حجتالاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه، رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در پاسخ به این پرسش که از میان وجوه اندیشه امام خمینی(ره) کدام یک مبنای اصلی را در انقلاب اسلامی تشکیل میدهد، بیان کرد: امام(ره) یک شخصیت چندوجهی بود که نمیتوان ایشان را فقط به بعد فقهیاش یا فقط به بعد فلسفیاش یا فقط به بعد عرفاناش شناخت.
فلسفه و عرفان و فقه؛ اضلاع دینشناسی امام(ره)
خسروپناه عنوان کرد: امام(ره) شخصیتی بود که مبانی فکری و دینشناختی خود را از فلسفه و عرفان و فقه گرفت و مجموعه این سه ضلع، دینشناسی امام(ره) را تشکیل داد.
تأثر نگرش امام(ره) از عرفان و نگاه ایشان از حکمت صدرایی در بحث «ولایت»
وی ادامه داد: بنابراین برای مثال نظریه ولایت سیاسی فقیه را امام(ره) از فقه استفاده کرد، لکن ایشان در بحث ولایت نگرشی داشت که به شدت متأثر از عرفان بود و همچنین نگاهی به عالم و آدم داشت که به شدت متأثر از حکمت صدرایی بود.
رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران افزود: به هر حال نظریه ولایت فقیه امام(ره) درست است که یک بحث فقهی است، اما مبتنی بر مجموعهای از مبانی هستیشناختی، انسانشناختی و معرفتشناختی است که همه اینها را امام(ره) از فلسفه و عرفان گرفت.
انقلاب فقط بر حکمت متعالیه یا فقط بر فقه جواهری مبتنی نبود
خسروپناه بر همین اساس انحصار مبانی انقلاب را در یکی از موارد مورد اشاره نپذیرفت و گفت: اگر کسی بگوید انقلاب اسلامی حضرت امام(ره) صدرایی بود، یعنی مبتنی بر حکمت متعالیه ملاصدرا بود، لکن مبتنی بر فقه جواهری نبود، این ادعا صد در صد غلط است و اگر کسی ادعا کند که انقلاب اسلامی حضرت امام(ره) مبتنی بر فقه جواهری امام(ره) بود و امام(ره) در این تئوریپردازی و عملکردش در انقلاب اسلامی ایران، هیچ بهرهای از فلسفه حکمت متعالیه یا عرفان نظری نبرد، این هم قطعاً و صد در صد اشتباه است.
وی با بیان اینکه امام(ره) پارادایم فکری و منظومه اسلامی خود را از سه ضلع حکمت متعالیه، عرفان نظری و فقه جواهری گرفت، اظهار کرد: امام(ره) از هر سه بهره برده و استفاده کرده است و این مطلب کاملاً در سخنرانیهایی که در صحیفه نور امام(ره) چاپ شده آشکار است که این سه هم در نظریهپردازی و هم در فعالیتهای انقلابی امام(ره) در تأسیس و در مدیریت انقلاب نقش مؤثری داشته است.
امام(ره) در مرحله نظریهپردازی ولایت فقیه نیز از فقه استفاده کرده است
رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در پاسخ به این پرسش که آیا نقش فقه را در عرصه انقلاب نباید نقشی عملی دانست، بیان کرد: اعتقاد من این است که فقه جواهری حتی در نظریهپردازی انقلاب کاملاً تأثیرگذار بوده است. یعنی امام(ره) فقط در مقام اجرا از فقه استاده نکرده است، بلکه ایشان در نظریهپردازی مفهوم ولایت مطلقه فقیه نیز از فقه جواهری بهره برده است.
خسروپناه افزود: امام(ره) برای تئوریپردازی فقهی ولایت فقیه از فقه جواهری بهره برده، اما تنها از فقه استفاده نکرده است. ایشان برای ساختن نظریه ولایت مطلقه فقیه نیازمند یک سری مبانی هستیشناختی، معرفتشناختی و انسانشناختی نیز بوده است که در این مبانی از فلسفه و عرفان کمک گرفته است و این مبانی در حوزه فلسفه به حکمت متعالیه ملاصدرا بازمیگردد.