
سریال «الگوریتم» بهعنوان یکی از آثار متفاوت تلویزیونی در سالهای اخیر، تلاش کرده است با روایتی چندلایه و نگاهی اجتماعی، به بخشی از زیست پیچیده انسان معاصر بپردازد؛ زیستی که در آن فناوری، مناسبات پنهان اقتصادی و تصمیمسازیهای پشتپرده نقش پررنگی یافتهاند. این سریال نهتنها از حیث موضوع، بلکه از منظر ساختار روایی نیز تجربهای تازه در قاب تلویزیون محسوب میشود و همین امر آن را به اثری قابل تأمل برای مخاطبان و منتقدان تبدیل کرده است.
بیژن میرباقری، کارگردان «الگوریتم» در گفتوگو با خبرگزاری ایکنا، از مسیر شکلگیری این پروژه، چگونگی ورودش به آن و فرآیندی سخن گفته که منجر به تولد نهایی سریال شده است. او با اشاره به بازنویسی کامل فیلمنامه و همراهی تهیهکننده، از تجربهای میگوید که در آن صرفاً مجری یک متن آماده نبوده، بلکه بهصورت خلاقانه در شکلدهی جهان داستانی اثر نقش داشته است؛ تجربهای که «الگوریتم» را به نقطهای متفاوت در کارنامه کاری او تبدیل کرده است.
در این مصاحبه، میرباقری همچنین به چرایی انتخاب عنوان «الگوریتم»، ریشههای مفهومی و فرهنگی آن و نسبت این مفهوم با ساختار دراماتیک سریال میپردازد و نگاه خود را نسبت به تأثیر فناوری، شبکههای اجتماعی و نظامهای پیچیده تصمیمگیری بر روابط انسانی و آسیبهای اجتماعی امروز تشریح میکند. گفتوگویی که فراتر از روایت یک تجربه هنری، تلاشی است برای واکاوی دغدغههای فرهنگی و اجتماعی نهفته در پس یک اثر نمایشی. در ادامه با این گفتوگو همراه میشویم.
ایکنا - سریال «الگوریتم» تجربهای متفاوت در کارنامه شما محسوب میشود؛ ابتدا درباره چگونگی ورودتان به این پروژه، عوامل جذب شما به ساخت این اثر، روند شکلگیری همکاری با ابوالفضل صفری، تهیهکننده و فرآیند پیشتولید سریال توضیح دهید تا سپس به مسائل فنی اثر بپردازیم.
علت اصلی ورود من به این پروژه، علاقهای بود که مدتها برای همکاری با آقای صفری داشتم، اما این همکاری به دلایل مختلف شکل نمیگرفت. او معمولاً تمایل داشت در حوزه آثار امنیتی فعالیت کنند و من صراحتاً اعلام کرده بودم که ساخت آثار امنیتی در تخصص و علاقه من نیست. در مقطعی یک پروژه پلیسی به من پیشنهاد شد و همانجا شرط اصلی من این بود که فیلمنامه باید بهطور کامل بازنویسی شود، زیرا بدون بازنویسی امکان ورود جدی به اثر را نداشتم.
این امکان فراهم شد و من کل فیلمنامه را از ابتدا بازنویسی کردم. همین بازنویسی باعث شد رفتهرفته ارتباط من با متن عمیقتر شود، چراکه دیگر با اثری مواجه نبودم که صرفاً مجری آن باشم، بلکه متنی بود که خودم آن را نوشته، توسعه داده و جلو برده بودم. این فرآیند باعث شد هرچه بیشتر به جهان داستانی اثر نزدیک شوم و انگیزه ادامه مسیر در من تقویت شود. در این مسیر، آقای صفری نیز همراهی کاملی داشت و این همراهی نقش مهمی در شکلگیری نسخه نهایی سریال ایفا کرد. در نهایت، به ساختاری رسیدیم که امروز با عنوان «الگوریتم» روی آنتن دیده میشود. با وجود آنکه این اثر از نظر من جزو تجربههای آغازین در حوزه سریالسازی محسوب میشد، اما بهتدریج توانست جای خود را در میان مخاطبان باز کند و مخاطب خاص خود را به دست آورد. حتی از نظر میزان دیدهشدن نیز جزو سریالهای پربیننده قرار گرفت، هرچند من کمتر فرصت تماشای کامل آن را داشتم.
