سیدعبدالمجید رکنی، تهیهکننده برنامه «سمت خدا» چندی پیش و پس از ساخت 1200 برنامه از این مجموعه، طی حکمی از سمت خود عزل شد که علت این برکناری انتقادات شدید و تند وی از عملکرد مدیران رسانه ملی عنوان شد؛ وی در گفتوگوی اختصاصی با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، در مورد مشکلات و موانع موجود بر سر راه برنامهسازی دینی در رسانه ملی سخن گفته است که در ادامه میخوانید:
به نظر شما کارکرد یک رسانه در ساختار حکومتی جمهوری اسلامی ایران چیست؟
هر شرکت، ارگان و یا کارخانهای یک کالای انحصاری دارد و مشخصاً روی آن کالای انحصاری سرمایهگذاری میکند، علت هم این است که در مورد کالای انحصاری، رقبای آن سازمان نمیتوانند به سادگی رقابت کرده و به آن دست پیدا کنند؛ هرچند که خواه ناخواه در تولیداتی ممکن است اشتراکاتی هم داشته باشند اما باز تفاوتهایی میان آنها وجود دارد و امکان دارد از یکدیگر عقب افتاده و یا پیشی بگیرند. این مثال را از این جهت عنوان کردم که در رسانه ملی نیز باید تمرکز بر تولید کالای انحصاری باشد؛ به نظر شما کالای انحصاری نظام جمهوری اسلامی ایران چیست که رسانه ملی باید در تولید آن سختکوشانه سرمایهگذاری کند؟ آیا پخش مسابقات ورزشی و فوتبال کالای انحصاری است؟ مسابقه و سرگرمی چطور؟ اخبار سیاسی و یا تولید مجموعههای تلویزیون آیا اینها تنها در انحصار رسانه ملی ماست؟ پاسخ به این پرسشها منفی است. کالای انحصاری نظام جمهوری اسلامی ایران که رسانه ملی باید در زمینه آن سرمایهگذاری کند دین اسلام است، رسانه ملی باید کارکرد دینمدارانه داشته باشد.
یعنی صدا و سیمای کشورهای اسلامی تولیدات دینی ندارند؟
حتماً، آنها هم در مورد دین تولیداتی نوعاً هم از نظر کمی و هم کیفی بهتر از ما دارند؛ نه تنها آنها که کشورهای غیراسلامی نیز آنچه را که باور دینی خودشان است ترویج میکنند، حتی ممکن است در مورد مسائلی دینی و ارزشی همچون مضامین اخلاقی و انسانی نیز مشترکاتی با ما داشته باشند، منظور من تولیداتی دینی است که تفسیری از گفتمان انقلاب اسلامی دارد، آنچه که امام (ره) آن را بسط و گسترش داد وگرنه در آن چیزی که به ظاهر تولیدات دینی محسوب میشود ترکیه و مالزی که از ما پیشتازند. ما اگر این ادعا را داشته باشیم که تنها رسانه اخلاقمدار در منطقه و جهان هستیم، ادعای بیجایی را مطرح کردهایم؛ اغلب رسانههای دنیا در تبلیغ آنچه که باور دارند از من یک سر و گردن هم به لحاظ تکنیکی و هم خلاقیت محتوایی بالاتر هستند؛ ضمن اینکه حجم تولیدات آنها با ما اصلاً قابل مقایسه نیست.
