شعر توانایی حمل معارف و مفاهیم قرآنی را ندارد
کد خبر: 1458826
تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۴
یادداشت وارده/

شعر توانایی حمل معارف و مفاهیم قرآنی را ندارد

گروه ادب: حجت‌الاسلام دعوتی درباره ترجمه‌های منظوم قرآن گفت: در این ترجمه‌ها معنی و مفهوم فدای اوزان شعری می‌شود؛ چرا که قالب شعر توانایی حمل معارف و مفاهیم قرآنی را ندارد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، باید و نبایدهای ترجمه منظوم قرآن موضوعی است که از چندی پیش در گروه ادب ایکنا مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. به همین مناسبت حجت‌الاسلام والمسلمین سیدابوالفتح دعوتی، استاد حوزه و دانشگاه و محقق قرآنی،  یادداشتی درباره این موضوع در اختیار خبرگزاری ایکنا قرار داده است که در ادامه از نظرتان می‌گذرد:

«در بحث خوبی که در خبرگزاری قرآنی پیرامون بررسی ترجمه‌های منثور و منظوم مطرح شده است، نظرات صاحب‌نظران اغلب در نفی روی آوردن و ترویج ترجمه‌های منظوم است، در اینکه در این راه برخی صاحبان ذوق زحمت‌هایی کشیده‌اند و از ذوق شعری خوبی هم برخوردار بوده‌اند، شکی نیست، اما طرح تأثیرگذاری کلام منظوم و ترجمه منظوم هرگز مناسب نیست.

در واقع ترجمه‌های منظوم موجود و هر نوع ترجمه منظوم دیگری از آنجا که مترجم باید در اندیشه قالب شعری باشد، به ناچار از معنی و مفهوم و هدف آیات قرآنی فاصله می‌گیرد و ترجمه کلمات در جای خودش قرار نمی‌گیرد و معنی و مفهوم فدای اوزان شعری می‌شود و چاره‌ای از آن هم نیست؛ چرا که قالب شعر توانایی حمل معارف و مفاهیم قرآنی را ندارد.

سوره‌های قرآن به مثابه جهان آفرینش تنظیم شده‌اند

همچنین ابیاتی در وزن مثنوی مولوی به طور یکسان از سوره «بقره» گرفته تا سوره «ناس» با یک آهنگ و یک وزن ملالت‌آور و خستگی‌آور است، برای مثال سوره «تکویر» یا «اذا الشّمس کوّرت» به نوعی آهنگ حماسی دارد، در حالی که آیات سوره بقره، انعام و انفال دارای آرامش و سکون بوده و در بیان احکام است و قاری قرآن از قرائت هر سوره که به قرائت سوره دیگر می‌رود، با حال و هوای دیگری مواجه می‌شود.

سوره‌های قرآن به مثابه جهان آفرینش تنظیم شده‌اند، شما هنگامی که «عم یتسائلون» را می‌خوانید، با «اقر باسم ربّک الذی خلق» و با سوره «شمس»، «والشمس و ضُحها» فرق می‌کند، در جایی مانند این است که وارد کوه‌های سخت و زمخت شده‌اید و در جایی دیگر مانند این است که به سیر و سیاحت در دشت و دمن پرداخته‌اید و هنگامی که سوره «قمر» را می‌خوانید گویا به روزگاران گذشته در میان اقوام گوناگون قدم نهاده‌اید، و این سوره‌ها  اشکال و اوضاع مختلف دارند.

تفاوت‌های زیبای قرآن و یکنواخت بودن شعر

این فرق می‌کند که با گردش در یک شهر و دیدن خیابان‌های طولانی یکسان و خسته‌کننده، و قابل پیش‌بینی، یعنی شما چند تا خیابان را که دیدید، بقیّه خیابان‌ها را می‌توانید حدس بزنید، در حالی که سوره‌های قرآن در عین انسجام از تفاوت‌های زیبایی برخوردارند، در حالی که شعر حالت یکنواختی دارد.

در حقیقت ترجمه‌های منظوم مانند برخی ترجمه‌های سطحی اگر مانعی در سر راه تأثیرگذاری نباشند، قطعاً تأثیری در روح و روان خواننده ایجاد نمی‌کنند، البته ممکن است مردم، به عنوان اینکه ببینند ترجمه منظوم چه نوع ترجمه‌ای است، استقبالی از خود نشان دهند، اما همین که مقداری از آن را خواندند، نشاطی به ادامه مطالعه نشان نخواهند داد، البته این نظر و برداشت شخصی من است که انتظار زیادی از ترجمه‌ها دارم، وگرنه اگر سطح انتظار را پایین بیاوریم، کاستی‌های ترجمه منظوم می‌تواند قابل اغماض باشد.

ترجمه منظوم تناسبی با ترجمه آیات وحی ندارد

این در حالی است که جای یک ترجمه فاخر و شکوهمند خالی است، «ولما یقض ما امره»، ترجمه‌ها زیاد است، اما هنوز یک ترجمه فاخر به میدان نیامده است، ما اشکال به شخص خاصی نداریم، اما این ظرف شعر است که ظرفیت حمل معانی قرآن را نداشته و تناسبی با ترجمه آیات وحی ندارد».

مطالب مرتبط
captcha