کد خبر: 934362
تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۳۹۰ - ۰۸:۲۸
کفشچیان‌مقدم مطرح کرد:

تقلید بدون شناخت؛ علت تلفیق عناصر نامأنوس در نمادهای قرآنی

گروه هنر: به نظر می‌رسد امروزه برخی هنرمندان به دلیل عدم شناخت از مبانی حوزه تجسمی در طراحی نمادهای قرآنی به سمت تقلید رفته و عناصر را از جاهای مختلف انتخاب و در تلفیقی نامأنوس مجدداً در کنار هم بازآفرینی می‌کنند که در این حالت عناصر به جای تقویت، یکدیگر را نفی می‌کنند.


اصغر کفشچیان‌مقدم، عضو هیئت علمی و استادیار پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران در بخش نخست گفت‌وگوی خود با خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) گفت: نمادهای قرآنی با نمادهای اسلامی (جوامع و تاریخ اسلامی) متفاوت است؛ این نشانه‌ها در کنار نمادها و کدهای قرآنی توانسته‌اند به نتیجه واحد برسند و همزمان با حفظ پوشش اولیه فرهنگ خود ماهیت قرآنی را نیز به تجلی برسانند.



وی در ادامه افزود: معماری را می‌توان به عنوان یک کار تجسمی همچون هنر تزئینات داخلی ببینیم که می‌تواند مجموعه هنرهای تجسمی را در خود جای دهد. امروزه به علت توسعه تخصص‌ها، تخصص‌ها تفکیک شده‌اند و معمار جدید که امتزاجی از تمام شناخت‌ها بود در چندین نفر تقسیم شده است و به نظر می‌رسد امروز معمار ما به ساحت دیداری و تجسمی معماری به عنوان یک اثر هنری کمتر توجه می‌کند و نقش کارکردی آن را بیشتر لحاظ می‌کند.



این پژوهشگر حوزه هنر ادامه داد: هنگامی که معمار به بخش زیباشناخی و تجسمی اثر توجه می‌کند به وضعیت قرارگیری، موقعیت و وضعیت آن در شهر که یک کالبد واحد را برای مخاطب شهری فراهم می‌کند، توجه ندارد و نهایتا بنایی را می‌بینید که مانند یک تابلوی نقاشی زیبا ارائه شده است.



وی افزود: اما به محض اینکه این تابلوی نقاشی در شهر قرار می‌گیرد از جهت ساختار نمای بیرونی و نمای داخلی می‌بینیم که ضد و نقیض در شهر به نمایش در آمده است.



کفشچیان‌مقدم عنوان کرد: معماری می‌تواند یکی از مکان‌ها و زمینه‌هایی باشد که هنر اسلامی در آن تجلی پیدا کند شاید به دلیل عدم شناخت دیگر حوزه‌های تجسمی هنر اسلامی و اینکه غربی‌ها این تلقی را در ما ایجاد کردند که کاشی‌کاری‌ها، آینه‌کاری‌ها و نقوش کار شده در مساجد جز تزئینات ظاهری بنا هستند و در ادامه آن ما به دلیل منع تصویر موجودات زنده از آن دوری کردیم، ساحت تجسمی فراموش شده و ساحت زیباشناختی این عناصر زیبا در بناها فراموش شده و تحت سیطره معماری قرار گرفته است.



این مدرس دانشگاه اضافه کرد: به همین دلیل معتقدیم که معماری می‌تواند برای ارائه مفاهیم دینی از میان هنرهای تجسمی اولویت داشته باشد؛ در حالی که این به آن دلیل است که معمار بر بسیاری از حوزه‌های تجسمی اشراف کامل داشته و فارغ از معمار بودن، هنرمند و توانمند بوده است و به کارکردهای نقوش، حجم، فضا و رابطه آن با مخاطب به عنوان موجود زنده‌ای که می‌خواهد در آن بنا حیات را ادامه دهد توجه ویژه داشته است.



وی گفت: بنابراین همه انواع هنر قابلیت ارائه مفاهیم قرآنی و ارزشی را دارا هستند. به نظر می رسد همه قالب‌های هنری شناخته شده می‌تواند این امکان را در اختیار هنرمندان با هر ملیتی و در هر شرایطی ایجاد کند تا مفاهیم متعالی قرآن را به وسیله آنها تجلی پیدا کند.



کفشچیان‌مقدم افزود: در دوره کنونی در برخی از هنرها صنعتگر شده‌ایم و نقش و نگاره‌ها بر اساس عرفان اسلامی پیاده نمی‌شود. هنرمند در گذشته متناسب با زمان خودش نمادها و نشانه‌هایی را که معرفت قرآنی در آن وجود داشت ارائه می‌کرد، اما امروز به نظر می‌رسد برخی هنرمندان به دلیل عدم شناخت از مبانی حوزه تجسمی به سمت تقلید رفته و عناصر را از جاهای مختلف انتخاب و در تلفیقی نامأنوس مجددا در کنار هم بازآفرینی می‌کنند که دراین حالت گاهی عناصر بجای تقویت یکدیگر را نفی می‌کنند.



وی در پایان اظهار کرد: آجرکاری‌ها و گچ‌بری‌های برخی مساجد ما به روشنی کثرت در وحدت و وحدت در کثرت را نشان داده و مصداق آیه «انالله و انا الیه راجعون» هستند؛هیچ عنصری عنصر دیگر را نفی نمی‌کند، اما این در هنر امروزی کمتر دیده می‌شود.

captcha