نکته مهم دیگر در این پروژه، شکل روایت آن بود. «الگوریتم» دارای چند روایت همزمان و حدود نه خط داستانی مستقل است که بهصورت موازی پیش میروند. این نوع روایت چندلایه و چندخطی، دستکم در قالب تلویزیونی، کمتر تجربه شده بود و برای من چالشی جدی محسوب میشد. بدون ادعای اغراقآمیز، تلاش کردیم ساختاری را ارائه دهیم که تکرار صرف الگوهای پیشین نباشد و بتواند تجربهای تازه برای مخاطب رقم بزند.
ایکنا - عنوان «الگوریتم» بار معنایی مشخصی دارد؛ این نام تا چه اندازه با جهانبینی سریال و ساختار روایی آن ارتباط دارد و چرا این عنوان برای اثر انتخاب شد؟
الگوریتم در سادهترین تعریف، یک فرمول پایه و یک عدد اولیه است که بدون آن امکان حل معادلات بعدی وجود ندارد. برای حل هر مسئله پیچیده، ابتدا باید یک عدد یا قاعده پایه را تعریف کرد و سپس سایر محاسبات بر اساس آن پیش میرود. این مفهوم ساده، بنیان فکری انتخاب عنوان سریال بود و تلاش کردیم این معنا بهصورت استعاری در ساختار داستانی نیز جاری باشد. نکتهای که برای من بسیار جالب بود و پیش از این از آن اطلاع نداشتم، ریشه ایرانی واژه «الگوریتم» است. این واژه از نام خوارزمی گرفته شده و در اصل یک مفهوم علمی برخاسته از فرهنگ ایرانی است که به مرور به سایر زبانها و فرهنگها منتقل شده است. عدد یا فرمولی که خوارزمی معرفی کرده بود، در کشورهای دیگر با عنوان «عدد خوارزمی» شناخته شد و بعدها در گویشهای مختلف به شکل «الگوریتم» درآمد.
این پیشینه فرهنگی و علمی، برای من جذابیت ویژهای داشت و باعث شد احساس کنم عنوان سریال نهتنها بار معنایی دقیق و عمیقی دارد، بلکه ریشهدار و هویتمند نیز هست. در سریال نیز تلاش شد هر شخصیت و هر خط داستانی بهعنوان بخشی از یک معادله بزرگتر دیده شود؛ معادلهای که بدون شناخت عناصر پایه آن، امکان درک پیامدها و نتایج وجود ندارد.
ایکنا - سریال «الگوریتم» به زیست انسان معاصر در مواجهه با فناوری و نظامهای پیچیده تصمیمگیری و تصمیمسازی میپردازد؛ نگاه شما به تأثیر این فضا بر زندگی امروز انسان چیست؟
دقیقاً هدف ما ترسیم همین وضعیت بود. زیست اجتماعی انسان معاصر بهشدت پیچیده شده و این پیچیدگی محصول عوامل متعددی مانند گسترش فضای دیجیتال، شبکههای اجتماعی و تغییر الگوهای ارتباطی است. این فرآیندها انسان را وارد معادلات تازهای کردهاند که در گذشته وجود نداشت یا دستکم تا این اندازه گسترده نبود. در چنین فضایی، روابط انسانی نیز پیچیدهتر شده است. روابط عاطفی، اقتصادی و حتی خانوادگی، تحت تأثیر معادلات جدید قرار گرفتهاند. شکلگیری روابط تجاری پنهان، تغییر شکل جرائم، گسترش تخلفات و حتی نوع مواجهه با قانون، همگی متأثر از همین زیست دیجیتال هستند. تلاش کردیم این فضا را به زبان درام روایت کنیم و صرفاً به بیان مستقیم و شعاری بسنده نکنیم.
در سریال نیز تلاش شد هر شخصیت و هر خط داستانی بهعنوان بخشی از یک معادله بزرگتر دیده شود؛ معادلهای که بدون شناخت عناصر پایه آن، امکان درک پیامدها و نتایج وجود ندارد.
یکی از مصادیق مهمی که در سریال به آن پرداختیم، مسئله شرطبندی و قمار آنلاین است که امروز به یکی از معضلات جدی جامعه تبدیل شده است. طبق آمارهای کارشناسیشده، میلیونها نفر درگیر این پدیده هستند و حجم عظیمی از خروج مالی از کشور در این حوزه اتفاق میافتد. این مسئله برای ما صرفاً یک موضوع داستانی نبود، بلکه یک دغدغه اجتماعی جدی محسوب میشد و «الگوریتم» تلاش کرد در حد توان خود نسبت به این معضل هشدار دهد.
