کد خبر: 1381975
تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۴:۵۳
احمد شاکری:

بصیرت، پیش‌نیاز نگارش داستان دینی است

گروه ادب: یک نویسنده و پژوهشگر ادبیات داستانی دینی ـ انقلابی اظهار کرد: نگارش داستان دینی نیازمند آن است که نویسنده علاوه‌ بر آشنایی با ساختار داستان، نیازهای فطری دینی را نیز بشناسد.

احمد شاکری، نویسنده و پژوهشگر ادبیات داستانی در گفت‌و‌گو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، به بررسی موضوع نیازسنجی پیش از تولید محتوا پرداخت و اظهار کرد: ما این نکته را که یک اثر هنری باید واجد مضمون و بالاتر از آن واجد درون‌مایه باشد را پذیرفته‌ایم.
وی ادامه داد: ما به تعهد هنر اعتقاد داریم، چون پیش‌فرض این است که وقتی نیاز را مطرح می‌کنیم، نیاز حتی فراتر از مضامین و حتی فراتر از آن انفعالات روحی است؛ چون اثر داستانی در درجه اول احساس مخاطب را به لحاظ زیبایی‌شناسی و جذابیت با خود همراه و سپس مخاطب را متوجه به خود می‌کند.
صحبت درباره نیازسنجی، یعنی اینکه هنر متعهد را پذیرفته‌ایم
شاکری با اشاره به طرح نیازسنجی ادامه داد: در مقطع دوم، مخاطب با یک مضمون و غیرمضمون همراه می‌شود و در مرحله بعد و عالی‌تر، این اقدام یک درون‌مایه که دربرگیرنده کلیت اثر داستانی و پایان‌بندی آن است را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد.
هنر؛ ابزاری در خدمت مفاهیم دیگر
وی اظهار کرد: بنابراین پیش‌فرض ما این است که اثر واجد پیام است و باز معتقد به این هستیم که ما هنر را صرفاً برای زیبایی ذاتی خودش و هنر را برای هنر نمی‌خواهیم. هنر ابزاری است در خدمت مفاهیم دیگر. نویسنده و هنرمند باید متوجه شوند که آیا این نیاز واقعی مخاطبان است یا مخاطب اساساً نیازی به این مضامین ندارد و یا اینکه در بین این نیازها اولویت‌سنجی انجام شود.
داستان‌‌نویس، نوشتن را از یک مضمون شروع نمی‌کند
وی همچنین گفت: پاسخ به این سؤال‌ها باز می‌گردد به اینکه نویسنده ایده را از کجا می‌آورد. برخلاف تصور عامه در مورد هنر و هنرمند و به‌ ویژه در مورد نویسندگی و داستان‌نویسی، داستان‌نویس از یک مضمون شروع نمی‌کند یا بهتر است بگویم داستان‌نویس از درون‌مایه شروع نمی‌کند.
شاکری با بیان اینکه داستان‌نویس از یک گزاره اخلاقی یا اعتقادی شروع نمی‌کند و داستان برای او از این نقطه منکشف نمی‌شود، ادامه داد: داستان‌نویس آن گونه که زندگی و فکر می‌کند، ایده‌‌هایش را می‌یابد. یعنی داستان و اولین جرقه‌هایی که یک داستان در ذهن نویسنده به وجود می‌آورد، نتیجه زیست او است. حالا زیست هر کسی را می‌شود نیازهای هر فرد در زندگی دانست که برای خودش آن نیازها را اولویت‌بندی می‌کند و براساس آن نیازها، دست به رفتار و انتخاب می‌زند، زندگی می‌کند و ایده اولیه داستان برای وی شکل می‌گیرد.
نیازسنجی نویسنده ارتباط مستقیم با نحوه زیست وی دارد
این نویسنده آثار دینی ـ انقلابی عنوان کرد: بنابراین کشف نیاز از سوی یک نویسنده ارتباط مستقیمی با نحوه زیست وی دارد که البته زیست هنرمند می‌تواند بر پایه تدین و انس با کتاب، سنت و روایات شکل گرفته باشد.
نیازها ابتدا در نویسنده درونی می‌شود و در مرحله بعد جنبه بیرونی پیدا می‌کند
