به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، در جریان سفر سوم ناصرالدین شاه قاجار به اروپا، دولت انگلستان فرصت را غنیمت شمرده و تقاضای امتیاز انحصار توتون و تنباکو را از طریق تالبوت، مشاور نخستوزیر وقت انگلستان مطرح کرد.
ناصرالدینشاه نیز که هزینه بسیار زیادی را در سفر به اروپا متحمل شده بود، بلافاصله با این درخواست موافقت کرد و پس از بازگشت به ایران در سال 1307 ه.ق قراردادی را با تالبوت در این زمینه منعقد کرد.
با توجه به مفاد موجود در قرارداد، در حقیقت هیچگونه عایداتی نصیب ملت ایران نمیشد و اگر سهمی هم وجود داشت که بسیار ناچیز و بیمقدار بود، آن هم به دربار تعلق داشت که این امر در ادامه موجب بروز نارضایتی بین مردم شد.
با انعقاد این قرارداد، انگلیسیها بلافاصله اتباع خود را به بهانههای مختلف وارد ایران کردند تا بتوانند هر چه سریعتر برنامههای خود را در زمینه عملی کردن مفاد معاهده اجرا کنند. این اقدام انگلیسیها و همچنین، امکاناتی که ایشان برای اتباع خود در ایران به کار گرفتند رفته رفته موج ناآرامیها را در کشور به وجود آورد.
ابتدا نارضایتیها در فاری و سپس در اصفهان و دیگر نقاط کشور آغاز شد و دربار نیز همواره در برابر این نارضایتیها با بهانه اینکه مهر شاه اعتبار دارد و کشور با دولت انگلستان طرف است، سکوت میکرد.
در این زمان کار به حدی بالا گرفت که علمای اعلام بهویژه آیتاللهالعظمی میرزای شیرازی پس از اینکه دربار ناصرالدینشاه به بهانههای واهی از لغو قرارداد سرباز زد، وارد صحنه شده و نظان استبدادی را زیر فشار قرار دادند.
آیتاللهالعظمی میرزای شیرازی، مرجع عالیقدر جهان تشیع که در آن هنگام در عتبات عالیات و شهر سامرا حضور داشت، فتوای تاریخی خود را در تحریم توتون و تنباکو صادر کرد که تأثیری شگرف در تاریخ معاصر ایران گذاشت.
مردم ایران حتی بسیاری از درباریان شاه(بیشتر بانوان حاضر در دربار) با اتکا به فتوای میرزای بزرگ قلیانها را شکسته و به اجرای این فتوای تاریخی پرداختند و کار را چنان به شاه و درباریان سخت کردند که سرانجام ناصرالدینشاه مجبور به لغو این امتیاز شد.
این اقدام آیتاللهالعظمی میرزای شیرازی در تحریم تنباکو در واقع اولین ضرب شست علمای اعلام به نظام استبدادی آن دوران در ابعاد بسیار وسیع بود که زمینه را چنان فراهم کرد که پایههای این نظام فاسد که شاه را سایه خدا در زمین میدانست، به لرزه درآمد.
این حرکت تاریخی مردم ایران را که غرق در این نظام سرتاسر ظلم و قتنه و فساد بودند، چنان بیدار کرد که به فکر اجرای خواستهها و حقوق حقه خود در مورد نظام سیاسی و حق حاکمیتی افتادند و زمینه اتفاقات بزرگ آینده را در کشور به وجود آورد.
با این فتوا مردم ایران فهمیدند که میتوان با اتحاد و تحت پرچم و لوای روحانیت خود که همواره تنها مرجع برای ظلمستیزی در طول دوران حیات شیعه بوده است در برابر ظلم و فساد ایستاد و کارهای بزررگی را در رسیدن به حقوق حقه خود انجام داد.
همانطور که آینده نشان داد با اتحاد مردم و ورود روحانیون طراز اول جهان تشیع به صحنه چند سال پس از این واقعه انقلاب مردم در برابر استبداد به پیروزی رسید و نظام سلطنت مطلقه جای خود را به مشروطه سلطنتی داد.
این روند چنان ادامه پیدا کرد که در سالهای نهچندان دور به پیروزی نهضت ملی کردن صنعت نفت و در نهایت به برچیده شدن نظام استبدادی و استعماری به رهبری مرجعیت شیعه، امام خمینی(ره) منجر شد.