انتظار و توقع از رسانه ملی نظام جمهوری اسلامی در چه حدی است؟
انتظار در این سطح و حدود است که با توجه به پولی که از سرمایه ملی در آن هزینه میشود، شاهد تولید و پخش برنامههایی باشیم که مروج فرهنگ و ارزشهای نظام حاکم باشد؛ همه جای دنیا به این شکل است، حکومتهای لیبرال و کمونیسم هم ارزشهای خود را در تلویزیون ملی ترویج میکنند، آیا پخش راز بقا، برنامه پزشکی و آشپزی کالای انحصاری جمهوری اسلامی ایران است و نمیتوان آن را در رسانه دیگری سراغ گرفت؟ نمیگویم اینها نباشد، اما تلویزیون نظام اسلامی باید شاخصههای دیگری هم داشته باشد؛ شما اخبار سیاسی را از رسانه ملی حذف کنید، مخاطبی که با ایران و وقوع انقلاب اسلامی در آن بیگانه است آیا با روشن کردن تلویزیون با آنچه که از آن پخش میشود خواهد توانست حتی بارقههایی از ارزشهای انقلاب اسلامی را دریافت کند؟ بحث من اینجاست که حتی تولید و پخش آثاری که دوستان به آن افتخار میکنند هم تنها منحصر به انقلاب اسلامی نمیشود؛ به نظر شما پخش مجموعه تلویزیونی «یوسف پیامبر» و سریالهایی از این دست در حکومت ستمشاهی طاغوت امکانپذیر نبود؟
پس اعتقاد دارید که رسانه ملی از هدف والای خود یعنی تبیین اندیشه و ارزشهای انقلاب اسلامی منحرف شده است؟
اجازه بدهید مثالی بزنم، شما قصد دارید به سمت کرج بروید، دو راه خروجی از تهران به شما پیشنهاد میکنند، یک بار با سرعت 5 کیلومتر از جاده کرج عازم میشوید و یکبار با سرعت 100 کیلومتر در ساعت از جاده قم، به نظر شما کدام حالت درست است؟ قطعاً حالت اول یعنی حتی اگر خیلی دیر هم به مقصد برسید ولی این یقین را دارید که میرسید اما در حالت دوم با این سرعت شتابنده نه تنها به مقصد نمیرسید که مرتب هم دارید از هدف دور میشوید، رسانه ملی در حالت دوم قرار گرفته است یعنی همین طور در حال ازدیاد شبکههای خود است، کدام شبکه معرف گفتمان انقلاب اسلامی است «آی فیلم»؟ «نسیم» و یا شبکه «پویا»؟ رسانه ملی باید توقف کند یا راه اشتباهی را که رفته برگردد و یا مسیر را تغییر دهد؛ من نمیگویم که مؤلفه رسانه ملی انقلاب اسلامی این است که در آن مدام فردی در کسوت روحانی بیاید و راجع به دین و دیانت سخن گوید؛ گفتمان انقلاب اسلامی باید در آن رایج شود؛ اندیشه اسلامی که مفسر و معمر آن امام خمینی(ره) است و باید در یک کلام بگویم که رسانه ملی باید جهتگیری خود را مشخص کرده و در ادامه راه تجدیدنظر کند. برنامه «سمت خدا» داشت این موضوع و نگرانی را بازتاب میداد؛ ما با مسئولان رسانه ملی دعوای قرآنی داشتیم و این برنامه داشت به مسئولان این مسئله را گوشزد میکرد که البته گویا به مذاق مدیران رسانه ملی خوش نیامد. البته اشکالی ندارد؛ ما میدانیم که برای امر به معروف و نهی از منکر باید هزینه پرداخت کرد؛ گاه علی خلیلیها در خیابان به جرم امر به معروف و نهی از منکر لسانی به شهادت میرسند و گاه سربازان فرهنگی در گوشهای از رسانه ملی و داخل یک استودیو برنامهسازی، این برای من و گروه تولید مجموعه «سمت خدا» ارزشمند است.
رسانه ملی این روزها از سوی کارشناسان رسانه و ارتباطات متهم به ترویج مصرفگرایی است؛ نظر شما چیست؟
آنچه که در قالب تبلیغات و پیام بازرگانی از رسانه ملی پخش میشود هیچ سنخیتی با اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی ندارد؛ شأنیت برنامهسازی در رسانه ملی به دلیل پخش نامحدود تبلیغات بازرگانی که در آن نه به قناعت مؤمنانه توجه میشود و نه مروج صرفه جویی است تحتالشعاع قرار گرفته است، این امر برای همه برنامه سازان تکلیف شده که برای تولید و روی آنتن رفتن خود مشارکت بگیرند؛ حامی مالی جذب کنند هر چند که ممکن است در اغلب اوقات محتوای برنامه با آنچه که به عنوان تبلیغات بازرگانی پر زرق و برق پخش میشود هیچ تجانسی نداشته باشد و اثرات مثبت آن را نیز خنثی کند، پرسشی از مسئولان دارم و آن اینکه آیا برای برنامهسازان برنامههایی چون تبلیغات ریاست جمهوری و راهپیمایی 22 بهمن و یا حتی مواردی مثل مجاب کردن مردم در مشارکت در فاز دوم هدفمندیها نیز این مسئله که باید هزینهها از طریق پخش پیامهای بازرگانی تأمین شود وجود دارد؟! باز هم تکرار میکنم که رسانه ملی باید جهتگیری خود را تغییر دهد، در شرایط حاضر لوله توپ به سمت جبهه خودی است و ما در حال رساندن مهمات هستیم اما این مهمات دارد به کدام سمت شلیک میشود؟ تغییر جهت در رسانه ملی یعنی اینکه لوله اسلحه را به سمت دشمن بگیریم، در آن زمان حتی اگر کلاشینکف نیز داشته باشیم، بالاخره خواهیم توانست دشمن را از پای درآوریم.
