کد خبر: 1323730
تاریخ انتشار : ۰۵ آذر ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۲
یادداشت روز/

دیدگاه مخالفان بهره و پاسخ به «نظریه امساک» اسمیت

گروه اقتصاد: نظریه امساک ریشه‌ در عقاید آدام اسمیت دارد؛ از منظر او سرمایه نتیجه پس‌انداز است و به وسیله امساک در مصرف افزایش پیدا می‌کند و با ولخرجی و اسراف کاهش می‌یابد که منتقدان نظام ربوی ضمن مخالفت با او براین باورند که نمی‌توان با استناد به عنصر خویشتن‌داری دریافت و پرداخت بهره را توجیه کرد.


نتیجه یک رشته از تلاش‌هایی که برای اثبات موجه، عاقلانه و عادلانه بودن دریافت بهره صورت پذیرفته است، در قالب نظریه امساک از سوی حامیان بهره ارائه شده است. بر اساس این نظریه، پول این توانایی را به دارنده خود اعطا می‌کند تا از طریق خرج کردن آن، هرگونه دارایی دیگری را که مایل باشد و امکانات مالی به او اجازه دهد، در اختیار بگیرد. این دارایی می‌تواند مجموعه‌ای از کالاها و دارایی‌ها باشد که تملک یا بهره‌برداری آنها در زمان حال برای افراد مطلوبیت داشته یا اینکه مجموعه‌ای از کالاهای سرمایه‌ای باشد که در آینده بتوان از درآمدزایی آن بهره‌مند شد.



ریشه‌ نظریه امساک در عقاید بنیان‌گذار علم اقتصاد متعارف



به عنوان مثال، مبلغی در حدود 20 میلیون تومان این توان را در اختیار دارنده مال قرار می‌دهد که با خرید یک اتومبیل نیازهای خود را برطرف کند یا اینکه همین پول را با خرید تاکسی به سرمایه‌گذاری تبدیل کند و منافع ان را با فردی که این خودرو را اجاره می‌کند، شریک باشد.  براین اساس، فردی که پول خود را به صورت موقت و برای مدتی معین از خودجدا کرده و آن را در اختیار دیگری قرار می‌دهد، در حقیقت فرصت کسب درآمد از دارایی بالفعل خویش را از خود سلب کرده و آن را در اختیار دیگری قرار داده است. بر اساس این نظریه رفتار این فرد نوعی خویشتن‌داری از مصرف فعلی یا خویشتن‌داری از برخورداری از سود احتمالی ناشی از تولید تلقی شده و مستوجب دریافت پاداشی است که آن را بهره می‌نامیم.



ریشه‌ نظریه امساک در عقاید آدام اسمیت بنیان‌گذار علم اقتصاد و پایه‌گذار مکتب کلاسیک قابل پیگیری است. اسمیت معتقد بود که هرگاه یک فرد مازاد بر نیازهای معیشتی خود دارای ذخایر مالی باشد می‌کوشد تا از این ذخایر برای به دست‌آوردن درآمد استفاده کند. کلیه ذخایر این فرد به دو دسته تقسیم می‌شود؛ بخشی برای درآمد به‌کار می‌رود و سرمایه‌ او را تشکیل می‌دهد و بخش دیگر به مصارف فوری اختصاص می‌یابد. بنابر این از منظر اسمیت، سرمایه نتیجه پس‌انداز است و به وسیله امساک در مصرف افزایش پیدا می‌کند و با ولخرجی و اسراف کاهش می‌یابد.



نحوه پاسخ گویی مخالفان بهره به نظریه امساک



منتقدان نظام ربوی براین باورند که نمی‌توان با استناد به عنصر خویشتن‌داری دریافت و پرداخت بهره را توجیه کرد. نحوه ابطال نظریه امساک، توسط منتقدان مزبور به این صورت است که آنان از طریق تحلیل انگیزه‌های پس‌اندازکنندگان، ظاهرا به این نتیجه می‌رسند که نمی‌توان بهره را با خویشتن داری که جوهره نظریه امساک است، توجیه نمود.



نگاهی به نظریات اقتصاددانان مسلمان در رد نظریه امساک نشان می‌دهد که پس‌اندازکنندگان را می‌توان به سه دسته کلی تقسیم‌بندی کرد. این تقسیم‌بندی شامل افراد با درآمد بالا، افراد با درآمد متوسط و افراد با درآمد پایین می‌شود. براین اساس افراد با درآمد بالا چاره‌ای جز پس‌انداز ندارند، چراکه امکان مصرف تمام منابع وجود ندارد، از این رو مسئله فداکاری و امساک در این دسته آن طور که اسمیت معتقد است، وجود عینی ندارد. لذا اگر بهره نیز حذف شود، در پس‌انداز کردن آنها خللی وارد نخواهدشد. دسته سوم نیز افرادی هستند که از لحاظ مالی در طبقه ضعیف و طیف آسیب‌پذیر جامعه قرار دارند و طبعا نمی‌توان پس‌اندازی برای آنان قائل بود، به دیگر سخن هنر این قشر رفع نیازهای معیشتی و اساسی است و منبعی برای پس انداز وجود نخواهد داشت.



امساک مدنظر اسمیت مغایر با آموزه‌های اسلامی است



همانطور که عنوان شد، سه دسته از پس‌انداز کنندگان وجود دارند که با توضیحات ارائه شده مشخص است که در صد تمایل طبقه متوسط به پس‌انداز و دریافت بهره بیش از اقشار ثروتمند است. امساک این افراد نیز با انگیزه سود در آینده و یا مقابله با وضعیت‌های بحرانی یا کسب مطلوبیتی خاص و ارزشمند در قالب پس‌انداز صورت می‌گیرد. چنانچه نرخ بهره‌ای وجود نداشته باشد باز هم این نوع پس‌انداز در اسلام مذموم واقع شده چرا که در قالب کنز قرار می‌گیرد و اگر به شکل سرمایه‌گذاری در بازار‌های سیاه و ثانویه نظیر ارز، طلا و ساختمان و هر کالای ارزشمند دیگری شکل بگیرد به واسطه احتکار و افزایش غیر واقعی و بازاری ارزش کالا طبعا مورد اشکال است.



باید توجه داشت که هرنوع پس‌انداز و سرمایه‌گذاری یک‌طرفه با انگیزه کسب بهره در اسلام مورد ذم قرار گرفته و تنها راه کسب سود از سرمایه به شکل مشروع و اسلامی آن همان پیروی از عقود و پیمان‌های اقتصادی دوجانبه است که در آن سود و زیان طرفین در نظر گرفته شده‌است و به نوعی ریسک سرمایه‌گذاری هم متوجه سرمایه‌گذار و هم دریافت‌کننده تسهیلات است. با این تفاسیر امساک و از خودگذشتگی انطور که اسمیت مطرح می‌کند دلیلی بر حق سرمایه‌گذار برای کسب سود نیست.

captcha