به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، نخستین شرط شناسایى صفات خداوند نفى تمام صفات مخلوقات از آن ذات مقدّس، تشبیه نکردن او به هیچ یک از موجودات محدود عالم طبیعت و رعایت کردن صفات سلبیه است. یک لغزش کوچک ممکن است انسان را فرسنگها از جاده اصلى خداشناسى به دور اندازد و در سنگلاخ بتپرستى و مخلوقپرستى سرگردان کند.
همه علمای اسلام، بنا بر آیات و روایات این دین مبین، صفات خداوند را در دو دسته کلی به ثبوتیه و سلبیه تقسیم کردهاند. در صفات ثبوتیه به کمال و حقایق ذات باری اشاره شده و در سلبیه از صفاتی بحث شده که نقص و کاستی را از خدا نفی میکنند. از جمله کاستیهایی که در صفات سلبیه نفی میشود، جسمانی بودن خداست؛ زیرا جسم علاوه بر این که مرکب است، به مکان نیز نیاز دارد و این صفات با وجوب و غناء ذاتی خداوند منافات دارد.
اما به این جملات تأملبرانگیز که شاید بارها از رسانهها خصوصاً رسانه ملی شنیده باشید دقت کنید: «اگه حس کردی خدا نیست حواسش به شما!»، «خدایا دهانم را بو کن، بوی سیب نمیدهد!» یا «اونی که تو میگی خدا تومن میارزه!» و حتی «خدایا ما فقط تو یکی رو داریم، مواظب خودت باش!» و ... .
این نمونهها و بسیاری دیگر از جملات اینچنینی شاید به واسطه ترجمه متون از ادیان دیگر که جسمانی بودن را از ویژگیهای ایزد منان میشمارند و شاید به واسطه کم سوادی و بیاطلاعی افرادی باشد که به مثابه داستان شبان و حضرت موسی ناخواسته صفاتی را به حضرت حق نسبت میدهند، دید موسی یک شبانی را به راه/ که او همیگفت ای گزیننده اله/ تو کجایی تا شوم من چاکرت/ چارقت دوزم، کنم شانه سرت.
نخستین شرط شناسایى صفات خداوند نفى تمام صفات مخلوقات از آن ذات مقدس، تشبیه نکردن او به هیچ یک از موجودات محدود عالم طبیعت است. اینجا است که یک لغزش کوچک ممکن است انسان را فرسنگها از جاده اصلى خداشناسى به دور اندازد و در سنگلاخ بتپرستى و مخلوقپرستى سرگردان سازد؛ لذا باید متوجه باشیم صفات خدا با صفات مخلوقات هرگز مقایسه نکنیم.
در این ارتباط پرسشی از آیتاللهالعظمی صافی گلپایگانی در ارتباط با جسمانی بودن باری تعالی(بلا کیف و فوقیت مکانی «الاستواء معلوم و الکیفیة مجهولة و الایمان به واجب و السؤال عنه بدعة») مطرح شد، که پاسخ این بود: این عبارت ممکن است اقرار به عجز از معرفت استواء و ما هو ظاهر بزعمهم فی الجسمیه باشد که بگویند به آنچه واقع امر و حقیقت است ما معترفیم ولی این کافی نیست؛ باید به این صفت سلبی که خداوند جسم نیست عقیدهمند بود.
همچنین اعتقاد آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی در رابطه با نامحدود بودن صفات سلبیه خداوند بدین شرح است: چون کمالات و نقائص درجات دارند، یعنى بىنهایت کمال و بىنهایت نقص را مىتوان تصور کرد؛ لذا مىتوان گفت خداوند بىنهایت صفات ثبوتى و بىنهایت صفات سلبى دارد، زیرا هر کمالى تصور شود او دارد و هر نقصى تصور شود خداوند از آن پیراسته است؛ پس صفات ثبوتى و سلبى خداوند نامحدود است.
همچنین طبق فرمایش آیتاللهالعظمی مصباح یزدی، بسیاری از مؤمنین با وجود اعتقاد به خدای واحد یگانهای که دارای صفات ثبوتیه و سلبیه است، شناخت درستی از صفات الهی ندارند. بعضی از ایشان تصور میکنند خدا در جایی بالای آسمانهاست؛ مقداری پائینتر از جایگاه خدا، عرش و کرسی او، پائینتر از آن، آسمانها و در پائینترین مرتبه زمین قرار گرفته است. هنوز در عمق دل مان تصورات خامی وجود دارد که نشان میدهد آنگونه که باید و شاید، خدا را نشناختهایم. به همین دلیل است که باید دائماً از خداوند ترفیع درجات ایمان و معرفت را از خدا بخواهیم.