کد خبر: 4318070
تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱۴۰۴ - ۰۰:۲۸
محمدرضا بهشتی بیان کرد

فلسفه در عصر مدرن؛ بازگشت به متن زندگی برای یافتن زندگی خوب

به مناسبت روز جهانی فلسفه، نشستی با عنوان «بایستگی فلسفه در جهان امروز» در دانشگاه تهران برگزار شد. در این نشست، اساتید و دانشجویان فلسفه از سراسر کشور بر اهمیت بازگشت فلسفه به متن زندگی و پاسخ به پرسش بنیادین «زندگی خوب چیست؟» تأکید کردند و درباره نقش فلسفه در هدایت انسان‌ها در عصر علم و فناوری سخن گفتند.

به گزارش خبرنگار ایکنا، به مناسبت روز جهانی فلسفه، نشستی با عنوان «بایستگی فلسفه در جهان امروز» با همکاری کانون جهان ایرانی، انجمن علمی - دانشجویی فلسفه و گروه فلسفه دانشگاه تهران ، عصر چهارشنبه ۲۸ آبان‌ماه با حضور اساتید و دانشجویان فلسفه از دانشگاه‌های مختلف کشور، در تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی این دانشگاه برگزار شد.

در ابتدای این مراسم، سید حمید طالب‌زاده، استاد و مدیر گروه فلسفه دانشگاه تهران، به سخنرانی پرداخت. او ضمن خوش‌آمد گویی به حاضران و تشکر از برگزارکنندگان این همایش گفت: امروز به مناسبت روز جهانی فلسفه گرد هم آمدیم تا از بایستگی فلسفه در روزگار آشفته‌ای که در آن به سر می‌بریم صحبت کنیم که امیدوارم مفید واقع شود.
 
در ادامه این مراسم محمدرضا بهشتی، استاد فلسفه دانشگاه تهران، به ایراد سخن پرداخت. او در سخنان گفت: در زمانه‌ای به سر می‌بریم که با مسائل و دشواری‌های فراوانی نه تنها در سطح جامعه خودمان بلکه در سطح جهانی روبرو هستیم و ما در روز جهانی فلسفه باید به افق‌هایی فراتر از جامعه خود بیندیشیم.
 
وی ادامه داد: روزگاری هگل گفته بود، فلسفه‌ای فلسفه است که زمانه خود را ذیل مفهوم درآورد و این کار آسانی نیست، در زمانه‌ای به سر می‌بریم که درآوردن تحولات آن ذیل مفهوم، تلاش بسیار سترگی را می‌طلبد.
 
اگر سرآغاز فلسفه چنانچه ارسطو و افلاطون گفته‌اند، حیرت است و این حیرت به واسطه خروج مسائل از بداهتی باشد که در ذهن ما داشته‌اند، زمانه ما پیوسته ما را با چنین وضعیتی روبرو می‌کند و ما با سؤال ساده‌ای مواجه می‌شویم که پاسخی پیچیده دارد و این سؤال، پرسش آغازین فلسفه است یعنی: «این چیست؟»
 
وی افزود: هر کسی ممکن است در مواجهه با مسائل مختلف به این سؤال برخورد کند، اما وقتی به این سؤال به صورت جدی پرداخته شود، پاسخ هر پرسشی می‌تواند متضمن پرسشی دیگر باشد و مشخص نیست که این پرسش‌ها چه زمانی به نتیجه نهایی می‌رسند. در واقع اگر این پرش جدی گرفته شود در غالب موارد به نقطه‌ای می‌رسیم که باید بگوییم: «نمی‌دانم
 
بهشتی اظهار داشت: رسیدن به نقطه کانونی برای اندیشه‌ورزی فلسفی نقطه‌ای است که فرد می‌داند که نمی‌داند و رساندن افراد به این سمت، چندان کم خطر نیست و حتی ممکن است به جام شوکران سقراط منتهی شود.
 
وی افزود: در دنیای کنونی که دنیای علم و فناوری است و هر روز قلمروی از قلمرو هستی درنوردیده می‌شود، پرسش‌هایی که برخی از آنها تا کنون کمتر مطرح بوده و بدیهی انگاشته می‌شدند سر برآوردند اما سؤالی که از آغاز برای ما به عنوان انسان در فلسفه مطرح می‌شود آن است که زندگی خوب چیست؟
 
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: فلسفه از متن زندگی آغاز می‌شود و فلسفه‌ای فلسفه است که پس از تلاش‌ها و کوشش‌ها به متن زندگی بازگردد در غیر اینصورت نمی‌دانیم از فلسفه چه باید بخواهیم و حاصل این تلاش‌ها و کوش‌های ذهنی و هموار کردن دشواری‌ها بر خود چه خواهد بود.
 
