نامگذاری سال 1393 به «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» از سوی رهبر معظم انقلاب هم بیانگر نقاط مورد اهتمام و هدف یعنی اقتصاد و فرهنگ است و هم راهکار فکری و عملیاتی آن؛ یعنی عزم ملی و مدیریت جهادی را مطرح کرده است.
به عبارتی در حوزه اقتصاد، خلق حماسه اقتصادی و اجرایی شدن سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و در حوزه فرهنگ، تقویت فرهنگ دینی و اسلامی و اخلاقپایه شدن مناسبات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی با دو بال عزم ملی و مدیریت جهادی امکانپذیر است و این دوبال باید متوازن و هماهنگ با هم حرکت کنند و هر یک مکمل دیگری باشند.
از طرفی لازم است راهکار عملیاتی سال جدید به خوبی تبیین شود تا صرفا در قالب بستهای از صحبتها و سخنان کلی با کلماتی زیبا و دلنشین محصور نشود. براین اساس نوشتار حاضر میخواهد به بررسی چیستی مدیریت جهادی بپردازد.
برای تبیین مدیریت جهادی لازم است در گام اول آن را از مدیر جهادی تفکیک کرد؛ درست است که ما در عرصه اداره کشور نیازمند مدیرانی با تفکر جهادی هستیم اما مدیریت جهادی فراتر از فرد و ویژگیهای فکری و شخصیتی مدیران و مسئولان است.
در حقیقت مدیریت جهادی به این اشاره دارد که ساختار مدیریتی و نحوه اداره امور کشور باید متکی بر تفکر جهادی شود که این مسئله نیازمند تغییرات بنیادین در نحوه قانونگذاری، بودجهریزی، نظام اداری، اجرایی، توزیع و تخصیص منابع و مواردی از این گونه است.
در واقع صرف وجود مدیر جهادی نمیتواند ارائهدهنده یک مدیریت جهادی باشد. چه بسیار مدیران ارزشی که جهادگونه کار و تلاش میکنند اما قوانین دست و پاگیر و ساختار کهنه، خشک و انعطافناپذیر نظام قانونگذاری، اداری و اجرایی کشور از به ثمر رسیدن تلاشهای آنان جلوگیری کرده است و به جای اینکه این قوانین، نظامات و مناسبات تسهیلکننده و راهبرنده باشند خود به مانعی اساسی در پیشرفت و تحولات بنیادین در کشور بدل شدهاند.
به عبارتی اگر بحث را در قالب ساختار- کارگزار ببینیم شعار سال جدید تحول در ساختار و چرخشی اساسی در نحوه مدیریت کشور را مدنظر قرار دارد تا شیوه اداره و مدیریت کشور از ساختار مدیریتی مرسوم که امروز برقرار است به مدیریت جهادی تغییر یابد.
اما مدیریت جهادی دارای چه ویژگیهایی است که مدیریت مرسوم امروزی فاقد آن است؟ در پاسخ میتوان به چند نکته اشاره کرد: مدیریت جهادی بودجه و اعتبارمحور نیست؛ به عبارتی تنها چشم به بودجه و اعتبار ندارد که اگر کم باشد یا به موقع نرسد خدماترسانی آن متوقف شود و از این معطلماندگی هم احساس زیان و ضرر نکند.
دیگر اینکه مدیریت جهادی به منابع انسانی و شایستگیهای نیروها توجه ویژه دارد به گونهای که کار، تلاش، خلاقیت، تدبیر و برنامهریزی از سوی افراد در هر سازمان و نهاد دارای ارزش میشود و همه صرفا براساس مدرک تحصیلی یا سابقه کاری طبقهبندی نمیشوند.
همچنین مدیریت جهادی برخلاف برخی ذهنیتها و تصورات، مدیریتی بیتوجه به قانون نیست بلکه در عین قانونمداری در پی تسهیل قوانین و متناسب کردن آنان با شرایط روز و نماندن در گذشته است لذا نمایندگان مجلس در این زمینه وظیفهای حساس در سال جدید دارند تا خرواری از قوانین معارض و متضاد با هم و بعضا غیر ضرور با شرایط امروز کشور را بیابند و این قوانین را منقح کنند تا شفافیت مطلوب در حوزه قوانین ایجاد شود.
آخرین و شاید مهمترین نکته که می توان درباره مدیریت جهادی در این یادداشت به آن اشاره کرد اهمیت مقابله با فساد ساختاری و سیستماتیک در این نوع مدیریت است. اگر نظام مدیریت کنونی کشور اساسا درصدی را به عنوان فساد در نظام اداری و اقتصادی کشور، به غلط، طبیعی میداند، اما مدیریت جهادی در حقیقت مدیریتی ضدفساد است که میان فساد با پیشرفت و تحول هیچ نقطه مشترکی نمیبیند و به عبارتی پیشرفت و تحول حقیقی و پایدار را- که عدالت محور است- با وجود فساد و رانت از خرد و کلان ممکن نمی داند لذا بیشترین تلاش و هدف در این نوع مدیریت بستن راهها و کور کردن گرههای فسادآمیز در مناسبات و نظامات اداری، اجرایی و اقتصادی کشور است.
مهدی مخبری