کد خبر: 1321090
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۷

«مثل حبه‌های قند» خوانشی روان از مضامین اخلاقی قرآن

گروه ادب: کتاب «مثل حبه‌های قند» به قلم محمدرضا رنجبر، شامل تذکرات و مضامین اخلاقی است که با زبان تمثیل بازگو شده و از آیات قرآن و شعر‌های حافظ، مولانا و سعدی در آن استفاده شده است.


به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، کتاب «مثل حبه‌های قند» به قلم محمدرضا رنجبر، مجموعه‌ای از تذکرات و مضامین اخلاقی است که با زبان تمثیل و استفاده روزمره زندگی برای خواننده بازگو شده و در جای‌جای کتاب به تناسب کلام از آیات نورانی قرآن کریم و همچنین شعر‌های ارزشمند حافظ، مولانا و سعدی نیز برای تأثیرگذاری بیشتر کلام بهره گرفته شده است.



در بخش نخستین این کتاب می‌خوانیم: «قرآن کریم سخن خداوند است و چنان که راه‌های سخن‌ گفتن با خداوند متنوع است، می‌توان انتظار داشت که راه‌ها و شیوه‌های خواندن و مواجهه با سخن خداوند نیز متنوع است؛ از خواندن فقیهانه گرفته تا خواندن عارفانه، از فهم کلمات و ظاهر آیات گرفته تا غور در باطن و کنه حقایق قرآن و از خواندن ظرایف و تأملات تفسیری که دغدغه عالمان و مفسران است تا دریافت پیام و راهنمایی گرفتن از آیات در زندگی معنوی؛ چنان‌که مخاطب مشتاق و دلسپرده قرآن جست‌و‌جو می‌کند.



«مثل‌ حبه‌های قند» نیز «در صحبت‌ قرآن» است و پدید آمده از مواجهه و خوانش سخن خداوند؛ خوانشی که بیش از تعهدات تفسیری خود را با مخاطب مشتاق و جست‌و‌جوگر پیام قرآن همراه می‌بیند و می‌کوشد تجربه فهم آیه را با تمثیل و تشبیه، آشنا و مأنوس مخاطب گرداند.»



یکی از پندهای این کتاب «مثل گندم» است که شرح آن را می‌خوانیم: «گندم‌ها شکاف دارند. بعضی می‌گویند شکاف گندم، خنده گندم است. او به ما می‌خندد و می‌گوید: من باید دنبال شما بدوم، اما این شمائید که به دنبال من می‌دوید!



قرآن هم همین را می‌گوید: «هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی الأَرْضِ جَمِیعا»ً؛ خداوند همه چیز را برای شما آفرید. یعنی همه چیز دنبال شماست. یعنی آی انسان! تو محور هستی، هستی. همه چیز باید دور تو بچرخد. کاش قدرمان را بدانیم. کاش این گونه نباشیم که به دنبال همه چیز بچرخیم.»



در بخش دیگری از این کتاب مضامین پندآموزی در «مثل جامه» آمده که در آن می‌خوانیم: «مادرها وقتی که می‌بینند جامه و لباس کودکان تنگ است، آن را از تن کودک بیرون می‌کنند و لباس بزرگتر و مناسب‌تری تن‌شان می‌کنند. کودک نمی‌داند و گریه می‌کند، اما مادر کارش را می‌کند.



مرگ چیزی شبیه تغییر جامه است؛ تبدیل جامه نامناسب به جامه مناسب. چیزی شبیه عوض کردن گلدان است. گلدان‌ها گاهی کوچک‌ هستند؛ به همین خاطر، گل که رشد می‌کند و برگ می‌شود، گلدان گلدان کوچک ترک می‌خورد و می‌شکند. گل، دیگر آنقدر بزرگ شده است که در آن گلدان کوچک جا‌ نمی‌گیرد؛ گادان بزرگتری می‌خواهد.



مرگ تغییر گلدان است. این تن ما گلدان است، گلدان روح و روان ما. پس مرگ پوسیدن نیست، از پوست درآمدن است، پوست انداختن است. مثل بذرِ در خاک کاشته شده که پوست می‌اندازد و از خاک سر بر می‌کشد.



کدام دانه فرو رفت در زمین که نرست



چرا به دانه‌ی انسانَت این گمان باشد



کتاب «مثل‌ حبه‌های قند» را مؤسسه نشر شهر در 204 صفحه، با شمارگان پنج هزار نسخه‌ای در سال جاری با قیمت هفتاد هزار ریال منتشر کرده است.

captcha