کد خبر: 1345023
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۲
حسینعلی جعفری:

همزمانی با وقایع انقلاب، لزوماً رمان انقلاب نمی‌سازد

گروه ادب: یک نویسنده انقلابی گفت: ممکن است رمانی به مقطع زمانی انقلاب مربوط شود، اما با ارزش‌های انقلاب منافات داشته باشد یا حتی خواننده را دچار بی‌حسی نسبت به انقلاب کند؛ بر این اساس هر رمانی که درباره انقلاب نوشته شود، به معنی رمان انقلاب نیست.


حسینعلی جعفری، نویسنده آئینی کشورمان در گفت‌و‌گو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، به تبیین ویژگی‌های رمان انقلاب پرداخت و با بیان اینکه زمان از جمله مؤلفه‌های مؤثر در تشخیص رمان انقلاب از سایر آنها است، اظهار کرد: مسئله اول زمان است که آن مقطع را در بر می‌گیرد.



وی ادامه داد: نکته مهمتر از زمان، دربرگیری ارزش‌های انقلاب است که باید در آن وجود داشته باشد. توجه به ارزش‌های انقلاب و تلاش برای نهادینه کردن و ترویج آنها، از مسئله زمان به عنوان مؤلفه‌ای برای تشخیص رمان انقلاب، مهمتر و با ارزش‌تر است.



صاحب رمان «افرا» اظهار کرد: البته صرفِ همزمانی نمی‌تواند باعث شود تا رمانی در زمره آثار انقلابی قرار گیرد. ممکن است رمانی به مقطع زمانی انقلاب مربوط شود، اما با ارزش‌های انقلاب منافات داشته باشد یا حتی خواننده را دچار بی‌حسی نسبت به انقلاب کند. بر این اساس باید به بررسی این موضوع پرداخت که اگر رمانی ویژگی زمان را نداشته باشد، باز هم می‌تواند رمان انقلاب باشد یا خیر.



جعفری با بیان اینکه همه رمان‌هایی که ارزش‌های انقلاب را تبیین می‌کنند به نوعی رمان انقلاب محسوب می‌شوند، عنوان کرد: زمانی که می‌گوییم رمان انقلاب، موضوع به یک رخداد بزرگ در محدوده‌ زمانی خاصی باز می‌گردد. مخاطبان و خواننده‌ها نیز انتظار قرار گرفتن در یک بازه زمانی خاص را از اثر دارند.



این نویسنده انقلابی همچنین یادآور شد: ممکن است که رمانی به بازه زمانی مربوط به چند دهه پیشتر از انقلاب باز گردد، ولی به بررسی ریشه‌های انقلاب بپردازد که این هم در محدوده رمان انقلاب قرار می‌گیرد. البته در این باره به سادگی نمی‌توان گفت که این ‌هست و غیر از این نیست.



نویسنده رمان انقلاب در بخش دیگری از سخنان خود درباره رمان «افرا» گفت: کتاب «افرا» نخستین جلد از پنج‌گانه‌ای است که با موضوع انقلاب اسلامی از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده. موضوع این رمان به سال‌های 57 و دوران انقلاب اسلامی برمی‌گردد و داستان اشاره به  شخصی به نام رستمعلی دارد که با یکی از اهالی روستا به نام ذکریا درصدد بر می‌آید که یک سرهنگ شاهنشاهی در مازندران را بکشد.



جعفری درباره شخصیت دیگر داستانش به نام ساسان گفت: ساسان که فرزند سرهنگ شاهنشاهی است و در شهر زندگی می‌کند، برای پیدا کردن قاتل پدرش به روستا می‌رود و در نهایت ساسان به کمک اهالی روستا متوجه می‌شود که پدرش چه جنایاتی کرده است.

captcha