کد خبر: 4322249
تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱۴۰۴ - ۰۰:۰۹
فروغ پارسا در گفت‌وگو با ایکنا از قرائت زنانه قرآن می‌گوید

فقه پویا و نقش زنان؛ فرصت‌ها و چالش‌ها در جهان معاصر

زنان همیشه نقش‌آفرینان مهمی در تاریخ و جامعه بوده‌اند، اما بازخوانی جایگاه آنان در دین و حقوق اسلامی، موضوعی است که امروز بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. دانشیار پژوشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در گفت‌وگو با ایکنا، از «قرائت زنانه از قرآن» و ظرفیت فقه برای پذیرش نقش فعال زنان در علوم دینی و جامعه سخن می‌گوید.

خانم آرام//قرائت زنانه از دین نیاز مبرم جامعه امروز

زن در نگاه فطری انسان، از آغاز تاریخ تا امروز، همواره نماد تازگی، عشق، زایش و آفرینش بوده است. از ایشتارِ اکدی و آیزیسِ مصری گرفته تا لات و عُزّی در عربستان و آناهیتا در ایران و آفرودیت و آرتمیس در یونان باستان، همه این ایزدبانوان زایش و عشق در ضمیر انسانی به صورت زن صتویر شده‌اند و این خود گواهی روشن بر این حقیقت است. حتی ریشه واژه «زن» در زبان فارسی نیز پیوندی معنا‌دار با واژه «زندگی» دارد.

در اسلام نیز زن، ریحانه‌ای آسمانی معرفی شده که خداوند آن را بر زمین نهاده است. طبق نقل حدیث مشهور «لولاک»، فاطمه زهرا(س) ـ که یک زن است ـ علت آفرینش هستی دانسته شده و همان‌گونه که امام صادق(ع) می‌فرمایند، او حجت الهی بر دیگر حجت‌های خداست. زنی که مادر است و بهشت زیر قدم‌های او قرار دارد، چنان‌که در بیان پیامبر اکرم(ص) آمده است: «الجَنَّةُ تَحتَ أقدامِ الاُمَّهاتِ». به پاس نه ماه حمل فرزند و دو سال پروراندن او با شیره جان، بر فرزند لازم است تا پایان عمر در برابر مادر خاضع، متواضع و فرمان‌پذیر باشد و حتی با کلامی اندک، دل نازک او را نیازارد.

با این همه، زن در طول تاریخ بارها مورد بی‌مهری و ستم قرار گرفته و از حقوق خود محروم شده است؛ از زنده‌به‌گور کردن دختران در جاهلیت گرفته تا محرومیت از آموزش و انواع سوءاستفاده‌ها در دوران‌های مختلف. اکنون به مناسبت ولادت مادر مهربان هستی، حضرت صدیقه طاهره(س)، فرصتی فراهم شده است تا بار دیگر مسئله زن، حقوق او و قرائت زنانه از دین را مورد توجه قرار دهیم.

گروه اندیشه ایکنا، به مناسبت میلاد حضرت زهرا(س)، به سراغ بانویی با سوابق درخشان علمی و پژوهشی رفته و پای سخنان ایشان نشسته است. فروغ پارسا دارای دکترای الهیات، دانشیار پژوشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، صاحب کتاب‌ها و مقالات متعددی در خصوص الهیات، قرآن و حدیث است که مشروح گفت‌وگو را پیش‌کش حضور شما می‌کنیم.

ایکنا - در آغاز گفت‌وگو مقدمه‌ای در رابطه با موضوعات پیرامون زن و اسلام در جهان معاصر بفرمایید. 

همان‌گونه که مستحضر هستید، از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، حرکتی با عنوان فمینیسم(Feminism) در جهان مدرن و به‌ویژه در غرب پدید آمد؛ حرکتی که هدف آن احقاق حقوق زنان و مبارزه با هرگونه تبعیض علیه آنان بود. این جنبش از اوایل سده بیستم به جهان اسلام نیز راه یافت و از این زمان به بعد، تلاش برای رفع تبعیض از زنان در جوامع اسلامی نیز وارد مرحله تازه‌ای شد. بسیاری از اندیشمندان مسلمان، از جمله شیخ محمد عبده و دیگران، با ارائه تفسیرهایی نو از برخی آیات قرآن در حمایت از حقوق زنان، در تقویت این جریان نقش مؤثری ایفا کردند. در نتیجه، در قرن بیستم و بیست‌ویکم با گونه‌ای جدید از تفسیر که آن را «قرائت زن‌گرایانه از قرآن» می‌نامند، روبه‌رو هستیم. این رویکرد تفسیری، به‌طور ویژه به آیاتی درباره حجاب، تعدد زوجات و قوامیت مردان می‌پردازد و می‌کوشد نشان دهد که این آیات ـ برخلاف ادعاهای مخالفان اسلام ـ نه تنها حاوی تبعیض علیه زنان نیستند، بلکه دربردارنده تأکید بر شأن و کرامت زن‌اند.

