به گزارش ایکنا؛ ابتسام عبدالکریم المدنی، از پژوهشگران و صاحبنظران عراقی در حوزه علوم قرآنی است و در حال حاضر استاد مطالعات قرآنی، نقد و بلاغت در دانشگاه کوفه است.
این بانوی قرآنپژوه عراقی، عضو هیئت امنای دانشمندان زن مسلمان جهان وابسته به سازمان علوم، فرهنگ و آموزش اسلامی(آیسسکو) است و برای مدتی نیز ریاست دانشکده علوم تربیتی دانشگاه کوفه را برعهده داشته است.
المدنی رساله دکتری خود را با عنوان «بنیة النص القرآنی ـ دراسة موازنة بین البنی العقائدية واللغوية، والفنية»(ساختار متن قرآنی – مطالعه تطبیقی میان ساختارهای اعتقادی، زبانشناسی و فنی) در دانشکده علوم تربیتی «ابن رشد» دانشگاه بغداد و با راهنمایی استاد «محسن عبدالحمید» دفاع کرده است.
ابتسام عبدالکریم المدنی، با ارسال چکیدهای از رساله دکتری خود به خبرگزاری ایکنا به تشریح موضوعات و مباحث این رساله پرداخته و نتایج پژوهش خود را بیان کرده که گزیدهای از ترجمه فارسی آن ارائه میشود.
نويسنده با اشاره به این که قرآن کتاب اعتقادات و آموزهها است که به زبان مبین عربی نازل شده و آیات آن با استحکام و روشنی و براساس کلام و ادبیات مورد شناخت عربها تبیین شده است ـ با این فرق که کلام قرآن در درجه اعجاز است ـ تلاش کرده که به این موضوع بپردازد که اعتقادات و آموزههای قرآنی چگونه با زبان عربی و فنون گفتاری رایج نزد عربها سازگاری و انسجام پیدا کرده است؟
ابتسام عبدالکریم المدنی در این پژوهش با بهرهگیری از صنعتهای پنجگانه فیلسوفان مسلمان که عبارتند از: برهان، جدل، خطابه، سفسطه و شعر به تحلیل ساختار متن قرآن پرداخته و بیان میدارد که این صنعتها متشکل از دو بخش شکل و مضمون است. مضمون آن، مقدمات و نتایج، و شکل آن زبانی است که این مقدمات و نتایج را در قالب خود بیان میکند. بنابراین، هرگونه متنی را میتوان به منظور شناخت هویت آن مورد بررسی و تحلیل قرار داد. بدین گونه، هر اندازه که مضامین یقینی و زبان استعلائی تعالی یابد، به برهان نزدیکتر خواهد بود و هر اندازه که مضامین غیرقابل تصدیق با زبان هنجارستیز افزایش یابد، به شعر نزدیک خواهد شد.
باب نخست
این پژوهش در باب نخست که متشکل از چهار فصل است، ابتدا از نگاهی اولیه و البته عمیق، ساختار اعتقادی متن قرآن را مورد بررسی قرار داده و در بررسی ساختار اعتقادی کلام وحی، بهکارگیری براهین منطقی سهگانه؛ استقراء، تمثیل(بازنمایی) و قیاس را مورد کنکاش قرار میدهد.
نویسنده در فصل نخست، تعریفی خلاصه از اعتقادات اسلامی ارائه میدهد و بیان میکند که قرآن، آموزهها و اعتقادات خود را با پشتیبانی برهانها و استدلالهای منطقی ارائه نموده است.
المدنی در باب نخست این رساله، 11 سوره قرآن که در آن روش خطابه بازنمود گستردهای دارد را انتخاب و تحليل كرده و این سورهها متشکل از مقدمات، اثباتات و خاتمه هستند. در فصل دوم با استفاده از مقدمات این سورهها، ضمن تبیین محورهای اعتقادی آنها، استدلالهای منطقی را از مضامین و محتوای آنها استنباط میکند. بنابراین، این فصل شامل چهار مبحث از قرار زیر است: 1ـ تعیین مقدمات برهانی در سورهها 2ـ برهانهای استقرائی 3 ـ تمثیل (بازنمایی) 4ـ قیاس.
فصل سوم نیز همانند فصل نخست ضمن تبیین استدلالهای منطقی به تطبیق آن با موارد اثبات شده در همان سورهها میپردازد و در فصل چهارم که مربوط به خاتمه سورههای قرآنی است، سعی دارد بهگونهای مخاطب را از بحث و اثبات به سمت اقرار به نتایج سوق دهد. بنابراین، ساختار اعتقادی را از خلال برخی آیات مشخص میکند.
باب دوم
در باب دوم نیز با عنوان «ساختار زبانی»، نویسنده تلاش میکند در قالب چهار فصل، با تحلیل زبان آیات در دو سطح لفظی و اسنادی، با تکیه بر الفاظ معیار و استعلایی و الفاظ هنجارگریز و همچنین، اسناد معیار و استعلائی و اسناد هنجارگریز به مطالعه تطبیقی میان ساختارهای اعتقادی و زبانشناسی بپردازد.
باب سوم
اما باب سوم با عنوان «ساختار هنری» به بررسی تطبیقی ساختار خطابی متن قرآن و ساختار هنری آن و بیان استدلالهایی برای مؤلفههای اثبات شده خطابی میپردازد.
نتایج پژوهش:
1.ساختار اعتقادی قرآن، از چهار مورد از صنعتهای پنجگانه یعنی: مضمون برهانی، مضمون جدلی، مضمون خطابی و مضمون شعری استفاده کرده و از مضمون سوفسطائی صرفنظر کرده است.
2.ساختار اعتقادی قرآن منحصر به براهین قیاس حاوی صنعتهای پنجگانه نمانده و با استفاده از دو برهان منطقی دیگر یعنی استقراء و تمثیل (بازنمایی) پا را از حدود این استدلالها فراتر گذاشته است.
3.ساختار زبانی متن قرآن در دو سطح لفظی و اسنادی تابع قوانین ساختار زبانشناسی صنعتهای پنجگانه نیست، زیرا برهان را با زبانی مشتمل بر الفاظ معیار و هنجارگریز و اسناد، همانند خطابه و شعر، ارائه میدهد.
4.قرآن، ساختار اعتقادی با شکل و مضمونش را در چارچوب هنری عام خود ارائه میدهد.
5.ساختار هنری قرآن، از منظر اسلوب و عناصر اساسی و همچنین از منظر اهداف زیباییشناسانه، ساختاری خطابی است و قرآن در همه ساختارهای خود از تمامی صنعتهای لغوی سابق و بعد از خود متعالیتر است.
این قرآنپژوه و استاد دانشگاه عراقی در پایان پیشنهاداتی را برای بررسی دیگر سورههای قرآن در چارچوب مذکور و انجام پژوهشهایی گستردهتر در این حوزه ارائه میکند، همچنانکه این شیوه پژوهش قابل تطبیق بر متون ادبی، شعر و نثر به منظور تبیین ساختار برهانی، جدلی، خطابی، شعری و مغالطهای بوده و میتواند باب پژوهشهای بسیار گسترده و عمیقتر در میراث متون ادبی را باز کند.
نمایی از دانشگاه کوفه
ترجمه و تنظیم: سید حسین حسینی
انتهای پیام