به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به نقل از فرقه نیوز، در سالروز ورود تاریخی امام خمینی(ره) هستیم. نقش آحاد مردم و حمایت آنها حتی پیروان دیگر وهموطنان یهودی، مسیحی و زرتشتی از رهبری انقلاب در این مبارزات مثالزدنی است.
ولی در کنار حضور گسترده همه مردم ایران متأسفانه گروهی از جامعه ایرانی با پیروی از فرقه ضاله بهائیت نه تنها از این حرکت مردم فاصله گرفتند بلکه بعضی از ایادی آنان با دژخیمان رژیم پهلوی در تقویت حکومت شاه و سرکوبی تظاهرات مردمی همکاری مؤثری داشتند.
سال 1357 با تشدید مخالفتها و اعتراضات مردمی که امواج سهمگین آن سلطنت پهلوی رابه لرزه در میآورد خبر از وقوع انقلابی عظیم به رهبری امام خمینی(ره) داد، لذا رهبران تشکیلاتی این فرقه احساس خطر کردند و با خروج از ایران به دامان سرکردگان غربی خود پناه بردند.
تیمسار دکتر ایادی، پزشک بهائی شاه ایران را ترک کرد و به دنبال او کسانی نظیر دکتر شاپور راسخ و پرویز ثابتی، رئیس اداره امنیتی ساواک و دهها سرهنگ و ارتشی بهائی که عموماً از اعضای محافل بهائیان ایران بوده و از عناصر مهم بهائیت درایران محسوب میشدند فرار را برقرار ترجیح دادند وآنان که ماندند به ادامه نقش مخرب و منافقانه خود ادامه دادند.
با پیروزی انقلاب اسلامی این فرقه به یکباره تمام پشتوانه سابق خود را در کشور از دست داد و تمام آمال و آرزوهای جامعه بهائیت نقش برآب شد مثل همیشه به سوی بیگانگان روی آورد و نمایندگان تشکیلات بهائیت مرتباً با لانه جاسوسی آمریکا درایران در تماس بودند.
در گزارش سفارت آمریکا به وزارت امور خارجه آن کشور در ژوئن 1979 میلادی(1358شمسی) آمده است: «یکی از 9 نفر مردان متفکر جامعه بهائیت(رؤسای محفل بهائیان) گفت که جامعه بهائی احساس میکند از جهات اداری، اجتماعی و مالی درحال مرگ است و با بدترین بحران در تاریخ 128 سالهاش مواجه است»[اسنادلانه جاسوسی،شماره37،صفحه12]
بخش قابل توجهی از بهائیان که با پیروزی انقلاب اسلامی نقشهها و وعدههای بیتالعدل را بربادرفته میدیدند و میخواستند با شادی مردم ایران در این پیروزی سهیم باشند، اعتقاد خود را به این فرقه از دست داده و به انفرادی و یا خانوادگی مسلمان شده و در امواج انقلاب قرار گرفتند.
تشکیلات مخفی بهائیت حتی پس از انقلاب و به ویژه در دوران جنگ تحمیلی، نیز هیچگونه تحرکی ازخودنشان نداده و در همه برههها به بهانه شعار استعماری عدم دخالت در سیاست سر در لاک خود فرو برده و گویی در این مملکت زندگی نمیکنند و با همگامی با عوامل ضدانقلاب ازهیچ خدمتی جهت پیروزی دشمن و رضایت اربابان خود کوتاهی نکردند. آن عده که سران محافل ملی تشکیلات بودند اطلاعات را به صورت غیرمستقیم از ردههای پایینتر بهائی جمعآوری کرده و به بیت العدل مستقر در حیفی اسرائیل ارسال میکردند.
با نگاهی به تاریخ مبارزات امام خمینی(ره) با رژیم شاه ملاحظه میکنیم که ایشان در تمام مراحل تاریخی، به پیوند و ارتباط مستقیم بهائیت با حکومت شاه وهم پیمانی آنان با حکومت غاصب اسرائیل پی میبریم.
تقدیر محفل ملی بهائیان ازتیمسار خسروانی بهائی و فرمانده ژاندارمری حکومت شاه درسرکوب مبارزات مردم در پانزده خرداد 1342بهترین گواه این ادعا است.
توهین و اهانتهای رهبران بهائی به روحانیون عالیقدر و مراجع محترم تقلید و حوزههای علمیه که مشوق، حامی و راهنمای مردم ایران در مبارزه با حکومت ستمگر پهلوی بودند، نمونه بارزی از دشمنی این فرقه با حکومت اسلامی است.
آری در طول این 35 سال که از عمرانقلاب اسلامی ایران میگذرد فرقه بهائیت هیچگاه در شادی وغم ایران شریک نبودهاند وهمواره قضاوتشان در مورد مردم و انقلاب اسلامی ایران همان قضاوتی است که اززبان رهبران آمریکا و اسرائیل میشنویم.
* حجتالاسلام سیدآبادی