سیدمحمود خیرالامور، نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) اظهار کرد: دیدگاه متولیان فرهنگی در ارتباط با تأثیری که خانواده و رسانهها بر الگوسازی فرهنگ شهادت دارند، باید واقعی و از سر جامعهشناختی دقیق باشد.
وی عنوان کرد: رسانه و خانواده هر دو میتوانند تأثیرگذار بوده، همچنین میتوانند بدون تأثیر باشند. این بستگی به آن دارد که ما ملاک و توجه را بر چه چیزی قرار دهیم.
خیرالامور در پاسخ به علل کمرنگ شدن نقش خانواده و اعتماد بیش از حد خانواده به رسانه در الگوسازی فرهنگ ارزشی عنوان کرد: به دلیل اینکه خانوادهها قبل از انقلاب کمتر به رسانهها و حکومت اعتماد داشتند، بیشتر به فرزندانشان توجه میکردند و سعی داشتند خود الگوسازی کنند که ما نتیجه آن تربیت را در هشت سال دفاع مقدس دیدیم.
نباید از برکت و تأثیر و نفوذ رسانهها غافل باشیم
وی ابراز کرد: الگوی صحیح این است که هماکنون نیز خانوادهها باید نقش اصلی را در تربیت دینی و انتقال ارزشهای هشت سال دفاع مقدس ایفا کنند، اما ما نیز نباید از برکت و تأثیر و نفوذ رسانهها غافل باشیم.
این پژوهشگر دفاع مقدس اظهار کرد: جوانان ما با جامعه ارتباط مستحکمی دارند و وسایل و دسترسی به اینترنت و ... فراوان شده است و تکنولوژی پیشرفت کرده و ما نمیتوانیم منکر حضور این ابزارهای قدرتمند باشیم.
وی گفت: ما میبینیم که بچه زیر شش سال هم گوشی موبایل در اختیار دارد و به راحتی از امکانات آن استفاده میکند؛ ما باید این موارد را فرصت بدانیم و در تعلیم و تربیت آنچه فرزندانمان به آن محتاج هستند از این ابزار استفاده کنیم.
خیرالامور به نقش نافذ مادران اشاره و بیان کرد: مادران ما در زمان جنگ نقش بسیار سترگی در اشاعه فرهنگ ایثار داشتند؛ بر فرض مادر خانوادهای که پنج فرزند شهید و جانباز دارد و ششمین را هم تقدیم میکند، به این معنی است که احساس مادری ندارد؛ غیرممکن است.
وی ادامه داد: وقتی با اینگونه مادران صحبت میکنیم، میگویند اگر دوازده فرزند هم داشتم همین طور بود، همه را تقدیم میکردم. این مادران، شهادت را افتخار میدانند و تابع جو و زمان نیستند و منطقی قوی پشتوانه افکار و عملکردشان است.
فرستادن فرزندان به جبهه، نشان از باور عمیق والدین از شرایط دارد
خیرالامور افزود: مادران در زمان جنگ وقتی صدای مارش را از رادیو میشنیدند، بچههایشان را بیدار میکردند و میگفتند که رادیو مارش میزند، شما خجالت نمیکشید نشستهاید در خانه؟ این موضوع نشاندهنده یک برداشت صحیح و باور عمقی از مکتب است که مادران در جنگ سخت از خود نشان دادند.
وی گفت: پیرزنی را میشناسم که صبح تا غروب میآمد در بیمارستان اندیمشک مینشست. لباسهای خونی رزمندگان را میشست، وقتی به او میگفتی مادر بلند شو در سایه بنشین میگفت «نه، بچههای ما در آفتاب هستند، من طاقت ندارم آنها در آفتاب بنشینند و من در سایه».
خیرالامور با اشاره به اینکه نقش خانوادهها بسیار پررنگ بود، اظهار کرد: مردم با کوپن محدودی که به آنها میدادند، میآمدند ستاد پشتیبانی و آن را به رزمندگان هدیه میکردند و بعد هم میرفتند و در بخش خدمات کار میکردند.
همه خود را فدایی رهبر میدانستند
وی با بیان اینکه مردم به خانواده ایثارگران احترام میگذاشتند و حامی یکدیگر بودند، عنوان کرد: کسی پیش خودش احساس نمیکرد که تنهاست و همه خود را فدایی رهبر میدانستند؛ خیلیها نمیگفتند که ما فرزندمان در جبهه است، ولی اگر در محل میفهمیدند که خانوادهای فرزند جوانش را به جبهه فرستاده، دوست داشتند امکانات خاصی برای آنها قایل شوند.
این پژوهشگر دفاع مقدس در پایان گفت: خانواده رزمندگان حمایت میشدند، تا جایی که میتوانستند خدمت میکردند، در تهیه نفت و سایر مایحاج زندگی کمک میکردند و این اقدامات نشاندهنده این است که خانوادههای ما به ارزشها تا چه اندازه پایبند بوده و هستند.