به گزارش ایکنا؛ نعمتالله فاضلی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سهشنبه 12 آذرماه در همایش «چرایی و چیستی کار فرهنگی در دانشگاه» که به همت معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی برگزار شد، اظهار کرد: در آموزش عالی ایران به جای کار فرهنگی با «نافرهنگ» مواجهیم. بخشی از این مسئله ریشه در سیاستگذاریها دارد و بخشی نیز ناشی از سیطره معرفت عامیانه در میان مردم است. نافرهنگ یعنی همه هنجارها، باورها و صور نمادین که ساخت معنایی به وجود میآورند، اما تعلق وجودی به علم، آموزش و نهاد دانشگاه ندارند.
وی افزود: دانشگاه یک فضاست؛ این فضا در صورتی میتواند کارکردی و در راستای اهداف تأسیس خود باشد که در درون آن، دانشجویان، استادان و حتی کارمندان حس و حالی را پیدا کنند که مهمترین امر برایشان اندیشیدن و رشد کردن باشد. فضای دانشگاهی باید به دانشجو و استاد دانشگاه القاء کند در جایی قرار داری که محل تحصیل است. نافرهنگ، جهان دانشگاه را اشغال کرده است و فرهنگ دانشگاهی وجود ندارد. وقتی از فرهنگ دانشگاهی و نافرهنگ یاد میکنم، در اصل دو تیپ ایدهآل را مقابل هم قرار میدهم و از فقدان کامل یکی در برابر انبوه دیگری سخن میگویم.
فاضلی تصریح کرد: وجه اصلی دانشگاه یادگیری است. نافرهنگ یادگیری را در دانشگاه فاقد اصالت میداند. نافرهنگ، امور دیگری را به جای یادگیری هدف خود قرار میدهد، در حالی که مایکل توماسلو، انسانشناس معروف میگوید اساساً آن چیزی که انسان را از حیوانات متمایز میکند، یادگیری است. بحران اصلی دانشگاههای ایران در دهههای اخیر این بوده که یادگیری در آن دشوار شده است.
وی با بیان اینکه تعریف کار فرهنگی وابسته به این است که فرهنگ را چگونه تعریف کنیم، گفت: چنان به کار فرهنگی خو کردهایم که ادراک حسی از فرهنگ دانشگاهی نداریم. کار فرهنگی چنان تلقی شدهاند که وقتی میگویند «کار فرهنگی در دانشگاه»، پروپاگاندای تبلیغاتی، آرمانهای سیاسی، ترویج ایدئولوژی و مأموریتهای بروکراتیک به ذهن میآید. باید از چنین کار فرهنگی بداهتزدایی کنیم. قرار نیست دانشگاه ادامهدهنده ایدئولوژیهای سیاسی باشد، بلکه دانشگاه باید محل یادگیری باشد. مسئله این نیست که روش فعلی کارهای فرهنگی غلط است، بلکه مسئله این است که افق دید ما اشتباه است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: نیازمند فهم نظری از فرهنگ دانشگاهی هستیم، همانطور که فرهنگ نظامی، عمومی، سیاسی و تجاری قلمروهای مفهومی خود را دارند و نمیتوانیم جای یکدیگر به کار ببریم. فرهنگ دانشگاه، دو عنصر اصلی دارد: یکی کمرنگ بودن سلسلهمراتب دانشگاهی و دیگری فرایندمحوری. باید گریست بر دانشگاهی که در آن استاد دانشگاه شأنی کمتر از رئیس دانشکده یا رئیس دانشگاه یا وزیر علوم داشته باشد. دانشگاه باید مبتنی بر گفتوگو، توافق، تعامل و حضور داوطلبانه باشد اما متأسفانه در حال حاضر سلسلهمراتبی پادگانی در دانشگاههای ایران وجود دارد.
فاضلی ادامه داد: فرایندمحوری یعنی دانشگاه نباید لزوماً برونداد و فرآورده داشته باشد، دانشگاه باید محل فرایند باشد. نگاه نافرهنگ به دانشگاه تحمیل میکند که محصول و مقالاتت کجاست؟ چنین دانشگاهی کارخانه است و در آن تولید علم همجون تولید کالا فهمیده میشود. فرآورده را میشود وارد کرد، اما فرایند را نه؛ فرآیند همین تعداد دانشجویان در این فضا هستند که باید مسئولیتپذیری، پرسشگری، دقت و شجاعت را یاد بگیرند. با این مقدمه، کار فرهنگی عبارت است از مجموعه تلاشهای آگاهانه که دستاندرکاران دانشگاه انجام میدهند تا فرایندهای دانشگاهی و ارزشهای دانشگاه یعنی یادگیری تسهیل شود و در اولویت قرار گیرد.
وی گفت: یکی از اهداف نافرهنگ این است که همه را به هم شبیه کند. فاجعه این است که با لفاظی ایدئولوژیک میخواهیم همه را شبیه به هم کنیم. دانشگاه باید به تفاوت سلایق، قومیت، زبان و سایر تفاوتهای افراد احترام بگذارد و اتفاقاً آنها را رسمیت ببخشد. اگر این تلاش وجود نداشت که همه شبیه هم شوند، امروز شاهد این میبودیم که هر دانشگاه در هر استانی، مکتب فکری خود را پیدا میکرد؛ مثلاً دانشگاه بیرجند به مکتب فکری بیرجند معروف میشد و دانشگاه مشهد، به مکتب مشهد.
معاون پژوهشی اسبق دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: ایدئولوژی و بروکراسی نباید هسته اصلی دانشگاه شود. رویکرد تجاری نیز نباید فضای دانشگاه را در دست بگیرد، با این تعریف در ۳۰ سال گذشته حتی یک نمونه هم کار فرهنگی دانشگاهی ندیدهام، در حالی که امروز به کار فرهنگی دانشگاهی واقعاً نیاز داریم. مثلاً سالهاست که مطالعات و پژوهشها نشان میدهد دانشگاه انرژی عاطفی ندارد و انگیزه دانشجویان و اساتید برای یادگیری، گفتوگو، دقت، پرسشگری و... کم شده، اما کار فرهنگی برای افزایش این انگیزه انجام نشده است. امروز این مهم بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد.
فاضلی در پایان گفت: کار فرهنگی سلبی هم وجود دارد. مثلاً جلوگیری از هر کاری که در فرایند خلاقیت، منازعه، دگراندیشی و... اختلال ایجاد میکند، مصداق کار فرهنگی است. اگر بتوانید جلوی تضییع حقوق استاد یا دانشجو را بگیرید، کار فرهنگی انجام دادهاید. کار فرهنگی یعنی کار مادرانه و مراقبت؛ مراقبت از انسانی که میخواهد فضیلتهای دانشگاهی خود را با عشق و احساس حفظ کند. کار فرهنگی یعنی ارعاب از دانشگاه برداشته شود، کار فرهنگی کاری است که استقلال نهادی دانشگاه را تقویت کند.
انتهای پیام