اخلاق؛ اولین بحث در اندیشه سیاسی فارابی
کد خبر: 3785837
تاریخ انتشار : ۱۰ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۵
دانشمندان جهان اسلام/۲

اخلاق؛ اولین بحث در اندیشه سیاسی فارابی

گروه معارف ــ اولین بحث در اندیشه سیاسی فارابی، مسئله اخلاق است، اینکه انسان‌ها باید تربیت شوند و این تربیت بر اساس همان مراتب فاضل و مفضول است. فارابی در طبقه‌بندی سلسله‌مراتب مدینه بیان می‌کند که هر انسانی در هر طبقه‌ای تحت تربیت آن طبقه و انسان طبقه بالاتر از خویش است و خود نیز موظف به تربیت انسان مرتبه پایین‌تر خود است.

اخلاق؛ اولین بحث در اندیشه سیاسی فارابیبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، یوسف بینا، پژوهشگر حوزه ادبیات فارسی و اندیشه با حضور در این خبرگزاری با اشاره به پیش‌زمینه‌های شکل‌گیری تفکرات فارابی اظهار کرد: در صدر اسلام یعنی در زمان حیات پیامبر(ص) و خلفای راشدین، بحران سیاسی در میان مسلمانان به‌ معنی وضعیتی که به اندیشیدن درباره سیاست بیانجامد وجود نداشت. مسلمانان بعدها وقتی که با خارج از جهان اسلام ارتباط برقرار کردند و گفتگوهای علمی و فلسفی آغاز شد، طبیعتاً قرائت‌ها و فرقه‌های فکری مختلف پدید آمدند و بحران‌های فکری نیز در میان مسلمانان ایجاد شد. 
 
بحران‌های دوران فارابی
وی افزود: فارابی در دورانی زندگی می‌کرد که جهان اسلام با بحران‌های مختلفی روبه‌رو بود و نمونه واضح این بحران‌ها و واضح‌ترین بحرانی که جهان اسلام با آن روبه‌رو بود، مسئله حاکمیت در جهان اسلام است. در آن دوره شیعیان معتقد به امامت بلافصل ائمه(ع) بودند و اهل سنت نیز خلیفه را حاکم می‌دانستند؛ در این بین بحران مهم دیگری بین مسلمانان به‌وجود آمده بود؛ فارابی دقیقاً در زمانی زندگی می‌کرد که به‌تازگی دوران غیبت امام زمان(عج) آغاز شده بود. از دیگر سو خلفای عباسی نیز روزبه‌روز جامعیت و کاریزمای خود را از دست می‌دادند و تبدیل به عناصر ضعیفی می‌شدند. همه این‌ها به شکل‌گیری بحران در حاکمیت جهان اسلام دامن زد. این موضوع را سیدجواد طباطبایی در نوشته‌های خود درباره فارابی به‌خوبی مدنظر قرار داده و درباره آن بحث کرده است. 
بینا تصریح کرد: زمانی که ما این فلسفه سیاسی و بحران‌های سیاسی جهان اسلام در قرن سوم را مطالعه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که این مسئله با شکل‌گیری فلسلفه فارابی نمی‌تواند بی‌ارتباط باشد. 
 
اولین بحث در اندیشه سیاسی
پژوهشگر حوزه ادبیات فارسی و اندیشه ادامه داد: زمانی که فارابی اندیشه خود را آغاز می‌کند، چند نکته مهم را بیان می‌کند. اولین بحث در اندیشه سیاسی وی مسئله اخلاق است، اینکه انسان‌ها باید تربیت شوند و این تربیت بر اساس همان مراتب فاضل و مفضول است. فارابی در طبقه‌بندی سلسله‌مراتب مدینه بیان می‌کند که هر انسانی در هر طبقه‌ای تحت تربیت آن طبقه و انسان طبقه بالاتر از خویش است و خود نیز موظف به تربیت انسان مرتبه پایین‌تر خود است. 
وی با اشاره به اینکه عدالت نیز به‌جز اخلاق در مدینه فاضله اهمیت دارد، تصریح کرد: همان‌طور که جهان بر اساس نظم سلسله‌مراتبی و فضل موجودات از نظم عادلانه‌ای برخوردار است، جامعه نیز باید همان نظم را داشته و هر چیزی سر جای خود باشد و این عدالت است. در واقع بر اساس تفکر فارابی عدالت به این معنا نیست که همه از حقوق یکسان برخوردار باشند بلکه هرکس بر اساس فضل خود باید حق خویش را دریافت کند.
 
