لیلا اشرفی، نویسنده در گفتوگو با خبرنگار بینالمللی قرآن(ایکنا) با اشاره به روند نگارش کتاب «خالد اسلامبولی» گفت: در سال 88 موضوع خالد اسلامبولی از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی به من پیشنهاد شد و از همان موقع به مدت بیش از یک سال در رابطه با این موضوع مطالعه کردم.
وی افزود: پرداختن به این موضوع چندان آسان نبود، چرا که تخصص من مربوط به تاریخ ایران نمیشود و از سوی دیگر باید برای نگارش چنین کتابی اسناد در اختیار باشد و ما هیچ سندی به غیر از روزنامههای آن زمان و اخباری که در این زمینه منتشر شده، نداشتیم و به خاطر این موضوع حتی در کشور مصر هم آن چنان در این مورد سکوت میکنند که نمیتوان به این اسناد دسترسی یافت و از سویی نویسندگان عربی و اروپایی نیز در این مورد چیزی ننوشتهاند.
اشرفی ادامه داد: در بسیاری از کتابهایی که درباره انورسادات به نگارش درآمده نیز درباره ترور وی که قسمت پایانی زندگی او است، سکوت اختیار کردهاند و این از موضوعهایی است که تنها با کنار هم قرار دادن سخنان و آرای موافقان، مخالفان و بررسی دیدگاههای آنها تا حدود بسیار زیادی به نتیجه میرسد.
این نویسنده ادامه داد: در جریان نگارش این اثر، سؤالات زیادی به ذهنم میرسید که به دلیل کاستی منابع، امکان یافتن پاسخ آنها میسر نبود، علاوه براین به عنوان یک فرد غیرمصری به ماجرا نگاه داشتهام و همین حضور نداشتن در جامعه مصر، این اجازه را به نویسنده نمیدهد که در این باره قضاوت کند و فقط قضاوت اصلی برعهده مردم مصر است.
اشرفی تصریح کرد: در نگارش کتاب «خالد اسلامبولی»، از تاریخچه سرزمین مصر و از داستان حضرت موسی(ع) شروع کردم تا به خالد اسلامبولی برسم و سپس به شخصیت و افکار وی و در نهایت ترور انورسادات پرداختهام.
وی درباره شخصیت خالد اسلامبولی گفت: وی از خانواده فرهنگی بوده و برادرش از گروه اخوانالمسلمین است و نکته جالب در مورد وی، در بازجوییهایی است که از وی انجام شده و یکی از ویژگیها در این موقعیت ثابتقدم بودن وی است که از خود دفاع کرده و هر بار در آغاز بازجوییها خود را معرفی میکند که «من خالد هستم» و مدام این را تکرار میکند.
نویسنده اظهار کرد: مهمترین علت تدوین این کتاب بررسی چرایی و روند عملیات ترور از آغاز شکلگیری تا پایان آن است. اما آنچه نام انورسادات را در حافظه تاریخی جهانیان و به ویژه مسلمانان ثبت کرد، انعقاد معاهده کمپ دیوید با اسرائیل و به رسمیت شناختن اسرائیل به عنوان یک دولت مستقل بود.