جان کلام
مولانا اشاره میکند که خداوند «گفت ای موسی ز من میجو پناه، با دهانی که نکردی تو گناه، گفت موسی من ندارم آن دهان، گفت ما را از دهان غیر خوان» معنی شعر آن است که شما به کاری مشغول باشید که همه برای شما دعا کنند. وجودت آنگونه باشد که هر کس شما را دید، دعای خیر برایت کند. بنابراین اعمال ما باید عینیت خارجی پیدا کند. [استاد حسین الهی قمشهای]
کد خبر: ۴۰۱۲۰۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
جانِ کلام؛
دکتر حسین الهی قمشهای ضمن بیان حکایتی درباره فطرت انسان میگوید: انسان باید تعجب کند از اینکه بگویند غیبت نکن و یا دروغ نگو. هرگاه انسانها از شنیدن منعیات تعجب کنند؛ یعنی به فطرتشان بازگشتند. به قول مولانا «یا تو پنداری که تو نان میخوری؛ زهر مار و کاهش جان میخوری؛ نان کجا اصلاح آن جانی کند؛ کو دل از فرمان جانان بر کند».
کد خبر: ۴۰۰۹۰۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۹
الهی قمشهای در صوتی که تقدیم مخاطبان ایکنا میشود بیان میکند: به جای اینکه حق را زیر پا بگذاری خودت را زیر پا بگذار، غیر از نماز واجب همیشه در حال نماز باش، سرت را به پای حق بر زمین بگذار.
کد خبر: ۴۰۰۷۷۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۸
جانِ کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای درباره دعا میگوید: اولین مشکلی که مردم با دعا کردن دارند این است که آیا دعا اثر دارد؟ و اینکه چگونه اثر میکند. دعا از زمان و مکان خارج است و زمانی که ما دعا میکنیم به ازل متصل میشویم. مشکل دوم مردم با دعا کردن این است که ماهیت دعا کردن را نمیشناسند، دعا یعنی بسیج کردن نیروهای درونی انسان. در درون ما نیروهای خفتهای وجود دارد که اگر دعا کنیم، این نیروها به مدد الهی بسیج میشوند.
کد خبر: ۴۰۰۵۶۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۲۵
امام حسین(ع) میتواند به ما سلام کند زیرا او سلامتی آورد برای ما و تسلی داد و به ما میگوید غصه نخورید. پیشنهاد میکنیم سخنان استاد الهی قمشهای در این خصوص را تا پایان گوش کنید.
کد خبر: ۴۰۰۰۶۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۰۵
جانِ کلام؛
دکتر حسین الهی قمشهای درباره ذکر عملی و عینی خداوند در زندگی میگوید: ذکر خداوند فقط آن نیست که تسبیح به دست بگیریم و نام خدا را ببریم. ذکر به این معناست که صفات خداوند در همه زندگی ما حضور داشته باشد. هر کس به اسماء الله ذاکر نباشد، زندگی بر او تنگ میشود. ذکر عملی و عینی باید در کل جامعه جریان پیدا کند.
کد خبر: ۳۹۹۳۸۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۱
هر انسانی کلمهای است که معنی آن را با رفتارهای خود میآفریند و زیبنده است از خود بپرسد که من کدام کلمه هستم... [استاد حسین الهی قمشهای؛ در صحبت قرآن، صفحه 453]
کد خبر: ۳۹۸۷۸۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۱
استاد حسین الهی قمشهای در این پادکست از حقیقت بسمالله میگوید.
کد خبر: ۳۹۷۵۹۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
جانِ کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای درباره رابطه آزادی و شادی میگوید: به قول مولانا «کیست مولا آنک آزادت کند، بند رقیت ز پایت بر کند» ما بندگان اسیر شهوت، خشم و حسد هستیم و آدمی که اسیر است نمیتواند شادی کند. خیال خامی است که انسان بتواند بدون داشتن آزادی، شادی و یا خوش گذرانی کند؛ اول باید از بند آزاد شود.