ردپای تفکر ایران باستان، اسلام و یونان در اندیشه فارابی
بینا ادامه داد: با اینکه آثار فارابی محصول ذهن فلسفی و فرهیخته خود اوست، رد پای فلسفه یونان در تلفیق با عناصری از فرهنگ ایران باستان و اسلام در اندیشه او مشهود است. 
وی با بیان اینکه اندیشه‌ها نمی‌تواند بدون پیش‌زمینه باشد، عنوان کرد: فارابی الگوی تئوری‌پردازی در مورد مدینه فاضله را از افلاطون گرفته است و ما می‌دانیم که فارابی با آنکه بیشتر پیرو ارسطو در روش فلسفی خویش و اصطلاحاً روش مشایی بوده اما الگوی سیاست‌ورزی را از افلاطون گرفته است. امروز افلاطون و ارسطو دو فیلسوفی محسوب می‌شوند که اختلاف دیدگاه‌هایی با هم دارند و دو شاخه از فلسفه را شکل می‌دهند اما فارابی آرای این دو را مخالف با هم نمی‌دید و بیان می‌کرد که آن‌ها یک چیز گفته‌اند و کلامشان فقط در ظاهر اختلاف داشته است. یکی از خاستگاه‌های فکری فارابی، فلسفه یونان شامل روش بحث ارسطو و نیز اصل تئوری‌پردازی درباره مدینه فاضله است یعنی همان کاری که افلاطون کرده است. 
 
ویژگی‌های رئیس اول مدینه فاضله
پژوهشگر حوزه ادبیات فارسی و اندیشه گفت: نکته دوم در اندیشه فارابی تأثیری است که از اندیشه سیاسی شیعه امامی گرفته و این بحث بسیار مهمی است. فارابی در توضیح ویژگی‌های «رئیس اول مدینه فاضله»، دوازده ویژگی برای او ذکر می‌کند و می‌گوید که باید به عقل فعال، یعنی قوه وحی، اتصال داشته باشد. این وحی در واقع همان تایید الهی بوده و عقل فعال در اندیشه فارابی معادل فرشته است. در اندیشه‌های شیعه امامی علاوه بر اینکه امام از طریق اتصال به پیامبر(ص) به وحی متصل است، ویژگی‌های دیگری نیز باید داشته باشد که این ویژگی‌ها بعضاً با ویژگی‌های دوازده‌گانه رئیس اول مدینه فاضله در اندیشه فارابی یکسان است. 
یوسف بینا تصریح کرد: در زمان فارابی مدل دیگری برای حکومت در جهان اسلام به‌جز خلافت وجود نداشت و در مدل خلافت نیز مسئله «فضل» چندان مطرح نبود. اما شیعیان حتی وقتی نوجوانی را را امام خود می‌دانند، بیان می‌کنند که به‌دلیل اتصال وی به وحی و قدرت خداوند، این کودک فهم انسان چهل‌ساله را دارد و توجیه عقلانی می‌کنند، در حالی که در روش عامه مسلمانان آن زمان وقتی کسی به‌عنوان خلیفه بر تخت می‌نشسته، واجب بوده است که خلیفه باشد و همه از او اطاعت کنند و توجیه عقلانی برای این موضوع نیز وجود نداشته است. 
وی با اشاره به تأثیر اندیشه‌های ایران باستان بر اندیشه‌های فارابی افزود: مهم‌ترین نمود تأثیر اندیشه‌های ایران باستان بر اندیشه فارابی این است که رئیس اول در مدینه فاضله در رأس هرم جامعه آن قرار دارد و به او وحی می‌شود، حکیم، فیلسوف، نبی، شجاع، پهلوان، عاقل، خردمند، مدبر، سالم و بالغ است. فارابی ضمن طرح این ویژگی‌های آرمانی، می‌گوید که ممکن است این ویژگی‌ها آرمانی باشد اما در همین سرزمین، در دوران باستان، پادشاهانی بوده‌اند که چنین ویژگی‌هایی داشته‌اند.
 