ایکنا - در روایت سریال، تا چه اندازه تلاش کردید میان جذابیتهای نمایشی و طرح مفاهیم عمیق اجتماعی و اخلاقی تعادل برقرار کنید؟
از ابتدا میدانستیم که با یک اثر خانوادگی روبهرو هستیم و مخاطب اصلی ما خانوادهها هستند. همین مسئله مسئولیت ما را در پرداخت مفاهیم اجتماعی و اخلاقی دوچندان میکرد. نمیتوانستیم صرفاً به جذابیتهای دراماتیک بسنده کنیم و از پیامدهای اجتماعی آن غافل شویم، بنابراین ایجاد تعادل میان این دو برای ما یک اصل بود. در عین حال، با محدودیتهای جدی و بازدارنده مواجه نبودیم. هم من، هم آقای صفری و هم همکاران انتظامی که در پروژه حضور داشتند، با نگاه باز و شجاعانهای با موضوعات برخورد کردند. حتی رسانه ملی نیز در این زمینه همراهی قابل توجهی داشت و اجازه داده شد بسیاری از مسائل حساس اجتماعی در قالب درام مطرح شود.
در سریال به موضوعاتی اشاره کردیم که بیان آنها در تلویزیون کمتر سابقه داشت؛ از جمله برخی آسیبهای اجتماعی که در مهمانیها یا فضاهای عمومی اتفاق میافتد. این مسائل نه بهصورت مستقیم، بلکه در بستر داستان و شخصیتپردازی مطرح شد، زیرا معتقدم درام بهترین ابزار برای اثرگذاری بر مخاطب است و میتواند بدون شعارزدگی، پیام خود را منتقل کند.
ایکنا - شما تأکید ویژهای بر جایگاه خانواده در سریال داشتید؛ این حساسیت نسبت به خانواده از کجا میآید و در «الگوریتم» چگونه بازنمایی شده است؟
خانواده برای من یک عنصر حیاتی در زیست اجتماعی است و این نگاه نهتنها در کارگردانی، بلکه در نوشتن، تهیهکنندگی و حتی نگاه گروه تولید نیز وجود داشت. ما خودمان در خانواده رشد کردهایم و طبیعی است که هنگام ساخت یک اثر نمایشی، نسبت به تأثیر آن بر خانواده حساس باشیم. در «الگوریتم» مفاهیمی مطرح میشود که ممکن است در نگاه اول اقتصادی یا اجتماعی به نظر برسد، اما در نهایت به خانواده بازمیگردد. یکی از شخصیتهای سریال، زندگی را صرفاً از زاویه تجارت و بیزینس میبیند؛ حتی خانواده و روابط عاطفی را بهعنوان یک معامله تلقی میکند. ما این نگاه را بهطور آگاهانه وارد داستان کردیم تا پیامدهای آن را نشان دهیم. رویکرد ما این بود که به مخاطب خانوادگی نشان دهیم وقتی منطق سوداگری و معامله وارد روابط عاطفی و خانوادگی میشود، نتیجهای جز فروپاشی ندارد. این نگاه هشداردهنده، بدون قضاوت مستقیم و در قالب روایت داستانی ارائه شد تا مخاطب خود به نتیجه برسد.
ایکنا - یکی از نکات قابل توجه در سریال «الگوریتم»، شخصیتپردازیهاست؛ این شخصیتها تا چه اندازه برآمده از واقعیتهای اجتماعی هستند و تا چه حد جنبه نمادین دارند؟
اصولاً تمام شخصیتهای این سریال جنبه نمادین دارند، اما این نمادها از دل واقعیت بیرون آمدهاند. در جامعه با آدمهایی مواجه هستیم که هر کدام نماینده یک نوع زیست، یک نوع نگاه و یک نوع رفتار اجتماعی هستند و شخصیتهای سریال نیز بر اساس همین گزارههای واقعی شکل گرفتهاند. برخی از این شخصیتها را در خیابان میبینیم، برخی در خانواده، برخی در محیط کار و بخش قابل توجهی نیز در فضای مجازی حضور دارند. آنچه افراد در شبکههای اجتماعی از خود بروز میدهند، گاهی بخشی از واقعیت و گاهی حتی دروغ است، اما همان دروغ هم بخشی از واقعیت زیست امروز ما محسوب میشود. تمام شخصیتهای «الگوریتم» براساس همین معادلات نوشته شدهاند و نمونههای عینی در جامعه دارند. حتی میتوان برای بسیاری از آنها مصداقهای مشخصی پیدا کرد، اما هدف ما نام بردن یا اشاره مستقیم نبود، بلکه ترسیم یک تصویر کلی از انسان معاصر در مواجهه با پیچیدگیهای اجتماعی و دیجیتال بود.