از مباحث مهمی که در این نوع تفسیر مورد استناد قرار می‌گیرد، می‌توان به عدم تفاوت میان زن و مرد در اصل آفرینش، حقوق مالی زنان ـ که قرآن به صراحت بدان اشاره کرده است ـ و مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان، همچون داستان حضرت بلقیس یا بیعت زنان با پیامبر(ص)، اشاره کرد. مجموعه این آیات و مفاهیم، نشان می‌دهد که خداوند هیچ‌گونه تبعیضی علیه زنان روا نداشته و همین نکات بستری برای شکل‌گیری گفتمانی فراهم کرده که امروزه از آن با عنوان «قرائت زن‌گرایانه» یاد می‌شود.

ایکنا ـ مبحث جنبش فمینیسم مطرح شد. لطفاً درباره کلیت این جنبش توضیح دهید و بفرمایید آیا فمینیست بودن با مسلمان بودن قابل جمع است یا خیر؟

این موضوع بسیار مطرح بوده و درباره آن فراوان سخن گفته شده است. درباره جنبش فمینیسم باید گفت که این جریان در جهان و از دل مدرنیسم و اومانیسم متولد شده و دارای مبانی و معرفت‌شناسی خاص خود است؛ ازاین‌رو قابل ادغام کامل با اسلام نیست. با این‌حال، فمینیسم یک شعار محوری دارد و آن «رفع تبعیض علیه زنان» است؛ شعاری که اسلام و آیات قرآن نیز بر آن تأکید دارند. زنان مسلمان نیز همین شعار را اخذ کرده و در جهان اسلام به کار گرفته‌اند.

این‌گونه مباحث بسیار مطرح شده‌اند؛ مسائلی مانند جمع‌پذیری آزادی با اسلام، یا سازگاری علم ــ به‌ویژه علوم تجربی جدید ــ با اسلام، و همین‌طور نسبت حقوق زن به شکل غربی (فمینیسم) با اسلام. در این میان، گروهی به امکان جمع این مفاهیم با اسلام باور دارند و گروهی دیگر آن را ناممکن می‌دانند. با این وجود، زنانی که در جهان اسلام با تبعیض علیه زنان مبارزه کردند، هرگز خود را فمینیست ننامیدند، هرچند این جنبش بر آنان اثرگذار بوده است. برای نمونه، حتی سیستم حکومتی ما نیز بی‌تأثیر از غرب نیست؛ زیرا شکل کنونی انتخابات و رأی‌گیری در اسلام سنتی وجود نداشته است. در بسیاری مسائل دیگر نیز میان آموزه‌های اسلامی و مکتب‌های مدرن مشابهت‌هایی دیده می‌شود؛ همان‌گونه که درباره عدالت، کمونیست‌ها و مارکسیست‌ها نیز سخن گفته‌اند.

در زمینه حقوق زنان نیز، بحث رفع تبعیض در اصل توسط جنبش فمینیسم مطرح شد و زنان مسلمان از این ایده برای مبارزه با برخی تبعیض‌های موجود استفاده کردند و کوشیدند تا بخشی از آن‌ها را از میان بردارند. از جمله نمونه‌های روشن این تبعیض‌ها، ممنوعیت تحصیل زنان در مدارس و حوزه‌های علمیه در اوایل قرن بیستم بود؛ مگر اینکه پدر، برادر یا همسرشان از علما یا افراد باسواد باشد و شخصاً به آنان آموزش دهد. از این رو، مسئله آموزش زنان در جهان اسلام همواره موضوعی جدی بوده است، تا اینکه شیخ محمد عبده (متوفای 1905) حدود 120 یا 130 سال پیش تلاش کرد این موضوع را وارد قانون مدنی مصر کند تا زنان بتوانند به عنوان مفسر به تحصیل بپردازند.

