم تا در یک مجموعه واحد در دسترس باشد. در مرحله اول سراغ مقالات استاد در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی رفتم. این کار با حمایت ریاست مرکز انجام شد. برای این مجموعه تنها به مقالات چاپشده اکتفا نکردم، بلکه پروندههای اصلی مقالات را از بایگانی مرکز خارج کرده و بررسی کردم تا دستخط استاد با متن چاپشده مطابقت داشته باشد.
حسنی بیان کرد: در این بررسی اشکالات جزئی اصلاحات انجامشده توسط ویراستاران پس از استاد و یادداشتهای انتقادی ایشان به دقت رعایت شد و در ویرایش مجدد اعمال شد. به این ترتیب جلد اول کتاب آماده و رونمایی شد و استقبال بسیار خوبی از آن به عمل آمد. همزمان کار بر جلد دوم آغاز شد که دیگر محدود به مقالات مرکز دائرةالمعارف نبود و امکان جمعآوری سایر آثار استاد، از جمله مقالات منتشر شده در دانشنامه زبان فارسی، دانشنامه جهان اسلام و مجلات دیگر، فراهم شد.
وی بیان کرد: نکته مهم این است که استاد مجتبائی فقط در حوزه تخصصی خود یعنی ادیان، عرفان و تصوف با ترکیبهایی از هند، فلسفه و ادبیات فارسی مینوشتند و میخواندند. این ویژگی، برای من به عنوان دانشجو بسیار ارزشمند بود، زیرا برخلاف برخی پژوهشگران نسل جدید که پس از مطالعه سطحی چند کتاب یا مقاله، خود را متخصص میدانند، استاد تمامی آثار خود را در حوزه تخصصی خود نگارش و تحقیق کردهاند.
حسنی گفت: استاد در موضوعاتی تحقیق کردند که اگر ایشان نمیپرداختند، کسی دیگر جرئت یا توانایی انجام آن را نداشت. برای نمونه، میتوان به مقاله ایشان درباره فرقه آذرکیوان و ادبیات مرتبط با آن و نیز مقالات ارزشمندشان در حوزه عرفان، مانند مقاله درباره ابلیس، اشاره کرد. شرح و بررسی این مقالات در حوصله این جلسه نمیگنجد.
وی در پایان بیان کرد: یکی دیگر از بخشهای مهم کتاب یادداشتهای استاد است. این یادداشتها، هر چند کوتاه آئینه تمامنمای فضای فکری و اجتماعی استاد در دوره جوانی و میانسالی است. استاد در این یادداشتها گاهی یاد و خاطره درگذشتگان را ثبت کرده، گاهی به نامهای پاسخ داده، گاهی کتاب یا اثری را معرفی کرده و طیف گستردهای از موضوعات علمی، فرهنگی و اجتماعی را دربرمیگیرد. در دو فصل دیگر کتاب، به سخنرانیها و گفتوگوهای استاد پرداختهایم، سخنرانیهایی که ایشان در محافل علمی و فرهنگی مختلف ایراد کرده و شامل نکات ارزشمند و آموزنده بسیاری است.
برای مشاهده گزارش تصویری اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام