به گزارش ایکنا، در این شماره از دوفصلنامه مطالعات قرائت قرآن، مقالاتی با عناوین «بررسی کیفیت قرائت همزه در قرائات منسوب به اهلبیت (ع)»، «بررسی «قرائات» در تفسیر «غرائب القرآن و رغائب الفرقان»»، «بررسی کارکرد بلاغی و معنایی اوزان صرفی در تبیین اعجاز بیانی قرآن»، «نقش اختلاف قرائت در تفسیر آیه خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى»، «تحلیل بازتاب قرائات منسوب به معصومین(ع) درتفسیر تبیان و مجمع البیان»، «نقش اختلاف قرائات بر تغییر معنا در سوره مبارکه کهف»، «اختلاف قرائات سبع در سوره کهف و تأثیر آن بر معنای آیات»، «بررسی قواعد احتجاج در قرائات در آثار دانشمندان اسلامی»، «نقش علائم وقف و ابتدا در فهم قرآن «مطالعه موردی وقف لازم»»، «روا بودن گونههای قرائت در نماز»، «بررسی اهداف آموزش قرآن در دوره ابتدایی» و «بررسی عوامل ارتقای سطح آموزشی معلمان قرآن» منتشر شده است.
در طلیعه نوشتار «بررسی کیفیت قرائت همزه در قرائات منسوب به اهلبیت (ع)» آمده است: قرائات قرآنی یکی از ابواب لازم جهت فهم و پژوهش در قرآن است. قرائات منسوب به اهلبیت (ع)، به جهت انتساب آن به پیشوایان مذهب شیعه حداقل برای پیروان این مذهب از اهمیت ویژهای برخوردار است. این قرائات از گونههای مختلفی برخوردار است. ازجمله آنها قرائت همزه با تسهیل و یا تخفیف است. برخی گزارشهای تاریخی و اصول زبانشناسی در قالب تأییدکننده این شیوه از قرائت همزه و گروهی دیگر در قامت یک چالش در صحت و یا استحسان آن مطرح است. وجود روایاتی دال بر تأیید این قرائت، نزول قرآن بدون نبره در لهجه قریش و موافقت این شیوه از قرائت با رسم مصحف و ثقیل بودن تلفظ همزه با نبره ازجمله مؤیدات است.
فقدان سند و حتی وجود اضطراب در متن برخی روایات، مخدوش بودن ادعای انحصار نزول قرآن به زبان قریش بر اساس روایات معارض و فرمان خلیفه سوم در نگارش مصحف بر اساس لهجه قریش این تأییدات را به چالش کشیده است. اطمینان تقریبی به قرائت قریش بر اساس تسهیل و همچنین ثقیل بودن تلفظ همراه با تحقیق برای همزه و عدمتغییر معنا و کمک به سلاست قرائت، موجب شده است که برخی این شیوه از قرائت را نیکوتر بدانند. پژوهش حاضر با بهرهگیری از منابع کتابخانهای و با روشی توصیفی ـ تحلیلی و رویکردی انتقادی مؤیدات و چالشهای قرائت همزه منطبق بر منقولات منتسب به اهلبیت (ع) را مورد بررسی قرار داده است.
در طلیعه نوشتار «بررسی «قرائات» در تفسیر «غرائب القرآن و رغائب الفرقان»» آمده است: قرائت قرآن بهعنوان نقطه آغاز بهرهمندی از سرچشمه وحی و راهگشای شفا و سیرابی تشنگان معرفت، یکی از مهمترین مسائل علوم و فنون قرآنی به شمار میرود. امری که از همان آغاز، از سوی جبرئیل به پیامبر اکرم (ص) منتقل گشت و بهعنوان یکی از مأموریتهای رسول خدا (ص) درباره معجزه خاتم جلوه نمود و سرانجام با درنوردیدن ادوار مختلف و همگرایی مراحل گوناگون به نقطه کمال خود نزدیک شد و به صورت علمی مستقل و یکی از عرصههای گسترده مطالعات و تحقیقات قرآنی درآمد. پژوهش حاضر با عنایت بر جایگاه سترگ این دانش، با بررسی تفسیر اجتهادی اشاری «غرائب القرآن و رغائب الفرقان» و تحلیل عنوان مستقل «القرائات» در سراسر آن، دریافت که این اثر ارزشمند به سبب توانایی تفسیری و پیشینه ادبی مؤلّف در این عرصه متمایز بوده و از گذر بررسی قرائات دهگانه و گاه قرائات شاذ و نقد و بررسی آن از یکسو به ارائه داوریهای ارزشمند در این فن پرداخته و از سوی دیگر با پیوند مفهوم و معنا با کیفیت قرائات، آیینهای روشن در جهت نمایاندن غنای معنایی و اعجاز لفظی و محتوایی قرآن کریم است.
نویسنده مقاله «بررسی کارکرد بلاغی و معنایی اوزان صرفی در تبیین اعجاز بیانی قرآن» آمده است: کیفیت ساختاری و ترکیبی واژگان در نظام نوشتاری زبان، نمودارهایی صوتی در بیان عواطف و حالات مختلف انسانی در گستره بیکران زبان قرآن به شمار میآیند که تأمل در انگیزه بلاغی و معنایی کاربست آنها، بهعنوان وجهی دیگر از وجوه اعجاز بیانی این کلام آسمانی امری بایسته مینماید. همچنان که در باب پیام، بهعنوان یکی از چهارعنصر کانونی برقراری ارتباط موفق زبانی (فرستنده، گیرنده، پیام و بافت موقعیت) توجّه به ساختارهای دستوری واژگان، امری بسیار مهم و ضروری است.