ایکنا - آیا میتوان گفت سریال «الگوریتم» تلاشی برای بازخوانی مفهوم مسئولیت فردی، اختیار و پیامدهای انتخاب در جامعه امروز است و این نگاه چگونه در سرنوشت شخصیتهای مختلف سریال بازتاب پیدا کرده است؟
بله، این برداشت کاملاً درست است و اساساً شالوده دراماتیک سریال بر همین مفهوم انتخاب بنا شده است. تمام مسیر زندگی انسانها از دل انتخابهایشان شکل میگیرد و ما در «الگوریتم» تلاش کردیم این موضوع را بهصورت عینی نشان دهیم. یکی از شخصیتها تصمیم میگیرد خود را از زندگی حذف کند، هویت دیگری را جایگزین کند و مسیر تازهای را آغاز کند، اما در نهایت همان انتخاب، او را به همان سرنوشتی بازمیگرداند که گمان میکرد از آن گریخته است.
در مقابل، شخصیت دیگری که در ابتدا در جایگاه یک گنگستر و قاتل خونریز قرار دارد، در نقطهای از مسیر تصمیم میگیرد از یک کودک مراقبت کند و گذشته خود را کنار بگذارد. این تصمیم، جهت زندگی او را تغییر میدهد و نشان میدهد که حتی در تاریکترین موقعیتها نیز امکان انتخاب مسیر متفاوت وجود دارد. سایر شخصیتها نیز هر کدام در بزنگاههایی مشابه قرار میگیرند و این انتخابهاست که روند زندگی و پیامدهای آن را رقم میزند.
ایکنا - در پرداخت داستان «الگوریتم» تا چه اندازه از پژوهشهای اجتماعی، مشاورههای تخصصی و مطالعات میدانی بهره گرفتید تا روایت به واقعیتهای جامعه امروز نزدیک باشد؟
در این پروژه، مشاورههای متعددی در حوزههای مختلف دریافت شد. در موضوع شرطبندی، از کارشناسانی کمک گرفتیم تا مشخص شود چرا افراد وارد این فضا میشوند و چه سازوکارهای روانی و اجتماعی آنها را درگیر میکند. در حوزه انتظامی نیز افسران و کارشناسانی حضور داشتند که اطلاعات دقیق و عملیاتی در اختیار ما قرار دادند تا روایت از واقعیت فاصله نگیرد. علاوه بر این، از مشاورههای دانشگاهی نیز بهره بردیم؛ از جمله محمدعلی الستی، جامعهشناس ارتباطات که در حوزه جامعهشناسی به تحلیل رفتار این افراد کمک کرد. در کنار این موارد، مطالعات شخصی خودم نیز نقش مهمی داشت. گاهی صرفاً براساس خواندن یک گزارش یا یک مطلب مستند، ایدهای شکل میگرفت و به خط داستانی تبدیل میشد، بهطوریکه حتی برخی دوستان فعال در حوزه انتظامی از جزئیات روایت شگفتزده میشدند. این مجموعه پژوهشها باعث شد سریال از سطح خیالپردازی صرف فراتر برود.
ایکنا - برخی معتقدند «الگوریتم» هشداری جدی نسبت به وابستگی انسان معاصر به سازوکارهای پنهان و غیرقابل رؤیت است؛ خود شما این برداشت را تا چه اندازه درست میدانید؟
این موضوع یکی از بزرگترین معضلات دهه اخیر است. انسان امروز ناگهان درگیر ماجراهایی میشود که از سازوکار پشت آنها اطلاعی ندارد. بسیاری از افرادی که بهواسطه شرطبندی مرتکب جرم، خشونت یا حتی قتل شدهاند، محصول همین فضا هستند؛ فضایی که در آن، فرد آینده خود را نمیبیند و درگیر فرآیندی میشود که کنترلی بر آن ندارد.
تمام شخصیتهای «الگوریتم» بر اساس همین معادلات نوشته شدهاند و نمونههای عینی در جامعه دارند.
جوانانی که در برخی قسمتهای سریال به دادسرا کشیده میشوند نیز دقیقاً محصول همین پنهانکاریها هستند. ما با جهانی مواجهیم که نه سازوکارش در اختیار ماست و نه محتوایش، اما صرفاً مصرفکننده نتایج آن هستیم. آنچه از این پنهانکاری بیرون میآید، رفتارهایی است که گاه به فجایع انسانی منجر میشود و «الگوریتم» تلاش کرد نسبت به این وضعیت هشدار دهد.