منظور فارابی از پادشاهان کیست
وی ادامه داد: حال این سؤال مطرح می‌شود که منظور فارابی از «پادشاهان» در قرن سوم هجری قمری کیست؟ شاهان رم، چین و فراعنه مصر که مدنظر او نیست و اعراب نیز پیشینه سیاسی ندارند؛ بنابراین تنها پاسخ شاهان دوره باستان ایران و پادشاهان فره‌مند از قبیل فریدون، هوشنگ، منوچهر و کیخسرو است که کیخسرو نمونه اعلای آن است. این پادشاهان قوی هستند و سه فره شاهی و پهلوانی و موبدی را با هم دارند؛ یعنی از پهلوان‌ترین‌ها پهلوان‌تر و از موبدترین‌ها موبدتر و از تمام مدعیان شاهی شایستگی بیشتری برای پادشاهی دارند.
وی گفت: این پادشاهان حکیم و فیلسوف هستند. هر گونه نقصی در روان و جسم شاه فره‌مند باشد، پادشاهی از او زایل می‌شود. آن‌ها خداپرست و دادگر هستند. یکی از مهم‌ترین پیش‌زمینه‌های فکری فارابی برای مدینه فاضله همین بوده و ساختار اجتماعی ایران باستان نیز ساختار طبقاتی است که به دیدگاه‌های او برای ترسیم مدینه فاضله کمک کرده است.
بینا اظهار کرد: فارابی معتقد است که اگر در برخی دوران‌ها یافتن رئیس اول محال باشد، موضوع رئیس دوم مطرح می‌شود که باید بخشی از ویژگی‌های رئیس اول را داشته باشد، با آخرین رئیس اول آشنا باشد و بر اساس الگوهای او مدینه فاضله را اداره کند تا ریاست را به دست رئیس اول بعدی که پیدا و متولد می‌شود، برساند.
 
مدینه فاضله فارابی
پژوهشگر حوزه ادبیات فارسی و اندیشه با بیان اینکه مدینه فاضله فارابی فرق مهمی با مدینه فاضله افلاطون دارد، بیان کرد: افلاطون بیان می‌کند که مدینه فاضله وجود دارد و باید برای آن پادشاهی پیدا شود اما فارابی بیان می‌کند که باید رئیس اول وجود داشته باشد تا مدینه را شکل دهد و وجود مدینه به وجود رئیس بستگی دارد و این نشان می‌دهد که جایگاه انسان کاملی که مقام ریاست دارد در اندیشه فارابی تا چه حد والاست. 
وی بیان کرد: اندیشه فارابی کاملاً قائم به فردی است که در این جامعه رشد کرده و رئیس اول شده است. رئیس اول است که مدینه را شکل می‌دهد و اگر نباشد، مدینه‌ای نیز در کار نیست. رئیس اول فاعل بالاختیار و فعال مایشاء است. فارابی بیان می‌کند همان‌طور که خداوند در جهان واجب الوجود، مدیر، فعال مایشاء و در راس جهان است، در مدینه نیز رئیس اول این جایگاه را دارد. در سیاست نیز همین گونه بوده و بیان می‌کند که مدینه شبیه بدن انسان است. رئیس اول همان است و در سلسله‌ مراتب فارابی هر کسی مرئوس شخص بالاتر از خود و رئیس کسی است که از نظر رتبه مادون اوست و تنها رئیس اول است که مرئوس کسی نیست.
 
ادامه دارد...
 
انتهای پیام
captcha