کد خبر: ۳۹۷۳۵۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۱۰
جانِ کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای درباره دیدن خداوند میگوید: میپرسند خدا را چگونه میشود دید؟ میگویم چگونه میشود ندید؟! شما به کدام طرف میخواهی رو کنی تا خداوند آنجا نباشد؟ همه جا را وجود خدا پر کرده است. وجود، تجلی فیض عام الهی در عالم است. طبق آیه 115 سوره بقره «فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا» سرت را بالا کنی، پایین بگیری، هر جا که رویتان را برگردانید خداوند آنجا خضور دارد. «چه بهانه باشد آن را که تو را ندیده باشد»
کد خبر: ۳۹۷۲۰۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۳۱
شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است / یا رب این تاثیر دولت از کدامین کوکب است
در این صوت دکتر الهی قمشهای از شب قدر میگوید.
کد خبر: ۳۹۶۹۲۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۵
جان کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای در کلامی شیرین میگوید: هنر میتواند انسان را از همه غصههای عالم فارغ کند. قرآن را میشود به چشم ادبیات نگاه کرد؛ هیچ کتابی به این مرتبه و این درجه از کمال نیست. از هیچ کتابی به این اندازه بهره به انسان نمیرسد و اگر در تمام ادبیات جهان را بگردی تا یک داستان کوتاه بیابی، در کنار یکی از داستانهای قرآن مثلا داستان حضرت یوسف (ع)، رنگ میبازند. چه اندازه لطایف در یک داستان کوتاه جمع شده است. هر چه در قرآن است، خطاب به شماست. قرآن را در شأن خود بخوانید. از هر پیغمبر هزار نکته بیاموزید؛ هر پیغمبر یک مرتبه از مراتب کمال انسان است.
کد خبر: ۳۹۶۳۸۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۳
جانِ کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای درباره خیر رساندن به افراد جامعه میگوید: ما باید به درد جامعه بخوریم؛ یعنی وقتی از خانه بیرون میرویم، خیر، رحمت و برکت از ما به مردم برسد. اگر خلاف این است، باید به فکر شغل تازهای باشیم. بهترین شغل این است که بین خود و خدای خود فکر کنیم چه خیری از کاری که انجام میدهیم به مردم میرسد؛ اگر خیری نمیرسد به فکر کار دیگری باشیم.
کد خبر: ۳۹۵۶۴۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۱۱
جانِ کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای درباره صفت وهاب و بخشنده بودن خداوند میگوید: تنها راه شاد شدن یک چیز است و آن اینکه انسان نیت کند که شادی تولید کند. آنوقت است که شادیها را به او میدهند تا در دنیا به واسطه او توزیع شود. وهاب فقط خداست؛ ما از خود هیچ هدیهای نداریم به کسی اهدا کنیم. «هو الوهاب» بخشنده فقط اوست، ما کارهای نیستیم ما صرفا توزیع کنندهایم.
کد خبر: ۳۹۵۶۴۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۱۰
جانِ کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای درباره سهم ما از خطاهای دیگران میگوید: خطاهای انسان بیماری است و آن فردی که گناه میکند، بیمار است و باید از او مراقبت شود؛ جلوی بیماری او گرفته شود تا شفا پیدا کند. به فرد گنهکار تعلیم و تربیت لازم داده نشده؛ نوجوانی که گدایی میکند و یا به زور کالایی را به مردم میفروشد باید در مدرسه باشد. اگر حق این نوجوان ادا نشود؛ در بزرگسالی به کار بد مشغول شود، تقصیر ما است. ما در تمام کارهای بد که در دنیا انجام میشود ممکن است سهم داشته باشیم. فکر نکنید بدیها را دیگران انجام میدهند، ممکن است کاری را که باید درست انجام میدادیم، ندادیم و در یک کار بد، به نوعی مقصر باشیم.