ایکنا – آیا شخصیت‌هایی مانند آمنه ودود و آثار و فعالیت‌هایشان در تغییر رویکرد تفسیری و ایجاد و گسترش رویکرد زن‌گرایانه تأثیری داشته است؟

بله، بی‌تردید این جریان تأثیرگذار بوده است؛ اما همان‌گونه که پیش‌تر اشاره کردم، آغاز این حرکت به اوایل سده بیستم بازمی‌گردد. شیخ محمد عبده، مفسر برجسته قرآن و صاحب تفسیر «المنار»، همراه با شاگردانی چون قاسم امین، از نخستین کسانی بودند که این مسیر را گشودند. در قرن بیست و یکم، شخصیت‌هایی مانند آمنه ودود این جریان را ادامه داده‌اند؛ اما در سراسر قرن بیستم نیز زنان متعددی در جهان اسلام ــ از جمله نظیره زین‌الدین، زینب الغزالی و بسیاری دیگر در کشورهایی چون مصر، تونس، مراکش و ایران ــ به طرح دیدگاه‌هایی درباره «قرائت زن‌گرایانه از قرآن» و «عدم تبعیض قرآن کریم نسبت به زنان» پرداختند.

در دوران معاصر نیز، افزون بر آمنه ودود که نام بردید، پژوهشگرانی مانند فاطمه مرنیسی و اسماء بارلاس هر یک بخشی از آیات قرآن را با این رویکرد مورد تفسیر و بازخوانی قرار داده‌اند.

ایکنا – آیا تفاوتی میان قرائت زن‌گرایانه و قرائتی که حاصل مواجهه یک زن با متن مقدس است وجود دارد؟ به عبارتی دیگر آیا یک مرد می‌تواند چنین قرائتی داشته باشد؟ و یا اینکه یک زن از آن رو که زن است حتما این نوع قرائت را دارد؟

بله، این دو مقوله با یکدیگر متفاوت‌اند. برای نمونه، همان‌گونه که اشاره شد، شیخ محمد عبده و شاگردش قاسم امین هر دو مرد بودند، اما این رویکرد را پی گرفتند. قاسم امین نیز دو کتاب مهم در این حوزه با عنوان‌های «آزادی زن» و «زن نوین» نگاشته است. بسیاری از بزرگان دیگر نیز همین مسیر را دنبال کرده و درباره حقوق زن و مسائل زنان تألیفاتی ارائه کرده‌اند. از جمله می‌توان به آیت‌الله جوادی آملی در کتاب «زن در آینه جلال و جمال»، سید محمدحسین فضل‌الله و محمدمهدی شمس‌الدین اشاره کرد.

این اندیشمندان با استناد به آیات قرآن و تحلیل نقادانه برخی احادیث ــ که بر پایه آن‌ها بعضی علما معتقد بودند «زن اگر به قدرت برسد موجب تباهی می‌شود» ــ به بررسی مسئله مشارکت سیاسی زنان در اسلام پرداختند. آنان با وجود اینکه مرد بودند، رویکردی نه صرفاً زن‌گرایانه، بلکه شایسته‌سالارانه اتخاذ کردند و با نگاهی اجتهادی به آیات و روایات، به این نتیجه رسیدند که زن می‌تواند مشارکت سیاسی و اقتصادی داشته باشد.

ایکنا - درباره ضرورت اجتهاد و قرائت زنانه از دین در جهان معاصر بیشتر بفرمایید.

این مسئله یک ضرورت و نیازی مبرم است. در مقالات مختلف به این نکته پرداخته شده که وقتی زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می‌دهند و در بسیاری از فعالیت‌ها ــ مانند رانندگی، تدریس در مدارس و دانشگاه‌ها و حضور در عرصه‌های اجتماعی ــ با مردان مشترک‌اند، نمی‌توان آنان را نادیده گرفت. از این‌رو، اجتهاد و تفسیر آیات قرآن به‌عنوان مرجع فکری و عملی همه افراد جامعه اسلامی ــ که زنان نیز بخشی جدایی‌ناپذیر از آن هستند ــ باید به‌گونه‌ای تعریف و تبیین شود که زنان نیز همانند مردان بتوانند وارد این حوزه شوند و نقش‌آفرینی علمی و تخصصی داشته باشند.

ایکنا - آیا این عدم ورود بانوان به این عرصه، تا قرن 19 برخاسته از پارادایم فکری و ذهنیت مردسالار جوامع مسلمان است؟

بله، اما باید توجه داشت که این ذهنیت مردسالارانه تنها به جهان اسلام محدود نبوده، بلکه در سراسر جهان وجود داشته است. در حقیقت، نهضت فمینیسم در واکنش به تبعیض علیه زنان و نادیده‌گرفتن آنان، به‌ویژه پس از انقلاب صنعتی در اروپا شکل گرفت؛ زمانی که زنان همانند مردان در کارخانه‌ها کار می‌کردند، اما دستمزدشان تنها حدود یک‌سوم دستمزد مردان بود. وضعیتی مشابه نیز در جهان اسلام وجود داشته است.

