به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، همانطور که میدانیم در دوران حکومت قاجار، با توجه به اینکه علم و آموزش و به تبع آن فراگیری قرآن کریم تنها مختص به گروهی ویژه از جمله قشرهای مرفه جامعه میشد، برای همگان امکان فراگیری علوم و بهویژه علوم قرآنی فراهم نبود.
در این دوران یعنی دوران قاجار به جز روحانیون جامعه که خود از اقشار فرهنگی جامعه بودند و بعضاً با دیدگاههای خود در حوزههای مختلف از جمله حوزههای سیاسی، فرهنگی به نظریهپردازی میپرداختند، تنها برخی از مردم جامعه میتوانستند به سمت و سوی علم و دانش بروند.
البته در این دوران نیز فراگیری علوم قرآنی مانند علوم دیگر به صورت مکتبخانهای در میان مردم جامعه رواج داشت و اقشاری که به دنبال تربیت دینی خانواده خود بودند، فرزندان و اعضای خانواده خود را برای فراگیری علوم قرآنی به مکتبخانه میفرستادند.
در پایان دوران قاجار که تحولات کشور تحت تأثیر جنگ جهانی اول قرار گرفت، اوضاع اجتماعی ایران به حدی وخیم شد که بسیاری از مردم در این بحران از بین رفتند و تبعاً در این شرایط نمیتوان از جامعه توقع جهتگیری به سوی امور فرهنگی را داشت.
با روی کار آمدن دوران پهلوی و نگرشی که این خاندان سرسپرده به غرب نسبت به دین و مذهب داشت، دیگر جایی برای پرداختن به علوم دینی و مذهبی از جمله علوم قرآنی در جامعه و جود نداشت، البته بودند کسانی که هنوز به روش قدیمی مکتبخانهای به فراگیری از سرچشمه نور الهی میپرداختند.
رضاشاه پهلوی که در ابتدای به قدرت رسیدن خود سنگ دینداری و مذهبی بودن خود را به سینه میزد، هنگامی که به قدرت رسید نهتنها دعوی دین و مذهب نداشت بلکه در راستای پیگیری اهداف خود در جهت ملیگرایی افراطی وقعی به دین ننهاد و در مقام ستیزه با شعائر مذهبی برخواست.
وی با اندیشه غربگرایانه خود که آن را از کسانی مانند آتاتورک فرا گرفته بود، کوشید تا با ازبین بردن مبانی فرهنگ مذهبی در جامعه به مبارزه با اقشاری مانند روحانیون و علما بپردازد و جامعه را از پرداختن به امور دینی بازدارد.
در دوران پهلوی با تضعیف نهادهایی مانند اوقاف و امور خیریه و از بین رفتن جایگاه این مقوله مهم در کشور و تصاحب املاک مرغوب ملت توسط خاندان سلطنتی اعم از املاک وقفی و ... دیگر جایی برای رسیدن به این امور وجود نداشت و با این اعمال جایگاه علوم دینی بهویژه علوم قرآنی در کشور تضعیف شد.
در این دوران نه مسابقاتی در جهت ایجاد انگیزه برای رسیدن به امور قرآنی در کشور و جود داشت و نه تمایلی برای پرداختن به این امور در خاندان سلطنتی دیده میشد. در این دوران تنها حوزه علمیه بود که موجب میشد تا مردم پایبندی خود را به قرآن و دین حفظ کنند.
با پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری حکومت اسلامی، در واقع تحول عظیمی در کشور از لحاظ پرداختن به علوم بهویژه علوم قرآنی ایجاد شد. با احیای نهادهایی مانند سازمان اوقادف و امور خیریه کشور زمینه برگزاری بزرگترین مسابقات قرآنی در کشور ایجاد شد که این امر خود از جایگاه رفیع قرآن در جامعه امروز ایران اسلامی خبر میدهد.
با ایجاد حکومت اسلامی در ایران، زمینه پرداختن به امور قرآنی در کشور بیش از پیش فراهم شد بهطوریکه امروزه شاهد آن هستیم که تنها در رابطه با مقوله قرآن کریم، نهادها و سازمانهای فراوانی در حال فعالیت در کشور هستند.
پیگیری و اصرار مسئولان بلندپایه نظام جمهوری اسلامی از جمله امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری بر امور قرآنی در تمامی سالهایی که از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، نشان بر اهمیت این موضوع در اندیشه و منش رهبران عالی نظام دارد.
برگزاری مسابقات قرآنی مختلف در سطح کشور و ایجاد دورهها و کلاسهای مختلف قرآنی از طریق سازمانهایی مانند تبلیغات اسلامی، شورای عالی قرآن و ... با روشهای توسعهیافته، همگی نوید از ایجاد تحولی عظیم در رابطه با قرآن کریم را در کشور میدهد.
مقام معظم رهبری همواره در این سالها با پیگیری مسائل قرآنی کشور و ارائه پیشنهادات و منویات مختلف، بر ایجاد انگیزه در نوجوانان و جوانان کشور در جهت پرداختن به امور قرآنی در تمامی رشتهها تأکید فراوان داشتهاند که از جمله این منویات میتوان به پیشنهاد تربیت 10 میلیون حافظ قرآن در کشور از سوی ایان اشاره کرد.
با ایجاد چنین پایگاههای قرآنی در کشور، امید آن میرود تا با پیگیری منویات مقام معظم رهبری در این زمینه، جامعه ایران اسلامی به جامعهای قرآنی تبدیل شود که در تمامی امور خود به این کلام و نور رحمت الهی تأسی کند.