شاکری با بیان اینکه این نیازها باید در نویسنده درونی شود تا در نویسنده و در جنبه‌ بیرونی خودنمایی کند، ادامه داد: اگر نویسنده در متن جامعه وجود داشته باشد و سلوک فرضیات خود را براساس آن باورهای جامعه نظیر باورهای دینی و نیازهای فکری انسان تعیین کرده باشد و از هر کسی و از هر چیزی بنویسد، با مخاطب ارتباط برقرار می‌کند.
نویسنده رمان «عریان در برابر باد» با بیان اینکه نیازهای مخاطبان را باید به نیازهای آشکار و مخفی تقسیم‌ کرد، افزود: گاهی اوقات منظور از نیاز، نیاز واقعی است و گاهی کاذب، گاهی اوقات مراد ما از نیاز، نیازی است که داستان ایجاد می‌کند.
نیاز واقعی چیست؟
وی ادامه داد: مراد ما در اینجا در حقیقت لزوماً نیازهای آشکار نیست چون معتقد هستیم مخاطب ما حتی ممکن است به این درک هم نرسیده باشد که واقعاً به چه چیزی نیاز دارد؛ یعنی حتی این پرسشگری هم در ذهن آنها ایجاد نشده باشد که نیاز واقعی ما چیست؟
شاکری گفت: نکته دیگر آنکه نیازی که در داستان تعریف می‌کنیم ممکن است با نیازهای واقعی و غیرواقعی دنیای بیرون متفاوت باشد. در حقیقت، داستان نیازسازی می‌کند و این موضوع با اینکه یک سخنران در یک جلسه‌ صحبت کند متفاوت است.
وی ادامه داد: نوشتن و خلاقیت ادبی این ظرفیت را دارد که خود نویسنده با روایت رسانه‌ای و با ساختار دراماتیکی که به بیان می‌دهد، موضوع مورد علاقه خود را تبدیل به نیاز کند یا به تعبیری به عنوان نیاز معرفی کند.
شاکری همچنین اظهار کرد: گاهی اوقات نیاز اساساً در ساختار اشتباه داستان طراحی می‌شود و مخاطب این نیاز را نمی‌پذیرد. مثلاً داستانی داریم که محتوای خوبی دارد، ولی ساختار پرکشش و جذابی ندارد. اگر چه این داستان دربرگیرنده نیازهای واقعی مخاطب است، ولی ساختار آن کشش‌آفرینی ندارد؛ بنابراین نمی‌توان این نیاز را به عنوان نیاز واقعی مخاطب به وی تحمیل کرد.
نویسنده مجموعه داستان «نفس» گفت: بخشی از آثار نیز روی مجرای نیازهای فطری و گرایش‌های فطری مثل «خدا‌جویی» تأکید دارد، ولی نیازهایی که ارائه می‌کند در حقیقت اطلاعات علمی باطل است و منشاء مستند ندارد. همچنین طیفی از آثار هستند که زبان عام دارند و به لحاظ ظاهر و فرم فعال هستند، ولی اساساً به نیازهای واقعی نمی‌پردازند.
استفاده از جذابیت‌های حیوانی برای جذب مخاطب
وی با بیان اینکه محور نیاز در بحث ما، نیازهای واقعی است، اظهار کرد: در برخی آثار نیز شاهد هستیم که داستان‌ها حاوی نیازهای واقعی نیستند و بیشتر با موقعیت‌ها و مسائلی که بیشتر جذابیت‌های حیوانی را تداعی می‌کند، تلاش می‌کنند مخاطب را نگه دارند.
شاکری با بیان اینکه توجه به معیار برای تشخیص نیاز، موضوع مهم دیگری است که باید به آن توجه شود، ادامه داد: در اینجا باید مشخص شود که آیا خود مخاطب معیار تشخیص است یا اینکه معیارهای دیگری داریم. استقبال از یک اثر به معنای تطابق آن با نیازهای جامعه است یا خیر؟
وی عنوان کرد: نمی‌توانیم در این وضعیت صرفاًً به مخاطب عام رجوع کنیم، یعنی بگوییم هر اثری که بیشتر از سوی مردم مورد توجه قرار گرفت در صدر چنین تعهدی قرار می‌گیرد. در این زمینه ما منتقدان آگاه می‌خواهیم، نه صرفاً منتقد ادبی. برای این مهم به شخص آگاهی نیاز داریم که علاوه‌ بر آشنایی با ساختار داستان، نیازهای فطری دینی را نیز بشناسد.

captcha