امروز نیز مشاهده می‌کنیم که زنان در سراسر کشور نقش پررنگی ایفا می‌کنند؛ چه در شمال و شالیزارهای آن و چه در جنوب و نخلستان‌هایش. بنابراین، اگر بگوییم بخشی از جامعه و جهان آفرینش که چنین نقشی بر عهده دارند حق تفسیر و فهم قرآن را ندارند، یا اینکه مشارکت سیاسی و اجتماعی مخصوص مردان است، در واقع ظلمی است در حق زنان.

ایکنا - به نظر شما، قشر سنتی جامعه مذهبی ایران، پذیرش برآمدن یک زن به عنوان مفسر را دارد؟

بله، کاملاً امکان‌پذیر است و هیچ مشکلی در پذیرش این مسئله وجود ندارد. در حال حاضر، تعداد دانشجویان و دانش‌آموختگان زن از مردان بیشتر است و به‌طور ویژه در رشته علوم قرآن و حدیث، حدود ۷۰ تا ۷۵ درصد دانشجویان و فارغ‌التحصیلان را بانوان تشکیل می‌دهند. ان‌شاءالله در آینده، ثمرات این حضور گسترده و فعال را بیش از پیش خواهیم دید.

ایکنا – حال اگر بخواهیم به مبحث فقه و بانوان بپردازیم، بفرمایید که آیا حضور بانوان در جامعه به عنوان فقیه و یا مرجع تقلید امکان‌پذیر هست؟

نه‌تنها امکان‌پذیر است، بلکه یک ضرورت به شمار می‌آید. بانوان توانایی خود را ثابت کرده‌اند و امروز «فقه با نگاه زنانه» شکل گرفته و شمار قابل توجهی از بانوان فقیه در جامعه حضور دارند. اگر برخی مراجع بخواهند این مسئله را نادیده بگیرند یا انکار کنند، به‌مرور زمان این موضوع جای خود را خواهد یافت؛ چراکه هنگامی که جامعه فقهی شایستگی‌های بانوان را در امر اجتهاد مشاهده کند، آن را خواهد پذیرفت. در گذشته نیز علمای بزرگ و مراجعی بوده‌اند که به بانوان اجازه اجتهاد داده‌اند، بنابراین این مسئله نیز حل‌شدنی است و روند طبیعی خود را طی خواهد کرد.

ایکنا ـ به‌عنوان سؤال پایانی؛ آیا فقه سنتی ما در این زمینه و در احکام مربوط به حقوق زنان، مانند مسئله خوانندگی بانوان (که بسیاری از مراجع، از جمله آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله سیستانی، آن را در اصل حلال دانسته‌اند مگر در شرایطی که موسیقی به طور کلی حکم حرمت پیدا کند)، همچنین مباحثی چون دیه، شهادت و ارث، قابلیت انعطاف‌پذیری دارد؟

من تعبیر «فقه سنتی» را دقیق نمی‌دانم. آنچه داریم فقهی پویا است که با توجه به مبانی خود، قطعاً ظرفیت انعطاف‌پذیری دارد. در تاریخ فقه نمونه‌های متعددی از این انعطاف دیده شده است. برای مثال، امام خمینی (ره) ابتدا حکم به حرمت شطرنج دادند، اما بعدتر آن را حلال اعلام کردند. همچنین در دهه‌های اخیر، مراجع درباره مسائل جدیدی مانند حد ترخص در شهرهای بزرگ و امور بانکداری دیدگاه‌های تازه‌ای ارائه کرده‌اند.

در خصوص مسئله خوانندگی که اشاره کردید، اختلاف در این موضوع تازه نیست. برای نمونه، ملامحسن فیض کاشانی، مفسر، عارف و فقیه سده یازدهم هجری، حکم به حلال بودن علی‌الاطلاق غنا و خوانندگی داده بود و در طول قرون، فتاوای مختلفی در این زمینه صادر شده است. همچنین مسائلی مانند دیه نیز در حال اصلاح و تغییر هستند. به‌طور کلی، فقه با همین مبانی که در حوزه‌های علمیه تدریس می‌شود، قابلیت و انعطاف‌پذیری لازم برای بازنگری و تغییر این احکام را دارد.

انتهای پیام
خبرنگار:
امیرعباس رستمی
دبیر:
سلما آرام
captcha