ایکنا - در سریال «الگوریتم» تقابل اخلاق فردی با منافع سیستماتیک بهوضوح دیده میشود؛ پرداختن به این دوگانه چه اهمیتی برای شما داشت؟
نکته اصلی این است که سیستمها تا زمانی از افراد استفاده میکنند که در راستای منافعشان باشند و بهمحض آنکه فرد دیگر کارکردی نداشته باشد، فرآیند حذف آغاز میشود. این مسئله را بهروشنی در روابط گنگستری و شبکههای شرطبندی میبینیم؛ جایی که بهمحض ایجاد کوچکترین خلل، حذف فیزیکی افراد در دستور کار قرار میگیرد. هرچه این سازمانها و سیستمها بزرگتر میشوند، حذف افراد نیز سریعتر و پیچیدهتر اتفاق میافتد. در چنین ساختاری، فردیت معنای خود را از دست میدهد و انسان صرفاً باید در مسیر تعیینشده حرکت کند. پرداختن به این تقابل برای من اهمیت داشت، زیرا نشان میدهد چگونه اخلاق فردی در برابر منطق بیرحم سیستمها قرار میگیرد و قربانی میشود.
ایکنا - «الگوریتم» چه تفاوتی با آثار پیشین شما دارد و در کدام بخشها برایتان تجربهای متفاوت محسوب میشود؟
همواره میان سینما و تلویزیون تمایز قائل بودهام و برای هرکدام رسالت متفاوتی در نظر گرفتهام. سینما برای من میدان تجربههای شخصیتر است، اما تلویزیون رسانهای است که خانواده و جامعه در محور آن قرار دارد. به همین دلیل بسیاری از فیلمنامهها را نپذیرفتم، چون با این پیشفرضها همخوانی نداشت. وقتی امکان استفاده از یک رسانه گسترده برای طرح مضامین مهم اجتماعی وجود دارد، طبیعی است که از آن استقبال کنم. «الگوریتم» برای من فرصتی بود تا این مسیر را ادامه دهم و حتی اگر نسخههای بعدی آن نیز ساخته شود، باز هم از ساخت چنین آثاری استقبال میکنم. حتی امروز که قسمتهای پایانی را میبینم، حسرت میخورم که چرا برخی مفاهیم را پررنگتر مطرح نکردم و این نشان میدهد هنوز ظرفیت گفتوگو در این فضا وجود دارد.
ایکنا - از نگاه شما مخاطب پس از تماشای «الگوریتم» باید با چه پرسش یا دغدغه ذهنی از پای تلویزیون بلند شود؟
مخاطب باید به پیچیدگی جامعه امروز توجه کند و بداند هر ارتباط، قرارداد و کنش اجتماعی میتواند لایههای پنهان و پیچیدهای داشته باشد. هیچ ارتباطی ساده نیست و هر پیوندی با جهان پیرامون، نیازمند شناخت و تأمل است. تماشاگر باید یاد بگیرد پیش از ورود به هر مسیر، معادلات پنهان آن را بشناسد و آگاهانه تصمیم بگیرد. این همان معمایی است که «الگوریتم» تلاش میکند مخاطب را به حل آن دعوت کند؛ معمایی که بدون شناخت، میتواند پیامدهای جبرانناپذیری داشته باشد.
ایکنا - با وجود آنکه سریال «الگوریتم» بهطور مستقیم به مفاهیم دینی و اخلاقی اشاره نمیکند، اما بسیاری آن را واجد آموزههای عمیق اخلاقی میدانند؛ خودتان این نگاه را چگونه ارزیابی میکنید؟
اجازه بدهید صریح بگویم که من با نویسندهای کار کردهام که نگاه عمیق دینی و انسانی دارد و این نگاه ناخودآگاه در متن جاری است. آموزههای اخلاقی و دینی همیشه در ذهن من حضور دارد، حتی اگر بهصورت مستقیم به آن اشاره نشود. در انتها تاکید دارم هر سخنی که به بهبود جامعه کمک کند و انسان را به تأمل و اصلاح رفتار وادارد، در ذات خود به آموزههای دینی نزدیک است. اگر اثری بتواند مخاطب را به فکر وادارد، بدون آنکه شعار بدهد، رسالت خود را انجام داده است و خوشحالم اگر «الگوریتم» در این مسیر گام برداشته باشد.
انتهای پیام