وی در تعریف فلسفه گفت: فلسفه چیست؟ به دنبال چیست؟ این پرسش در نهایت باید به دنبال چه باشد؟ در پاسخ باید گفت: در پی زندگی خوب است. در عهد باستان و آغاز فلسفه زندگی خوب روشن بود و آن سعادت انسان بود، امروزه نیز پس از طی سده‌هایی از سرآغازهای نوین فلسفه در عصر جدید که غایت‌هایی را برای این تلاش انسانی ترسیم کرده بود کمتر از سرآغاز نخستین فلسفه با سؤال «زندگی خوب چیست؟» روبرو نیستیم.
 
بهشتی درباره علم در جهان مدرن گفت: این سرآغاز نوین در عصر جدید به ما این نوید را می‌داد که بر پایه‌گذاری جدیدی می‌خواهیم حرکت کنیم، پایه‌گذاری که بنیانی تزلزل ناپذیر دارد و قرار است ما را به دانستنی یقین‌آور و اطمینان‌آور برساند.
 
وی اظهار کرد: علم و فناوری سرآغاز خود را در این جایگاه می‌دید و هدف خود را رساندن بیشترین افراد ممکن به زندگی خوب، که امروزه دیگر نه سعادت، بلکه بهروزی است، تعریف می‌کرد.
 
وی افزود: اگر بعد از چهار سده بپرسیم، اکنون کجا قرار گرفته‌ایم و نسبتمان با این غایت چگونه است؟ تا چه اندازه به این غایت نزدیک شده‌ایم؟ تا چه اندازه بنیان تزلزل ناپذیری را که در جست‌وجوی آن بوده‌ایم به دست آورده‌ایم؟ سؤالی بی‌جا نیست. 
 
بهشتی ادامه داد: اگر کتاب «آتلانتیس جدید»، اثر فرانیس بیکن، منادی علم جدید (گرچه خود موفق به گشودن دریچه‌های تازه‌ای در علم تجربی نشد) را مطالعه کنید می‌بینید چشم اندازی که ارائه می‌دهد از پیشرفت‌های علم و زمانه ما چنان است که گویی به چشم خویش در حال دیدن است و راه رسیدن به این غایات را نیز ارائه می‌دهد، این غایت دانشی است که بر بدیهیات استوار باشد و بر روشی کار کند که این روش ضامن رسیدن ما به نتیجه، یعنی زندگی خوب و آرام باشد.
 
استاد دانشگاه تهران درباره تفاوت رویکرد‌ها نسبت به علم در گذشته و حال گفت: اگر در دوران‌های باستان و میانه، دانش‌های نظری به ذات خود مهم و اشرف علوم بودند، در این سرآغاز جدید، علمی دارای اهمیت است که به ما قدرت بدهد یعنی هر جا دانش هست، توانایی هست و هر جا توانایی هست دانش هست.
 
وی افزود: آنچه بنا بود ما را در این مسیر راهبری کند روش و متد بود، تفاوتی نداشت که چه کسی از این روش استفاده می‌کند و ما حصل این دانش، کارآمدی عملی یا تکنیک است. تکنیک نه تنها ثمره علم است بلکه خود، راهبر دانش است، ما برای رسیدن به یک نتیجه خاص، از هر علم استفاده می‌کنیم.
 
بهشتی با اشاره به چندی از پیشرفت‌های هوش مصنوعی گفت: مواردی که امروز می‌شنویم و تعجب ما را بر می‌انگیزاند، آینده نه چندان دور ماست.
 
وی با اشاره به اتفاقات پی در پی، مانند بی‌توجهی کشورها و توسعه‌دهندگان علم و تکنولوژی به زیست انسان گفت: این اتفاقات در حالتی رخ می‌دهد که تمام اندیشه‌ورزان در سراسر دنیا تنها حیرت‌زده مشغول تماشا هستند.
 
وی در پایان گفت: امروزه فلسفه نه تنها به نقطه پایان نرسیده است بلکه هر روز اهمیت خود را بیشتر جلو‌ه‌گر می‌کند.
انتهای پیام
خبرنگار:
امیرعباس رستمی
دبیر:
سلما آرام
captcha