کد خبر: 1353594
تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱۳۹۲ - ۰۹:۱۰
در دیدار با خانواده شهید فراهانی عنوان شد؛

قرآن، ترس را از دل شهید مهدی فراهانی زدوده بود

گروه جهاد و حماسه: مادر شهید مهدی فاستری فراهانی در توصیف ویژگی‌های این شهید قرآنی گفت: قرآن، ترس را از دل مهدی زدوده بود.


به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، زینب ماستری فراهانی، مادر شهید مهدی فاستری فراهانی در دیدار با هیئتی از برگزار کنندگان اولین یادواره شهدای قرآنی که با حضور خانم محاکم نیک‌نژاد، نماینده سازمان اوقاف و رفعتی، نماینده سازمان عترت و قرآن سپاه محمد رسول‌الله(ص) تهران بزرگ برگزار شد، به توصیف آن شهید پرداخت و گفت: قرآن، ترس را از دل مهدی زدوده بود؛ دیگر خوف برایش معنی نداشت.



مهدی بر پای اعتقاداتش راسخ بود



وی ادامه داد: مهدی بر پای اعتقاداتش راسخ بود و تا می‌توانست همسن و سال‌های خود را به صبر و استقامت در راه حق دعوت می‌کرد. خوش‌رو و خوش‌خلق بود و به بزرگتر از خود احترام می‌گذاشت. خیلی آرام بود و بیشتر مواقع در اتاق خود به تلاوت قرآن و خواندن درس‌هایش می‌پرداخت. در کار منزل به ما کمک می‌کرد و هیچ وقت از هیچ چیز شاکی نمی‌شد.



مادر شهید فرهانی با تأکید بر اینکه آن شهید مسجد رفتن را بسیار دوست داشت، تصریح کرد: اوایل انقلاب و در بحبوحه آشفتگی شهر، همه مخالف بودند که مهدی بیرون از خانه برود، ولی وی به هیچ وجه ترس نداشت و با وجود اینکه سن کمی داشت، برای پاسداری از آرمان‌هایش به مسجد می‌رفت و به مبارزه با ضدانقلاب می‌پرداخت. هر شب با چند نفر از دوستانش قرار می‌گذاشت و برای پخش اعلامیه‌های امام و جمع کردن شب‌نامه‌هایی که ضدانقلاب پخش می‌کرد، به سطح شهر می‌رفت.



وی اظهار کرد: خانه ما پشت دانشگاه تهران بود و در مرکز شلوغی‌ها قرار داشت. بمباران که می‌شد همگی به زیرزمین پناه می‌بردیم، اما مهدی معتقد بود که «اگر قرار باشد در راه حق کشته شویم، زیرزمین نیز نمی‌تواند مانع شود.» همین که به سنی رسید که می‌توانست به جبهه برود، دیگر تاب نیاورد و بار خود را جمع کرد و عازم جبهه شد. شب پیش از اعزام به جبهه، همه خانواده به خانه خواهر بزرگترش رفتیم و مهدی در آنجا با همه خداحافظی کرد.



دو ماه بعد از اعزام به درجه رفیع شهادت نائل آمد



فراهانی با اشاره به اینکه شهید مهدی فراهانی دو ماه بعد از اعزام به درجه رفیع شهادت نائل آمد، گفت: در عملیات کربلای 5 طی 30 اسفندماه سال 65، در حالی که عازم محل عملیات بود، بر اثر برخورد خمپاره بعثی به شدت مجروح شد و تاب ماندن در این دنیا را نیاورد و به دیدار حق شتافت. مهدی، در زمان شهادت هنوز 18 سالش تمام نشده بود، اما همانند یک مرد از آرمان‌هایش دفاع کرد و با تمامی وجود به دفاع از کشورش پرداخت.



وی بیان کرد: مهدی اسوه صبر و شجاعت بود و با وجود سن کمی که داشت، درس بزرگی به برادران و خواهرانش داد. تازه دیپلم گرفته بود و شب و روزش به تلاوت قرآن می‌گذشت. شیفته امامان(ع) بود و هیچ کس از او ناراضی نبود. اتاقش جدا بود و با کسی کاری نداشت. بعد از گذشت سال‌ها از شهادتش، هنوز هم برایش سالگرد می‌گیریم و به یاد خوبی‌هایش می‌گرییم. 

captcha