به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، شهید احمرضا عباسی در روز اول شهریورماه سال 44 در شهر آستانه از توابع شهرستان شازند در استان مرکزی متولد شد و در سال چهارم دبیرستان در زمان دفاع مقدس به جبهه اعزام شد. وی پس از پایان دوره آموزشی در روز 29 دیماه 61 به جبهه اعزام شد.
چهار هفته در تنگه رقابیه واقع در غرب دشت عباس استان خوزستان و نزدیک به تنگه زلیجان به سر برد و از آنجا هم به مدت سه هفته به موقعیت انرژی اتمی واقع در سی کیلومتری آبادان متقل شد. سپس، در روز 20 اسفندماه 61 همراه با تیپ قمر بنیهاشم(ع) گردان یازهرا(س) به نزدیکی پاسگاه زید عراق واقع در مرز مشترک دو کشور ایران و عراق در 30 کیلومتری شمال خرمشهر اعزام شد. وی در روز هفتم فروردینماه سال 62 به شهادت رسید. این شهید به عنوان شهید شاخص سال 92 شناخته شد.
به گفته کریمزاده، مدیرکل آموزش و پرورش استان مرکزی، این شناسایی شهید شاخص در کشور پیامی دارد و این انتخاب در کشور این پیام را میرساند که دانشآموزان سلولهای بنیادی تمدن فرهنگی، اسلامی هستند و کسانی هستند که منتقلکننده تمدن اسلامی به آیندگان هستند و این شهید عباسی که وصیتنامهای بیدارکننده دارد نیز از همین شهداست.
در قسمتی از وصیتنامه شهید احمدرضا عباسی آمده است: «برادر! تو که در فردا و فرداها در صحنه تارخ حاضر میشوی، سعی کن حقیقت را آنطور که هست بشناسی نه آنطور که جلوه دادهاند، البته این را بر ما خرده نگیر که چرا شما نشناختید، زیرا میخواهم برایت بگویم که تا آنجا که توان داشتیم پی حقیقت رفتیم اما پیدا نکردیم.
برایت بگویم چرا اینقدر اشتباه رفتیم و در دام گرفتار شدیم، زیرا میخواستیم زنده باشیم و تابع شعار کوتهفکران بزدل شده بودیم و میخواستیم برای زنده ماندن تن به هر ننگی بدهیم. اگر بخواهیم فقط فقر را در نداشتن جایگاه (مسکن) یا نان یا امور دیگر و مانند اینها بدانیم، فقط نصف مطلب را درک کردهایم زیرا فقر در برگیرنده بسیاری از مسائل از قبیل فرهنگی مذهبی و ... است حتی میتوان گفت که فقر بیشتر از معنویات است مثلا وقتی که جامعهای رشد فکری، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و ... دارد. انسان میتواند فقر مادی را هم مهار کند ولی وقتی از نظر امور معنوی فقر زده شد یا او را فقر زده کردند، فقر مادی هم خود به خود میآید.
مهمترین عامل در راه علاج فقر، بازگشت به فرهنگ خویشتن و از بین بردن تمام فرهنگهای بیگانه در جامعه، در پی حقیقت بودن و مبارزه کردن و ریشههای هرز وارداتی را قطع کردن است. پس برای درمان فقر عللی است که مهمترین آنها مبارزه است. آری! اگر این منافقان کوردل و متجاوز کافر نمیتوانند قبول کنند که با ملتی که از جان و مال خود در راه اسلام مضایقه ندارند، طرف شدند، شما در جبهه درسی به متجاوزان میدهید که بدانند ملتی که خواسته روی پای خود بایستد و از هر ظلم و ستم بپرهیزد و خدایی جز خدای یگانه را اطاعت نکند، در برابر هیچ ظلم و جوری سر تعظیم فرود نمیآورد و هیچ فرمان غیر حق و ظالمانه را گردن ننهد. به امام حسین(ع) سرور آزادگان و سالار شهیدان ارج مینهد و شکستناپذیر است.
منافقین کوردل بدانند که در این دنیا با ذلت و خواری میمیرند و در آن عالم هم به عذاب دردناک مبتلا خواهند شد و این شما امت قهرمان هستید که باید عذاب دنیایی را بر آنها نازل کنید. مبادا این مسئله را کم شمارید که خدای ناکرده خداوند از شما ناراضی شود که دیگر رهایی از آن ممکن نیست و مواظب باشید کمی تخلف و گناه کوچک هم ثواب را از بین میبرد.
امام صادق(ع) میفرماید «عمل بد ثواب را میخورد همانطور که آتش هیزم را». تو برادرم و خواهرم! تویی که باید انقلاب را با خون من پاسداری کنی! بدان که وظیفه شما خیلی سنگین است، چون اگر پیام را نرسانید، هم وظیفه خود را انجام ندادهاید و هم خون شهید را پایمال کردید. نکند خدای ناکرده پس از اینکه شهیدان خونشان را دادهاند، شما پیامشان را نرسانده و مرده متحرک باشید. شما بدانید شهید همیشه زنده است و بر شما پیامرسانانش نظارت میکند و اگر پیامش را نرسانید، روحش در عذاب است.
من دانسته و آگاهانه به این راه آمدهام، چشمانم را باز گذارید تا بدانم کورکورانه به جبهه نرفتهام و دستانم را از تابوت بیرون بگذارید تا دنیاپرستان بدانند که از دنیا هیچ چیز جز اعمال نمیتوان برد».