بدین تصور، جستار حاضر بر آن است تا با استفاده از قواعد علم صرف زبان عربی و با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی، شماری از واژگان قرآنی و قرائت آنها را مورد بررسی قرار دهد و چرایی کاربست ساختار و قرائت خاص هر واژه و تأثیر آن را در افاده پیام فرستنده تبیین نماید. بررسی دادههای قرآنی نشان میدهد که در کلام مجید بهمنظور توصیف حالات مختلف از ساختارهای صرفی ویژهای استفاده شده است که نهتنها گزینش آنها هدفمند و در تعیین معنای مقصود یاریگر بوده، بلکه جابجایی هریک از این ساختارهای تصریفی و قرائت آنها دریافت پیام را از سوی گیرنده دست خوش تغییر خواهد ساخت. شایسته ذکر اینکه گزینش ساختارهای صرفی تحت تأثیر عواملی چون هماهنگی با هممتن، بافت و نظام موسیقیایی صورت میپذیرد.
در طلیعه نوشتار «نقش اختلاف قرائت در تفسیر آیه "خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى"» میخوانیم: آیه «قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى» (طه/50)، یکی از آیات کلیدی قرآن درزمینه توحید ربوبی است. تفسیر صحیح این آیه مانند هر آیه دیگری، منوط به پایبندی و تسلط بر قواعد تفسیر است. یکی از علوم لازم برای تفسیر، «علم قرائات قرآن» است که نقش بسزایی در برداشتهای تفسیری دارد. در این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی سعی شده تا چگونگی نقش اختلاف قرائت در تفسیر آیه 50 سوره مبارکه طه با بررسی منابع تفسیری فریقین روشن شود. برای این مهم دو قرائت مشهور و غیرمشهور آیه و اثر تفسیری هرکدام مقایسه و نقد و بررسی شده و با تمسک به ادله و ملاکهای نقد اختلاف قرائات ازجمله قواعد ادبی و سیاق و... بررسی و تطبیق تفاسیر هر دو قرائت، وجهی ترجیح یا ردّ شده است.
در این آیه دو قرائت مختلف (مشهور و شاذ) در «خلقه» وجود دارد. بهتبع این دو قرائت، ترکیبهای متفاوتی برای آیه در نظر گرفته شده که تفاسیر گوناگونی را هم بهدنبال دارد. از بین این ترکیبها، لحاظ دو مفعول «أعطی» بهترتیب در آیه بهتر است. از میان معانی، در نظر گرفتن عمومیت آیه با سیاق سازگارتر است. بااینحال، این دو قرائت رابطهای تنگاتنگی با یکدیگر دارند که با مقایسهشان در تفسیر آنها نیز نمایانگر است. ازجمله: اعتبارسنجی قرائات، رد یک برداشت تفسیری در قرائت غیرمشهور بهخاطر ناسازگاری آن با قرائت مشهور، ترجیح قرائت مشهور بر غیرمشهور با استفاده از معیار ادبیات عرب، جمع بین معانی تفسیری در هر دو قرائت، نقد برداشتهای تفسیری نادرست در هر دو قرائت، توسعه معنای آیه با قرائتهای مختلف و تأیید یک برداشت تفسیری در یک قرائت.
نویسنده مقاله «نقش اختلاف قرائات بر تغییر معنا در سوره مبارکه کهف» در طلیعه نوشتار خود آورده است: دانش تلاوت قرآن به شیوههای قرائت و ادای واژههای قرآن میپردازد. اختلاف قرائت که به تفاوت این شیوهها بازمیگردد، میتواند نقشی مهم در فهم واژهها و آیات قرآن کریم ایفا کند. نقش اختلاف قرائت از جنبههای مختلفی قابل بررسی است. این مقاله در نظر دارد تا بر اساس گردآوری دادهها و روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی نقش اختلاف قرائات از جهت ساختاری و مفهومی در معنای آیات یکی از سور قرآن کریم بپردازد. ازاینرو، از دو تفسیر کشاف (زمخشری) و التحریر و التنویر (ابنعاشور) بهعنوان دو تفسیر مشهور اهل سنت و تفسیر مجمعالبیان (طبرسی) و تبیان (طوسی) بهعنوان دو تفسیر مشهور شیعه که اهتمام ویژهای به نقش اختلاف قرائات در معنای آیات الهی دارند، بهرهمند شده است. سوره مبارکه کهف با توجه به دارا بودن حجم مناسبی از اختلاف قرائات، نمونه مناسبی برای مبحث مذکور است. از دیدگاه این مفسران در میان 110 آیه سوره کهف، در 44 آیه اختلاف قرائت مشاهده میشود که در 21 آیه، اختلافها محدود به ادای واژهها و موارد سجاوندی است که اثر معنایی ندارند و در 23 آیه، اختلاف قرائت به تغییر معنایی جزئی منجر میشود که قابل چشمپوشی است و دلیلی بر تحریف این کتاب الهی نیست.
انتهای پیام