
محمدپارسا نجفی، کارشناس مسائل منطقه در گفتوگو با ایکنا، با اشاره به تنشهای اخیر در روابط ایران و لبنان، گفت: جریانهایی که امروز در ساختار قدرت لبنان حضور دارند، هرکدام به یکی از کشورهای غربی یا عربی منطقه وابستگی دارند؛ از آمریکا و فرانسه گرفته تا عربستان سعودی و این کشورها در تضاد آشکار با محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران قرار دارند و تلاش دارند روابط دیرینه ایران و لبنان را تخریب کنند.
وی با اشاره به پیشینه تاریخی روابط ایران و لبنان، افزود: ارتباطات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی میان بخشهایی از ملت لبنان و ایران، محدود به دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیست. از صدها سال قبل، بهویژه در دوره صفویه، گروههایی از مردم لبنان به ایران آمدند و حتی در دوره پهلوی نیز روابط گستردهای میان شیعیان لبنان و ایران برقرار بوده است؛ بنابراین این پیوندها قابل انکار نیست بنابراین ارتباط بخشی از ملت لبنان با ایران را به هیچ وجه نمیتوان منکر شد.
این کارشناس مسائل منطقه، اظهارات اخیر وزیر خارجه لبنان و برخی اقدامات در سطح ریاستجمهوری این کشور را در همین چارچوب ارزیابی کرد و گفت: آنچه امروز در سخنان یوسف رجی، وزیر خارجه لبنان، یا برخی مواضع رسمی این کشور و اقدامات جوزف عون در جایگاه ریاست جمهوری مشاهده میشود، تحت تأثیر فشار مستقیم قدرتهای خارجی بهویژه آمریکا و عربستان سعودی است.
نجفی ادامه داد: آمریکا، عربستان و امارات در سالهای اخیر تلاش گستردهای برای حذف نفوذ ایران و متحدانش در سوریه، عراق و لبنان انجام دادهاند و همان الگویی را که در سوریه دنبال کردند، اکنون در لبنان پیگیری میکنند. اظهاراتی مانند نسبت دادن «نقش منفی» به ایران در لبنان، در همین چارچوب مداخله قدرتهای غربی و عربی به ویژه عربستان سعودی، قابل تحلیل است.
وی با تأکید بر نقش عربستان سعودی در تحولات منطقه گفت: عربستان همواره در مسیر تقابل با ایران حرکت کرده و بسیاری از چالشهایی که برای ایران و متحدانش در منطقه ایجاد شده، ناشی از مداخله، نفوذ و تأمین و حمایتهای مالی عربستان سعودی بوده است؛ حمایتی که در نهایت در راستای منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی تعریف میشود.
این تحلیلگر مسائل منطقه با تأکید بر اینکه ظاهرا عربستان سعودی با تلآویو ارتباط ندارد اما در باطن روابط عمیقی از سوی آلسعود با رژیم صهیونیستی وجود دارد، تصریح کرد: بین عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی در دشمنی با ایران یک اتحاد کاملا محکمی وجود دارد.
وی ادامه داد: به همین دلیل نیز هنگامی که حکومت بشار اسد به عربستان سعودی نزدیک شد، روند متلاشی شدن خود را آغاز کرد. تلاش عربستان سعودی در لبنان، تضعیف و نابودی حزبالله و کمرنگکردن نقش تاریخی و فرهنگی شیعیان این کشور است؛ عربستان سعودی تلاش میکند تا کانون فعالیت فرهنگی شیعیان لبنان را که از هزار سال پیش در منطقه جبلعامل لبنان، التفاح و نبطیه وجود داشته، حذف کند؛ مسئلهای که ریشهای دیرینه دارد. این یکی از آرزوهای عربستان است و نباید فریب نمایشهای ظاهری بنسلمان را بخوریم. این حکومت نیز همان برنامههای وهابیتی را که انگلیسیها برای آلسعود از 100 سال قبل طراحی کردند، ادامه میدهد اما با نمایش ظاهری که خود را مبرا از وهابیت میداند و حال آنکه همان برنامهها را در منطقه پیاده میکند.
کارشناس مسائل منطقه، بیان کرد: حکومت آلسعود سالها پیش، حتی پیش از وقایع هفتم اکتبر، حزبالله لبنان را جز گروههای تروریستی قرار داده بود و پس از شهادت رهبران این جنبش نیز آشکارا ابراز خرسندی کرد واین نشانه عمق دشمنی آنها با حزبالله لبنان دشمن است.
