حجتالاسلام و المسلمین محمدعلی اسدینسب، مدیر گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، به بیان نکاتی در باب اولویتهای پژوهشهای قرآنی و آسیبهای این حوزه و همچنین جایگاه این پژوهشها در علوم انسانی و روششناسی بهرهبرداری از قرآن در این علوم پرداخت.
روششناسی استفاده از قرآن در عرصه علوم انسانی
اسدینسب با بیان این که علوم انسانی عبارت است از علوم برخاسته از تجربیات و عقل بشری و منبع قرآن هم وحی الهی است، درباره راهکار استفاده از قرآن در عرصه علوم انسانی، اظهار کرد: اگر ما بخواهیم استفادهای اثربخش از قرآن در حوزه علوم انسانی داشته باشیم، اولاً باید عرصه خاصی را مانند اقتصاد، تربیت، جامعهشناسی یا مدیریت و ... را مشخص کنیم و بعد علم مربوطه، یعنی تجارب علمی دانشمندان و فرهیختگان و صاحبنظران آن حوزه را تا این زمان مطالعه کنیم و ببینیم که برای مثال در عرصه مدیریت در مسئله گزینش، در مسئله جذب، در مسئله نظارت و ... چه مدلهایی را ارائه دادهاند و به چه قواعدی رسیدهاند.
وی ادامه داد: بعد از این باید به مطالعه قرآن با توجه به مباحث مطروحه در مدیریت بپردازیم و همچنین با توجه به آن چه که ممکن است در عرصه مدیریت مطرح شود؛ یعنی خودمان را منحصر در آن چه که در علوم انسانی مطرح شده است، ندانیم و با این دید قرآن را مطالعه کنیم. بنابراین باید همزمان دو دید داشته باشیم؛ با یک دید، با توجه به اطلاعاتی که در بحث مدیریت یا تربیت یا اقتصاد هست، قرآن را مطالعه کنیم و با یک دید هم به گونهای قرآن را مطالعه کنیم که ای بسا امکان دارد قرآن در عرصه مدیریت یا اقتصاد یا تربیت و امثالهم مطالبی گفته باشد که در علوم مربوطه نباشد.
اسدینسب با اشاره به حالتهای ممکنی که در عرضه علوم دانشگاهی غربی به قرآن، پیش میآید، عنوان کرد: وقتی مطلبی را از این علوم به قرآن عرضه میکنیم، یا قرآن در برابر آن ساکت است، یا تأیید میکند، یا تکمیل میکند، یا رد میکند، یا مطلبی را میگوید که اصلاً در آن علم وجود ندارد. پس از مشخص کردن این موارد، نوبت به سازماندهی مطالب میرسد و با سازماندهیای که انجام میدهیم ای بسا به تولید علم برسیم و ای بسا به نظریات جدید برسیم.
وی با تأکید بر توجه به گزارههای قرآنی، توجه به روایات مسلم، توجه به مبانی دینی، توجه به مسلمات عقلی، توجه به بدیهیات علمی و نظریات اثبات شده، توجه به تجارب بشری و توجه به نیازمندیهای بومی در روند تدوین، گفت: اینها را باید به عنوان سیاستها و اصول حاکم بر تحقیقات در نظر گرفت و وقتی که این مجموعه را در نظر میگیریم، محصول کار و برآیند کار ما چیزی میشود که میتوانیم به آن بگوئیم مدیریت قرآنی، یا مدیریت دینی یا مدیریت اسلامی و از این قبیل ... .
روند مطالعات قرآن و علوم انسانی رو به رشد است
مدیر گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در مورد ارزیابی خود از مسیر و روندی که در حال حاضر در پژوهشهای اینچنینی طی میشود، بیان کرد: ما هنوز در ابتدای کار هستیم، ولی اقدامات خوبی دارد انجام میشود. آن چه مهم است، این است که این راه را باید گام به گام و با حوصله پیمود تا به نتیجه برسیم. روند کند است و گاهی اشکالاتی دارد و باید آسیبشناسی شود، اما در مجموع با روند رو به رشدی مواجهیم.
