محمدرضا عطاییفر، نویسنده و کارگردان تئاتر در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) گفت: با وجود تأکیدات صورت گرفته از سوی مدیران فرهنگی و هنری دولت تدبیر و امید در زمینه گسترش فعالیتهای فرهنگی و هنری اما هنوز شاهد اقدام ویژهای در این عرصه و به ویژه تولیدات فاخر تئاتری نیستیم که به نظر من بخش عمدهای از این مسئله به نهادینه نشدن تئاتر به عنوان یک شاخص توسعه در سبد فرهنگی مردم بازمیگردد.
وی ادامه داد: البته بخش دیگری از این معضل به نگرش اقتصادی مدیران تئاتری به عرصه تولیدات نمایشی مربوط میشود و از آنجا که چون تولید یک نمایش فاخر صرفه اقتصادی ندارد شاید در نگاه اول از شکلگیری و تولید آن ممانعت به عمل آمده و در نتیجه جای این تولیدات را گونهای از نمایشهایی موسوم به لالهزار و بولینگ عبدویی بگیرد که چون با اقبال عمومی مواجه میشوند لذا مسئولان را نیز به تولید آنها ترغیب نماید.
نباید به تئاتر به عنوان مقوله درآمدزا فکر کرد
عطاییفر تصریح کرد: این درحالیست که نباید به مقوله فرهنگساز تئاتر به عنوان یک مقوله درآمدزا همچون فضای موجود در سینما نگاه کرد، چرا که ساختار و فضای تولید و اجرای تئاتر با چیزی مانند سینما متفاوت است و دلیل آن هم فضای محدود اجرای نمایش، واحد بودن اجرای یک نمایش در طول روز و معدود بودن ظرفیت سالنهای تئاتری است که در خوشبینانهترین شکل نیز کفاف الزامات نمایشی را نمیدهد.
کارگردان نمایش «سایه سکوت» در ادامه گفت: به نظر من مدیران تئاتری باید نگرش خود را در مورد چرخه تولید و اقتصادی تئاتر تغییر دهند؛ از تئاتر نباید توقع درآمدزایی داشت بلکه باید برای آن هزینه کرد؛ هزینهای که بهای آن ارتقای سطح فرهنگ جامعه است که اگر این فرهنگ توسط اجراهای فاخر نمایشی ارتقا یابد، مظاهر فرهنگی آن را در مقولات دیگر جامعه همچون حس احترام به حقوق همنوع، صرفهجویی و پاسداشت منابع طبیعی و عمومی و سایر مسائل از این دست خواهیم دید که این خود در سطح کلان کمک به حفظ و صیانت از ذخایر مالی دولت کرده و موجب رونق شاخصهای اقتصادی میشود.
کمبود سرانه فضای نمایشی همیشه نگرانی مسئولان بوده است
وی تأکید کرد: همیشه نگرانی فعالان عرصه تئاتر و مدیرن فرهنگی کمبود سرانه فضاهای نمایشی بوده است، این نگرانی بجاست اما در عمل تصور میکنم کمتر کاری در تحقق اهداف و مرتفع شدن این نگرانی به وجود آمده باشد؛ به نظر میرسد که ساخت سالنهای نمایشی باید به موازات تولیدات نمایشی به پیش رود و پرداختن به یکی نباید موجب غفلت از مقوله دیگر شود؛ چیزی که شاید در این سالها مدیران در مورد پرداختن به هر کدام از آنها اولویتبندی میکردند و مثلاً هزینهای صرف ساخت و یا تجهیز سالنهای نمایشی شده و این امر خود غفلت از تولید آثار فاخر نمایشی و دادن خوراک فرهنگی به مخاطب را به دنبال داشته است.
عطاییفر افزود: تفکر جذب مخاطب به هر شیوه و ترفندی متأسفانه موجب شده است که در معدود تولیدات تئاتر دینی هم که در سال شاهد آن هستیم، مدیران و به تبع آن هنرمندان تئاتر برای فراهم آوردن شرایط به منظور استقبال مخاطبان از آثار نمایش دینی رو به شیوهای غیرملموس در تولید اینگونه نمایشها بیاورند و مثلاً صحنههایی از این نمایشها را شبیه به مضحکه کرده تا مگر با خنداندن مخاطب شرایطی پیش آید که طیف گستردهتری از آنها به دیدن این نمایشها بیایند در صورتی که به جای این رویکرد که همانگونه که اشاره کردم اشاعه تئاتر لاله زاری است باید بر غنای موضوع و روایت داستان و جذابیت در نحوه تولید آنها با استفاده از المانهای یک نمایش حرفهای توجه کنند.
نیاز به فوریتهای فرهنگی و هنری در کشور داریم
وی در پایان گفت: بی تردید پرداخت مؤثر به هنر نمایش، افزایش حجم آثار تولیدی، استفاده از همه ظرفیتهای موجود در حوزه سختافزاری و فضاهای نمایشی نیاز به اعمال یک ساز و کار فوریتی دارد و همچون فوریتهای اجتماعی و پلیسی که این روزها با بروز کوچکترین محرکی وارد عمل می شوند باید یک نظام فوریت فرهنگی و هنری نیز در کشور پدید آید تا متناسب با شرایط جامعه، بروز برخی ناهنجاریها و مشکلات، فوراً به تولید و عرضه مجموعه ای از آثار فرهنگی و هنری و از جمله تئاتر بپردازند.