وی با اشاره به تلاشهای ریاض برای قطع حمایت ایران از حزبالله، افزود: عربستان سعودی همواره کوشیده است مانع از پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران از حزبالله لبنان شود و اگر به تحولات دو دهه اخیر لبنان نگاه کنیم، میبینیم جریانهایی مانند «المستقبل» و برخی احزاب رقیب مقاومت، به دلیل تقابل با حزبالله و شیعیان جنوب لبنان، از حمایت مالی، سیاسی و تبلیغاتی عربستان برخوردار بودهاند.
این کارشناس مسائل منطقه ادامه داد: شخصیتهایی مانند رفیق حریری و پس از او سعد حریری و جریان المستقبل در ۱۴ مارس، نمونههای روشنی از این وابستگی هستند که در مسیر مقابله با حزبالله و جریان مقاومت حرکت کردند.
نجفی در پاسخ به این سؤال که با توجه به اینکه سیاست امتیازدهی دولت لبنان به صهیونیستها تا کنون جواب نداده است اما چرا باز هم اصرار بر تضعیف حزبالله از سوی دولت لبنان ادامه دارد، تصریح کرد: حزبالله مانع اصلی در برابر پیشروی رژیم صهیونیستی و سد راه تحقق طرح «خاورمیانه جدید» ایالات متحده در لبنان است. از آنجا که حزبالله یک جریان شیعی و مقاوم است، بهشدت مورد دشمنی و عداوت آلسعود نیز قرار دارد.
وی با بیان اینکه عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی تلاش بسیاری برای حذف حزبالله دارند، گفت: تا زمانی که حزبالله در لبنان وجود دارد، پروژه خاورمیانه جدید ایالات متحده آمریکا به نتیجه نخواهد رسید. یکی از محورهای اصلی خاورمیانه جدید، پذیرش رژیم صهیونیستی بهعنوان قدرت مسلط منطقه از سوی دولتها و ملتهای منطقه است؛ پیمان ابراهیم و طرحهای مشابه نیز در همین راستا و به معنای پذیرش صهیونیستها از سوی دولتهای منطقه تعریف میشوند.
نجفی بیان کرد: به جز جمهوری اسلامی ایران و دولت انقلابی انصارالله یمن، تقریباً همه حکومتهای منطقه یا بهصورت رسمی و آشکار مثل ترکیه، مصر، امارات، بحرین و سایرین یا بهشکل تلویحی و دوفاکتو مثل عربستان سعودی، کویت، عمان و امثالهم، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناختهاند و با آن روابط گسترده دارند؛ حتی در کشورهایی که سفارت رسمی رژیم صهیونیستی وجود ندارد، روابط دیپلماتیک و امنیتی برقرار است.
وی تأکید کرد: در لبنان، تنها مانع جدی برای بهرسمیتشناختن رژیم صهیونیستی، حزبالله است؛ موضوعی که حتی در اظهارات و اعترافات برخی مقامات لبنانی، از جمله وزیر خارجه این کشور، قابل مشاهده است.
این تحلیلگر مسائل منطقه با اشاره به اشغال لبنان در دهه ۱۹۸۰ گفت: در سال ۱۹۸۲ که رژیم صهیونیستی تا بیروت پیشروی و پایتخت لبنان را اشغال کرده بود، حزبالله هنوز شکل نگرفته بود. این جمهوری اسلامی ایران بود که به مردم لبنان کمک کرد تا هستههای مقاومت شکل بگیرد و صهیونیستها از پایتخت لبنان بیرون رانده شوند؛ لبنانیها با حمایت ایران توانستند کشور خود را پس بگیرند.
نجفی تصریح کرد: با وجود این سابقه تاریخی، امروز برخی مقامات لبنانی چون وزیر خارجه لبنان بهجای محکومکردن رژیم اشغالگر، جمهوری اسلامی ایران را به مداخله در امور لبنان متهم میکنند؛ موضعی که ریشه در فشارهای خارجی و پروژههای منطقهای ضد مقاومت دارد.
کارشناس مسائل منطقه با تأکید بر اینکه حزبالله از شیعیان لبنان متشکل شدهاند، اظهار کرد: عضویت در حزبالله صرفاً برای افرادی امکانپذیر است که تابعیت لبنانی داشته، از پدر و مادر لبنانی متولد شده و در همان کشور زندگی کرده باشند. این قاعدهای روشن است که ماهیت داخلی و بومی این جریان را نشان میدهد.
وی با اشاره به تنوع مذهبی و دینی لبنان افزود: لبنان کشوری با تنوع گسترده مذهبی است و نزدیک به ۱۰ دین و مذهب عمده را در خود جای داده است؛ از مسیحیان مارونی، ارمنی و کاتولیک یونانی گرفته تا اهل سنت، علویان و شیعیان دوازدهامامی. طبیعی است که احزاب و جریانهای سیاسی این کشور نیز ریشه در همین تنوع داشته باشند و حزبالله نیز بهعنوان نماینده بخشی از جامعه شیعی لبنان فعالیت میکند.