لزوم تأسیس دانشگاههای علوم انسانی توسط حوزه علمیه
اسدینسب با اشاره به نقش و جایگاه حوزه علمیه در این رابطه عنوان کرد: من معتقدم که در حوزههای علمیه بهترین شیوه کار این است که خود حوزههای علمیه، دانشگاههای اقتصاد، مدیریت و دانشگاه علوم انسانی تأسیس کنند و تمام علوم غربی توسط طلاب معتقد و طلاب کارکشته مطالعه شود و به اینها مدارکی هم داده شود و پایاننامه و تمام مراحلی که در دانشگاه هست، طی شود و در واقع این افراد بین رشتهای کار کنند. البته اینگونه عملکرد الان کمابیش شروع شده، اما هنوز عام نشده و به صورت فرهنگ جامعه و ساختار حوزه علمیه قلمداد در نیامده است. الان در جامعة المصطفی(ص) یا در پژوهشگاه خود ما این کار را کم و بیش شروع کردهایم، اما در هر حال این هم در آغاز راه است.
لزوم طراحی و تدوین قواعد برداشت از قرآن در عرصه علوم انسانی
وی با تأکید بر لزوم طراحی و تدوین قواعد برداشت از قرآن در عرصه علوم انسانی، عنوان کرد: ما نیازمند شیوهنامهای هستیم که بگوید که قرآن را چگونه وارد عرصههای علوم انسانی کنیم. خود این شیوهنامه قواعد خاصی میخواهد. ای بسا کسی نام قرآن را میگذارد، اما از روح قرآن در اثر او خبری نیست و در واقع همان مطالب غربی را بر آیات قرآن تحمیل کرده است.
پژوهشهای قرآنی باید زیر نظر حوزه باشد
مدیر گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پاسخ به این سؤال که آیا تدوین چنین شیوهنامهای و رعایت قواعد آن برای حاصل شدن مقصود کفایت میکند؟ اظهار کرد: این کفایت نمیکند. پژوهشهای قرآنی باید زیر نظر حوزه باشد، چرا که دانشگاه نمیتواند پژوهشهای قرآنی اجتهادی را انجام بدهد. پژوهشهای قرآنی راهکارهای خاص خود را دارد و با توجه به قواعد تفسیر و قواعد اصول فقه باید انجام شود؛ یعنی به گونهای باشد که مفسران آن را بپذیرند.
ماهیت میانرشتهای مطالعات علوم انسانی در قرآن
اسدینسب افزود: در واقع تدوین در عرصه علوم انسانی به شیوهای که گفته شد باید به گونهای باشد و نتیجه آن به شکلی باشد که برای مثال در عرصه مدیریت، کسی که دکترای مدیریت دارد، ببیند که حرفهای معقولی در حوزه مدیریت زده شده است و یک مفسر هم وقتی که میبیند، بگوید برداشتهای قرآنیای که شده، درست، معقول و منطقی است. ممکن است این فرد برخی مطالب را نپذیرد اما شیوه را باید قبول کند، باید کار را بپذیرند.
وی با اشاره به ماهیت بینرشتهای مطالعات علوم انسانی در قرآن، گفت: نتیجه این مطالعات باید به گونهای باشد که هم کسانی که رشته قرآنی دارند، کار را در المجموع بپذیرند و هم کسانی که در رشتههای علوم غربی و علوم انسانی متخصصند و دارای آثار و اهل و تدریس و دانشگاهی هستند، اثر تولید شده را به عنوان اثری تخصصی بپذیرند. اگر این دو رعایت بشود، میتوان بارقه امیدی را دید و بگوئیم که در راستای علوم انسانی بر محور قرآن قدم برمیداریم.
آسیب اصلی در حوزه مطالعات علوم انسانی در قرآن
اسدینسب در پایان این بخش از این گفتوگو در مورد آسیب اصلی در حوزه مطالعات علوم انسانی در قرآن بیان کرد: یکی از مهمترین آسیبها در عرصه پژوهشهای قرآنی در راستای علوم انسانی، این است که اکثر افرادی که متخصص علوم قرآنی هستند، متخصص علوم انسانی نیستند و نمیتوانند در عرصه علوم انسانی قلم بزنند. از این جهت بود که ما آن مؤسسه یا دانشکده یا دانشگاه بینرشتهای را پیشنهاد دادیم که افراد در واقع با دو بال آموزش ببینند تا بتوانند با هر دو تحقیق کنند.