کد خبر: 1314688
تاریخ انتشار : ۱۹ آبان ۱۳۹۲ - ۰۸:۴۶
علی اصغر شعر دوست:

حادثه خونبار کربلا تاریخ حیات یک تفکر است

شعب خارجی: سفیر سابق ایران در تاجیکستان طی مقاله‌‌ای در تبیین درس‌های نهضت عاشورا گفت: حادثه خونبار کربلا، تاریخ حیات یک تفکر است که هرساله پر طراوت پیام انقلاب عاشورا را در سطح جهان تکرار می‌کند.


به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) شعبه آسیای مرکزی، علی اصغر شعردوست، سفیر سابق ایران در تاجیکستان در این مقاله آورده است: حادثه خونبار کربلا، تاریخ حیات یک تفکر است که هرساله پر طراوت و جوشان پیام انقلاب بزرگ عاشورا را در سطح جهان تکرار می‌کند و جهان بشری را به آزادی و آزادگی می‌خواند. گذر روزگاران را بر این نهضت بزرگ در طول تاریخ دستی نیست. هرچه زمان می‌گذرد پیام عاشورا روشن‌تر به گوش جهانیان می ‌رسد و حوادثی که طی قرن‌ها بر جامعه مسلمین گذشته است نتوانسته سیمای آفتابی و روشن این نهضت عظیم را در تاریکی و محاق قرار دهد.



جهانیان مشتاق این حادثه را چون کیمیای زندگی در می‌یابند و ترجیع بند زندگی را در شهادت آن بزرگمرد تکرار می‌کنند.



عاشورا قبل از آن‌که روایت یک از دست رفتن و مرگ باشد، حکایت زندگی است و تجدید عهدی مجدد است با زندگی، البته زندگی توأم با آزادی و آزادگی، از این رو حضرت اباعبدالله الحسین(ع) روایت‌گر زندگی است. امام مرگ را برگزید تا زندگی، زنده بماند و سیمای حیات انسانی از پس غبار استبداد و استحمار جلوه‌گر شود. بانیان این استبداد دینی و فاجعه انسانی همان‌ها بودند که پس از آن نهضت عظیم که حیات آنان را در معرض زوال قرار داد، این بار به لباس دین درآمدند و حکم به قتل آموزگار آزادگی دادند، زیرا او سیمای تابناک زندگی را ترسیم می‌کرد که روشنی و عزت و سربلندی و احترام به حقوق انسانی مؤلفه‌های اساسی آن بودند.



به دیگر سخن در فاجعه کربلا حضرت اباعبدالله(ع) خواهان تکامل دائمی انسان در پرتو انقلاب بزرگ حضرت ختمی مرتبت(ص) بود و دشمنانش خواهان تسلط بر جامعه مسلمین و حفظ وضع موجود و بسنده کردن به افق‌های تنگ و تاریک اندیشه، به دیگر سخن اگر بخواهیم با ادبیات سیاسی امروز جهان فلسفه نهضت عاشورا را مورد تحلیل قرار دهیم حضرت امام حسین(ع) خواهان اصلاح امور جامعه بوده‌اند.



فرمایش آن حضرت که خروج خویش از مدینه به مقصد کربلا در جست‌وجوی اصلاح امور جامعه مسلمین می‌داند، به‌واقع مؤید همین مدعاست. به عبارتی حضرت امام حسین بزرگترین اصلاح طلب عصر خویش بوده است و اصلاح چیزی جز سپردن حقوقی که خداوند برای بندگان خویش تعیین کرده، به صاحبان آن یعنی مردم، معنایی ندارد.



این حادثه شگفت سرشار از درس‌های بزرگ است. شاید بزرگترین این درس‌ها را بتوان در چند نکته خلاصه کرد که به مثابه قطره‌ای از دریاست.



رویارویی حضرت امام حسین(ع) با دستگاه جائر یزید، رویارویی آزادگی و حرمت گذاری انسانی با عوام‌فریبی و دروغ و سیاهکاری بود و حضرت امام برای دست یافتن جامعه به حقوق خویش، تمامیت هستی خویش را در کف ایثار نهاد و از پرداختن بهای آزادی تن نزد.



در این قیام و مقابله، حضرت امام هیچ کس یا گروهی را به اجبار به همراهی خویش در این سفر پر بلا فرا نخواند.



 امام حسین(ع) فرمود: « یارانی وفادارتر و بهتر از یاران خویش نمی‌شناسم و نیز خاندانی نیکوتر و حق گزارتر از خاندان خود. خداوند پاداش شما را از جانب من بدهد، شما را اجازه دادم و روا داشتم که باز روید و اینک دینی به من ندارید، شب تاریک شما را فراگرفته، پس همچون مرکبی راهوار او را گرفته بروید.....»



این سخنان حضرت امام درس بزرگی است که به تعبیر نویسنده‌ای امروزین «با انگشتان خون آلود، راه آسمان را نشان می‌دهد» دست یافتن به فلاح و رستگاری جز در سایه آگاهی و آزادی محقق نمی‌شود و با زور و اجبار نمی‌توان ملتی را به جاده ترقی و رستگاری راند. به دیگر سخن هیچ دگرگونی در احوال مردمان پدید نمی‌آید، مگر آنکه آنان خود، تحول را در درون خویش احساس کنند.



خلاف این نظر که گروهی از نهضت عاشورا، حادثه‌ای خشونت بار ترسیم می‌کنند حضرت اباعبدالله الحسین(ع) همواره به پرهیز از خشونت تأکید داشتند و در واقعه عاشورا نیز خشونت طلبان دشمنان حضرتش بودند که جنگ را آغاز کردند، و آموزگار آزادی، کوشش بسیار کرد تا شاید اصلاح‌گری او با خشونت توأم نشود، اما دشمنان تاب چنین روشی را نداشتند و به شیوه معهود جاهلی شمشیر برکشیدند تا زبان حقیقت را به تیغ خشونت قطع کنند.

captcha