حمیدرضا شایان، معمار و مدیر گروه معماری دانشگاه شهید چمران اهواز، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) در تعریف ویژگیهای نماد تأثیرگذار قرآنی گفت: نماد اشاره و یا عینیتی از یک سری مفاهیم است. بحث اصلی ما این است که یک مفهوم، یک حقیقت و یک واقعیت را که در ذهن انسان میپرورانیم تا در قالب شکل و فرمی انتزاعی عینیت پیدا کند. در واقع در یک پروسه ذهنی پیامی از طریق این شکلها را انتقال مییابد که صرفا مستقیم نیست.
وی افزود: خیلیها زبان را هم نمادی از ذهن میدانند و میگویند آن چیزی که در ذهن ما میگذرد و از طریق کلمات آن را بیان میکنیم در واقع کلمات همیشه دلالت بر تمامی مفاهیم ندارد و انتزاع و روشی است که از طریق آن مفاهیم را به منصه ظهور برسانیم. نماد هم از این جهت قابل تعریف است. وقتی نماد را با پسوندهایی مثل دینی و مذهبی همراه میکنیم جنبه روحانی و متعالی بودن موثر از منبع حقیقی آن است.
این مدرس دانشگاه اظهار کرد: در بحث نمادهای قرآنی میدانیم که منبع آن در حقیقت کلام خداوند است و از طریق قرآن به انسان داده شده است. در واقع اعتبار و اهمیت آن معانی بسیار زیاد میشود و این معانی باید به روشهای خیلی هوشمندانه به ظهور برسد، تا بتوانیم اسم آن را نماد قرآنی بگذاریم. ما در حوزه هنرهای تجسمی در مورد نماد به یک سری ترکیببندی از رنگها و حجمها اشاره میکنیم.
شایان که مؤلف مقاله «هویت معماری معاصر ایران» در مجله معمار است، عنوان کرد: ما در شهرهایمان متأسفانه با یک از هم گسیختگی و بحران مواجهیم. بحرانی که ما را متوجه خود کرده است بحران هویت است، اینکه ما چه هستیم، از کجا آمدهایم و چه تفاوتی با دیگران داریم بحثی است که ما قرنهاست که پیگیر آن هستیم.
وی اضافه کرد: بخشی از هویتهای مذهبی خودمان را در قالب نمادها تعریف میکنیم. بعضی از هویتهای فرهنگی، ملی، سنتی و تاریخی خودمان را در قالب نمادها تعرف میکنیم، گاهی هم هویتهای جهانی و آینده خود را در نمادها تعریف میکنیم. بیلبوردها و انواع و اقسام تبلیغات و ساختمانهای مدرن، نمایش هویتهای مدرن است. ما در برابر این هویتها چگونه میتوانیم از هویتهای ملی خودمان پاسداری کنیم و آنها را پیاده کنیم؟
شایان اظهار کرد: به نظر من این موضوع قبل از رسیدن به کالبد معماری باید در ذهن و فرهنگ مردم جا بیفتند. مثلا ممکن است اذانی که پخش میشود و قرآنی که تلاوت میشود نمود یک نماد باشد و این بحث با همراهی تکنولوژی به روشهای مختلفی ارائه شود. تزئینات شهری نیز بخشی از این کار است، ولی تأثیر عمیق را ندارند و بیشتر به صورت پوستهای موضوع را مطرح میکنند. هنرمندان ما زحمت زیادی در طراحی و تعریف برخی نمادها و به ظهور رساندن برخی مفاهیم قرآنی میکشند، مثل انواع و اقسام تیزرها و نقاشیهای دیواری و تزئین بخشی از شهر با یک سری عناصر، ولی این فعالیتها به اندازه کافی پاسخگوی این مسئله نیست.
وی اظهار کرد: ما باید جامعه را به سوی نوعی معنویت سوق دهیم و یک سری برنامههای فرهنگی از این طریق آموزش داده شود و زمینهای ایجاد شود که مردم بخواهند به این معنویت برسند. مصداقهای آن هم زیاد است، شما اگر مصادیقی قرآنی همچون صداقت، روراستی و اعتماد را در جامعه گسترش دهید و انجام آن را تشویق کنید، یعنی شما در حال انجام کار به صورت ریشهای و فرهنگی هستید و مردمی که از نظر فرهنگی به این صفات متصل شدند هر کاری که بکنند تحت تاثیر این نوع نگاه است.
مؤلف کتاب «بررسی تطبیقی تجارب مرمت شهری ایران و جهان» مطرح کرد: در بحث معماری و شهرسازی رابطه بین این نوع نگاه مذهبی و معماری رابطه پیچیدهای است که به نظر میرسد شاید نشود آن را به طور واضح مطرح کرد، در نتایج کار شهرساز و معمار مسلمانی که ایمان به خدا دارد ایمان به وضوح دیده میشود. به عنوان مثال در طراحی مساجد خلوص نیت و رابطه قلبی انسان با خدا در آن نمود دارد و در استفاده از نور و مصالح و تشعشع و انعکاس آب، صدای آب، رو به قبله بودن، چرخش به سوی قبله، بازی با نور و سایه، طهارت و همه تزئیناتی که در ادامه آن به وجود میآید نشان دهنده این مسئله است که این رابطه معنوی وجود داشته است.
وی اضافه کرد: الان چه اتفاقی میافتد؟ آیا استفاده از تزئینات باید صورت بگیرد؟ به نظر میرسد در حال حاضر با توجه به پیشرفت تکنولوژی و اینکه انسانها هویتهای چندگانهای دارند این نوع نمادها باید خیلی عمیقتر و مفهومیتر بیان شوند. شاید باید تزئیناتی که باید در این دوره استفاده کنیم به صورت سمبلیک و هوشمند در جاهایی خود را نشان دهد که بیان کند که منظور اشاره به ریشههاست. ما باید در معماری و شهرسازی به ریشهها اشاره کنیم.
شایان ادامه داد: این ریشهها برخی در فرمهاست؛ مثلا در جایی قوس سنتی را با اجزای طرح ترکیب میکنیم، البته نه به این نیت که تقلید کنیم بلکه تنها اشاره ای به آن بکنیم. برای این کار باید در عین حال هم به دستور زبان معماری مسلط باشیم و هم خودمان وارسته باشیم. یعنی کسی که میخواهد ادعا کند که شهرسازی انجام داده که در آن نمادهایی از دین و مذهب وجود دارد خودش باید قرآن را فهمیده باشد و در یک پروسه ذهنی با یک نگاه هنرمندانه آن را بیان کند و ارائه دهد. شاید در سینما این قضیه راحتتر بروز کرده، اما در معماری و شهرسازی این طور نیست. زیرا معماری ضمن اینکه با زندگی مردم بسیار درگیر است و بحث سلیقه ها در آن بسیار مطرح است، پروسه ساخت آن پروسه پیچیدهای است و تصمیمگیریها تصمیمگیریهای سختی هستند. به همین دلایل ما با چالش روبرو هستیم.
این مدرس دانشگاه در پایان خاطرنشان کرد: پیشنهاد این است که صاحبنظرها، معمارها و شهرسازها باید در حوزه تصمیمگیری وارد شوند و در طول زمان و به تدریج تصمیمگیریها را اجرایی کنند. معماری هنری است که نقش آن در طی قرنها ساخته میشود. مطمئنا ما نباید انتظار داشته باشیم که طی سالهایی که از انقلاب میگذرد معماری که ویژه انقلاب است را داشته باشیم چون پیچیدگیها و چالشهای زیادی دارد و ما باید از دانشگاهها این کار پیگیری کنیم.