این کارشناس مسائل منطقه ادامه داد: در کنار حزبالله، جنبش «امل» نیز نمایندگی بخش مهمی از شیعیان لبنان، بهویژه ساکنان جنوب این کشور را بر عهده دارد. مواضع نبیه بری، دبیرکل جنبش امل، در بسیاری از موارد همسو با حزبالله است و این جریان نیز همانند حزبالله، مواضع اخیر وزیر خارجه لبنان را محکوم کرده و ایران را بهعنوان یک دوست به رسمیت میشناسد.
نجفی در پاسخ به پرسشی درباره نحوه مواجهه ایران با رفتارهای اخیر دولت لبنان با وجود سیاست تعاملی و دوستانه جمهوری اسلامی ایران با همسایگان و کشورهای اسلامی منطقه، گفت: پس از برقراری مجدد روابط ایران و آلسعود در دو سال گذشته، روند و مسیر «ایرانزدایی» در غرب آسیا شروع شد. تا زمانی که ایران به عربستان سعودی فشار نیاورد متحمل خسارتهای متعدد میشود. کلید اسرارآمیز نجات ایران از مشکلات اعمال فشار بر عربستان سعودی است.
وی اظهار کرد: بنابراین هرچه روابط با عربستان سعودی افزایش پیدا کند مسیر آسیبپذیری ایران نیز افزایش پیدا خواهد کرد؛ این اظهر من الشمس است. در دو سال گذشته، آسیبهای جدی به دوستان ایران در منطقه وارد شده که یکی از مصادیق بارز آن، حزبالله لبنان است. ترور رهبران حزبالله، هدف قرار گرفتن کادرهای نظامی و حتی هواداران این جنبش و همچنین برخی اقدامات امنیتی پیچیده و ماجرای پیجرها نمونههایی از این فشارهاست.
نجفی با اشاره به نقش بازیگران منطقهای در این روند، افزود: ممکن است در ظاهر این اقدامات به رژیم صهیونیستی نسبت داده شود اما باید توجه داشت که عقبه این اقدامات برخی مقامات لبنانی مانند یوسف رجی یا جوزف عون مستقیماً وابسته به رژیم صهیونیستی نیستند؛ بلکه این جریانها بیش از هر چیز با عربستان سعودی ارتباط دارند.
این کارشناس مسائل منطقه تصریح کرد: آنچه رژیم صهیونیستی نمیتواند از طریق جنگ سخت، بمباران و استفاده مستقیم از توان نظامی علیه حزبالله به دست آورد، عربستان سعودی تلاش میکند با بهرهگیری از قدرت نرم، نفوذ سیاسی، مالی و دیپلماتیک خود و از طریق جریانهای سیاسی همسو در لبنان و مرتبط با عربستان سعودی، از پشت به حزبالله ضربه بزند.
نجفی با اشاره به سابقه این رویکرد، گفت: در گذشته نیز جریانهایی مانند ۱۴ مارس و بهویژه حزب «المستقبل» وابستگی آشکاری به عربستان داشتند اما توان واردکردن ضربه جدی به حزبالله را نداشتند. با این حال، در دو سال اخیر و همزمان با کاهش فشار ایران بر عربستان سعودی، این روند گسترش یافته است.
وی ادامه داد: عربستان سعودی بسیاری از عقبنشینیهایی را که پیشتر در لبنان، سوریه، عراق و یمن شاهد آن بودیم، تغییر کرده و در این کشورها وارد فاز پیشروی شده است. ریاض اکنون آنچه را که در دوره فشار ایران قادر به تحقق آن نبود، با تغییر شرایط منطقهای دنبال میکند.
این تحلیلگر مسائل منطقه با تأکید بر نقش آمریکا در معادلات منطقه بیان کرد: عربستان سعودی در نهایت در خدمت منافع ایالات متحده عمل میکند و نباید تصور کرد کشورها بهصورت واحدهای جدا از هم و مستقل عمل میکنند. از این منظر، رژیم سعودی و رژیم صهیونیستی دو بازوی اصلی ایالات متحده آمریکا و ابرثروتمندان صهیونیست عالم بوده و هستند. تشکیل رژیم صهیونی و سعودی که به شدت با ملتهای منطقه سرکوبگر و نامتجانس هستند برای غارت منابع ملتهای غرب آسیا بوده است.
نجفی در پایان گفت: این دو رژیم در حدود 200 سال قبل حضور نداشتند؛ یعنی برخلاف کشورهایی با سابقه تاریخی طولانی مانند مصر و یمن، موجودیت رژیم سعودی و صهیونیستی قدمتی چندصدساله ندارد.
انتهای پیام