به گزارش ایکنا، یکی از راههای بهرهمندی از ماه مبارک خواندن قرائت و تأمل در ادعیه ویژه و پرمحتوای این ماه است. برای مثال دعای هر روز این ماه سرشار از مفاهیم ارزشمند است. در ادامه مروری بر مفاهیم این ماه خواهیم داشت؛
«اللهمّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ والتّنَبیهَ وباعِدْنی فیهِ من السّفاهة والتّمْویهِ واجْعَل لی نصیباً مِنْ کلّ خَیْرٍ تُنَزّلُ فیهِ بِجودِکَ یا أجْوَدَ الأجْوَدینَ؛ خدایا روزی کن مرا در این روز هوش و خودآگاهی را و دور بدار در آن از نادانی و گمراهی و قرار بده مرا بهره و فایده از هر چیزی که فرود آوری در آن به بخشش خودت، ای بخشندهترین بخشندگان
انسان روزهدار در روز سوم از خداوند متعال درخواست میکند:
الف) هوشیاری و بیداری
«اللهمّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ والتّنَبیهَ؛ خدایا! در این روز به من هوش و بیداری عنایت فرما».
«ذهن» یعنی هوش و«تنبیه» یعنی بیداری، بدیهی است که مراد از هوش و بیداری گوش باطن و سر در برابر گوش ظاهر است به قول جناب مولوی تا گوش ظاهر کر و ناشنوا نشود، گوش سر و باطن شنوا نمیگردد:
پنبه آن گوش سر، گوش سراست /تا نگردد این کر، از باطن، کراست
بی حس و بیگوش و بیفکرت شوید / تا پیام ارجعی را بشنوید
پیام ارجعی را زمانی گشو ما میشنود که نفس ما مطمئنه شود؛ چنان که قرآن کریم میفرماید: «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي؛ ای نفس مطمئنه! به سوی پروردگارت برگرد در حالی که راضیه و مرضیه هستی و وارد شو به خیل بندگانم و آنگاه به جنت من بدین ترتیب هوش و بیداری صفت نفس مطمئنه است که روزهدار در روز سوم از خدا تقاضا میکند».(فجر/ 30-27)
ب) دوری از جهل و افکار باطل
دومین تقاضای روزهدار، دوری از جهالت نفس و افکار پریشان و باطل است «وباعِدْنی فیهِ من السّفاهة والتّمْویهِ» که دقیقاً در برابر ذهن و تنبیه قرار دارند و این جهالت باطن و فکر پریشان است و جهل در برابر علم نیست، ای بسا علم ظاهری که خود تبدیل به سفاهت و جهالت درونی انسان میشود به همین دلیل رسول خدا(ص) فرمود: «العلم حجاب الاکبر»
به قول مولوی:
علمهای اهل دل، حمالشان / علمهای اهل تن، احمالشان
علم چون بر دل زند یاری شود / علم چون بر تن زند باری شود
علمی که بر دل میزند، همان علم باطنی است که انسان را از سفاهت و جهالت درونی دور میکند.
ج) بهره از همه خوبیها
سومین تقاضای انسان روزهدار از خداوند متعال بهرهمندی از همه خوبیها زندگی است: «واجْعَل لی نصیباً مِنْ کلّ خَیْرٍ تُنَزّلُ فیهِ بِجودِکَ یا أجْوَدَ الأجْوَدینَ؛ و برای من نصیبی از همه خوبیهایی که در این روز نازل میکنی قرار بده ای بخشندهترین بخشندگان».
خداوند متعال به اقتضای اسم «جواد» جود و الطاف غیبیه خود را بر بندگانش نازل میکند و همه انسانها و حتی موجودات به حسب قابلیت خود از آن بهره میبرند؛ براساس این قاعده فلسفی که «العطیات بقدر القابلیات» هر چه ظرف قابل وسیعتر باشد، بهره او از عطیات رحمانی بیشتر خواهد بود.
برد آب زین بحر فیروزهای / به گنجایش خویش هر کوزهای
ناگفته نماند که بخشندگی خداوند متعال، خود اقتضای قابلیات را نیز در عین عطیات توسعه میدهد و پیوسته استعداد جدیدی، خصوصا در انسان میآفریند. چون جود و بخشش خداوند متعال بیکران است و هر لحظه استدعا و طلب محتاجان جود و طلب میکند؛ به طوری که میفرمود: «يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ»(رحمن/29)؛ هر آنچه در آسمانها و زمین هستند از او تقاضای فیض میکنند و هر لحظه خداوند در شأنی جدید است.
به قول مولوی:
بانگ میآمد که ای طلب بیا / جود، محتاج گدایان چون گدا
روی خوبیان ز آینه زیبا شود/ روی احسان از گدا پیدا شود
یعنی اگر محتاج و طالب فیض الهی نباشد، اسم جواد و احسان الهی ظهور خارجی پیدا نمیکند؛ چون خداوند متعال پیوسته در شأن جدید است، تقاضا بر تقاضای موجودات اضافه میشود و این اقتضای فیض علی الاطلاق است.
به قول مولوی:
چون تقاضا بر تقاضا میرسد / موج آن دریا بدین جا میرسد