در اینکه یکی از اهداف اساسی کشورها دستیابی به رشد اقتصادی پایدار و توسعه است شکی نیست. در ادبیات اقتصادی، سرمایه به منزله رگ حیات یک نظام اقتصادی تلقی شده و بر تشکیل آن به عنوان مهمترین عامل تعیین کننده رشد و توسعه اقتصادی تأکید زیادی شده است.
اهمیت تجهیز سرمایه کمتر از عوامل دیگر تولید مانند نیروی انسانی، منابع طبیعی، فنآوری و مدیریت نیست. این مهم به ویژه در کشورهای در حال توسعه از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است؛ زیرا از یک طرف منابع مالی به مقدار کافی در دسترس نیست و از سوی دیگر تخصیص این وجوه محدود به سمت بخشهای تولیدی و صنعتی به دلیل فقدان بازارهای مالی کارآمد به راحتی انجام نمیپذیرد.
تأمین مالی و ریسک در خدمت رشد کارآفرینی
به بیان دیگر از بزرگترین چالشهای کارآفرینان و مهمترین مانع برای آنان جهت راهاندازی یا توسعه کسبوکارشان، کمبود منابع مالی برای تامین نیازهای سرمایهای است. به دست آوردن وجوه مورد نیاز برای راهاندازی کسبوکارها، همواره به عنوان یک مساله جدی برای کارآفرینان مطرح بوده است. اگر فرایند به دست آوردن وجوه مورد نیاز، مشکل و زمان بر باشد، کارآفرینان از فعالیت اقتصادی منصرف می شوند. همچنین بدون تامین مالی کافی، فعالیتهای اقتصادی و کسب و کارهای نوپا هرگز به موفقیت نخواهند رسید. بنابراین برای اینکه اقتصاد جامعه به رشد و توسعه برسد، لازم است هم در بخش تامین مالی و هم در موضوع ریسک و مدیریت آن شرایط را فراهم کرد. در کشورهای پیشرفته این وظایف را بازارهای مالی کارآمد به عهده دارند.
بازار پول و سرمایه؛ دو بازوی بازار مالی
بازار مالی مکانی است که در آن دارائیهای مالی مبادله میشوند. یکی از طبقهبندیهای این بازار، تقسیمبندی آنها براساس سررسید حق مالی است. بازارهای مالی از این جهت، به بازار دارائیهای مالی با سررسید کوتاه مدت(بازارپول) و بازار دارائیهای مالی با سررسید بلندمدت (بازارسرمایه) تقسیمبندی میشوند.
بازار سرمایه به دو شکل بازار اولیه و ثانویه میباشد. بازار اولیه به بازاری اطلاق میشود که در آن اوراق بهادار جدید، برای اولین بار از طرف یک سازمان متتشر میشود. انتشار اوراق بهادار در این بازار با هدف تامین مالی صورت میگیرد. بازار ثانویه به ترتیباتی اطلاق میشود که از طریق آن خریداران و فروشندگان میتوانند به روشی متفاوت و به قیمتهای قابل قبول برای طرفین، اوراق بهاداری که دوره عرضه آن در بازار اولیه به اتمام رسیده را معامله کنند. بازار ثانویه خود به دو بخش غیر سازمان یافته خارج از بورس (OTC) و سازمان یافته تقسیم میشود.
بازارهای اولیه و ثانویه در بورس
بازار بورس ( (Stock Market یا Stock Exchange) ) به عنوان نهادی از بازار سرمایه، مکانی است برای انجام معاملات ثانویه روی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس. بنابراین قبلا باید سرمایهگذاری مشخصی روی تأسیس یک شرکت یا کارخانهای انجام شده باشد (بازار اولیه) و با تامین شرایط مشخصی، این شرکت در بورس پذیرفته شده باشد تا بتوان آن را روی میز بورس معامله کرد (بازار ثانویه).
وجود بازارسرمایه کارآمد با ابزارهای مالی اسلامی نظیر اوراق استصناع، اوراق سلف، و اوراق منفعت و ... این فرصت را برای خانوارها فراهم میکند که داراییهای مالی متنوع از بنگاههای کارآمد نگهداری نمایند. اگر در بازار مالی انواع مختلف ارواق بهادار وجود داشته باشد، قسمت اعظم مازاد وجوه افراد جامعه جذب واحدهای اقتصادی میشود؛ زیرا در این شرایط افراد بسیاری با درجههای مختلف ریسک جذب بازار می شوند و پساندازهای کوچک نیز جذب میگردند.
نظام گردش آزاد اطلاعات در بورس
همچنین بازارهای مالی کارآمد از طریق افزایش نقدینگی باعث جذب پساندازها میشوند؛ زیرا این امکان را برای پساندازکنندگان فراهم میکند تا هر زمان به ثروت خود احساس نیاز کردند، داراییهای مالی خود را به آسانی به دارایی مورد نظر تبدیل کنند. بهعلاوه از آنجا که در این بازارها هزینه کسب اطلاعات و نظارت بر بنگاهها به شدت پایین است، کسب اطمینان از شرکتها و بنگاههای اقتصادی با کمترین هزینه برای خانوارها حاصل میشود؛ بنابراین وجود بازارهای مالی کارآمد باعث تجهیز بیشتر پساندازها میگردد.
از طرفی هزینه جمع آوری اطلاعات و پردازش آنها از بنگاههای اقتصادی برای افرادی که قصد سرمایهگذاری در بنگاهها دارند، سنگین است و از سوی دیگر عدم نظارت و کنترل مناسب بر فعالیت شرکتها، باعث میشود که منابع مالی به طرف سرمایهگذاریهای مفید و سود آور سوق داده نشود؛ زیرا افراد سرمایهگذار در فعالیتهایی که فاقد اطلاعات قابل اطمینان هستند، تمایل به سرمایهگذاری ندارند. از این رو ممکن است سرمایهها از مسیر اصلی خود منحرف شده و به پروژههای با کارایی کمتر تخصیص یابد. وجود بازارهای مالی کارآمد شرایط را برای شناسایی بنگاههای کارآمد با حداقل هزینه فراهم میکند و در نتیجه سرمایهها به فعالیتهایی اختصاص مییابد که کارایی بیشتری دارند.