کد خبر: ۳۹۵۴۱۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۷
استاد حسین الهی قمشهای درباره «خوشی» میگوید: هر چه که از راه حق به شما رسید شاکر باشید. شما هیچ نخواهید، خودتان را حذف کنید. بگویید هیچ چیز نمیخواهم؛ نه خوشبختی، نه شادی و نه لذت؛ میخواهم یک آدم خوب باشم و دنبال خوشی نیستم. هر کس دنبال خوشی برود، خوشی از او فرار میکند. شادی را شکار نکنید، شادی خودش میآید، شما کافیست کار خودتان را انجام بدهید. به عنوان یک آدمیزاد، کار خوب بکنید و وظیفه خود را انجام دهید، خوشی خودش به سراغ شما میآید.
کد خبر: ۳۹۵۲۴۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
جانِ کلام؛
دکتر حسین الهی قمشهای درباره یکی از مصادیق بهشت میگوید: آنکه در وسط تخت بند تن گرفتار است، با همین تن به معراج میرود. مولانا میگوید «ز کوب غم چه غم دارم که با وی پای میکوبم، چه دستکها زنم آن دم که پابست رسن باشم». بهشتِ نقد، امروز حاصل میشود. برای یوسف(ع) ته چاه بهشت بود، چون شخص یوسف(ع) به باغ و بوستان تبدیل شد. هزاران نفر باغ و بوستان را رها میکنند و به چاهی میروند که یوسف مصری آنجا بود.
کد خبر: ۳۹۵۰۷۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۲
جانِ کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای درباره خواستهای نفس انسان میگوید: اصل وجود نفس ما خواستن است، نفس ما آنی است که میخواهد، اگر بگویند تو چه کسی هستی، من آنی هستم که میخواهم. آدمیزاد اگر حقیقتا به خودش مراجعه کند، متوجه میشود که ما هیچ نیستیم مگر خواستن. ما زندگی، آسایش، جاودانگی، بهشت و شفاعت میخواهیم. خواستههای انسان براساس مراتب نفوس آدم متفاوت میشود. هر کسی بر اساس اینکه چقدر میخواهد بزرگتر میشود. «چون در دل تو گل گذرد گل باشی/ ور بلبلی بی قرار بلبل باشی/ تو جزئی و حق کل است اگر روزی چند/ اندیشه حق پیشه کنی کل باشی (جامی)»
کد خبر: ۳۹۴۶۷۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
جانِ کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای درباره دانش و نادانی میگوید: هر چه بیشتر بفهمی، بیشتر نمیدانی. گاهی فیزیکدانان فکر میکنند به صرف اینکه میدانند موج و آهن چیست، همه چی را میدانند، اما هیچ نمیدانند. هیچ کس چیزی نمیداند. «گر تو را دانش و گر نادانی است/ آخر کار تو سرگردانی است» ما چیزی نمیدانیم. عالم را روی عشق فقط نگه داشته است، فقط به اشارت ابروی عشق به قول خانم کتلین رین نگه داشته است، بی هیچ اسباب بی هیچ علل به صرف اشارت ابروی عشق گفته است «فَامْشُوا فِی مَنَاکِبِهَا، پس شما در پست و بلندیهای آن حرکت کنید (آیه ۱۵ سوره ملک)»
کد خبر: ۳۹۴۶۴۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۲۰
جانِ کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای درباره شهرت و معروفیت انسان میگوید: غیر از او هر چه که انسان آرزو در دلش وجود دارد، همه تو خالی است. مثلا دنبال شهرت هستند؛ فکر میکنند جوز پر مغزه، وقتی جوز را خالی کردند تازه میفهمند شهرت چیست. اگر خداوند به تو نور و درخشش داد «یوافی تمام الشّهر ثمّ یغیب» آنوقت مال توست. اما اینکه تو بخواهی طالب معروفیت و شهرت باشی جوز تو خالیست. نزاع، دعواها و کشمکشها در عالم بر سر جوز تهی مغز است. به قول مولانا «خلق اطفالند جز مست خدا».
کد خبر: ۳۹۴۵۵۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۱۶