در شرایط کنونی تکلیف چیست؟ چه راهکاری را برای برونرفت رسانه ملی از ورطهای که به تعبیر شما انحراف از مسیر صحیح و درست در جهت تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی است پیشنهاد میکنید؟
خانوادهها و والدین به خیال آنکه پای همه برنامههای تولید و پخش شده از رسانه ملی را شخص اول نظام جمهوری اسلامی امضاء کرده است، با طیب خاطر اجازه می دهند که فرزندانشان در معرض پیام های ارسالی از آن قرار گیرند در حالیکه این تصور اشتباه است که والدین تصور کنند همه آن چیزی که از رسانه ملی پخش می شود درست و اصولی است و مثلاً شورای عالی انقلاب فرهنگی روی جزء به جزء آنها نظارت دارد؛ مسئله ایجاست که برنامهسازان و تهیهکنندگان تلویزیونی خود را پشت ارزشهای نظام و انقلاب خود را پنهان کردهاند و ابتدا باید هویت آنها افشا شود که غالباً به آنچه که میگویند و در جهت برنامهسازی اقدام میکنند اعتقاد و ایمان قلبی ندارند؛ یک تهیهکننده برنامه دینی ابتدا و پیش از دست به کار شدن باید مورد آزمون قرار گیرد که آیا خود نسبت به آنچه که قصد تولید آن را دارد، نظرات و آراء عالمان و دانشمندان دینی اشراف و اطلاعی دارد در صورتیکه اغلب به شکل ظاهری اینگونه است و مراد و مقصود از تولید برنامههای پخش شده از رسانه ملی معلوم نیست حتی در صورت و وجه ظاهری برنامهها نیز با یک بینش درست مواجه نیستیم که ماهیت یک برنامه دینی باید چگونه باشد؛ تبشیری باشد یا انذاری؟ به هر حال به ویژه در ساخت برنامههای دینی محتوا همواره ارجح بر ساختار است چیزی که کمتر روی آن تفکری صورت میگیرد، حتی اگر قرار باشد برنامهای همچون «سمت خدا» با محتوای خود خواسته باشد موردی را به مدیران براساس آموزههای اسلامی توصیه کند، این به مذاق مدیران خوش نمیآید چرا که اساساً برنامههای تولیدی رسانه ملی دینپسند نیست، مدیرپسند است.
ماجرای استعفانامه شما پیش از عزلتان از تهیهکنندگی برنامه «سمت خدا» چیست؟
این مسئله صرفاً یک تظلمخواهی بود، شما خود قضاوت کنید وقتی یک تهیهکننده چند سال یکی از پر مخاطبترین برنامههای دینی را روی آنتن دارد از سوی برخی نیروهای داخلی و خارجی سازمان تحت فشار قرار میگیرد و آنها موفقیت او و گروه تولید این برنامه را زیرسؤال میبرند باید چه کار کند؟ من پیشدستی کرده و استعفانامه خود را تسلیم کردم تا به این واسطه حساسیت مدیران شبکه و رئیس سازمان صدا و سیما را برانگیزانم تا نسبت به این مسئله واکنشی نشان دهند اما متأسفم که انگار نه انگار اتفاقی افتاده است.
و اگر در پایان حرفی ناگفته باقی مانده میشنویم؟
دوستان مسئول ثابت کردند که نمونه برنامههایی همچون «سمت خدا» در رسانه ملی جایی ندارد؛ برنامهای که یک تفکر دینی را مطح ساخته و ذهن مخاطب و مستمع را به پویایی وادارد، اساساً ساخت و پخش این برنامهها در اولویت نیست و گویا باید به دنبال برنامههایی خنثی و آنتن پرکن بود و تصور میکنم در صورت تولید چنین برنامههایی نیز دیگر مخاطب اعتبار و اعتمادی به گفتهها و مطالب عنوان شده در آنها نداشته باشد.
سکوت مدیر گروه معارف شبکه سوم سیما
یادآور میشود بعد از انتشار خبر مربوط به عزل تهیهکننده برنامه «سمت خدا»، خبرگزاری ایکنا بنابر رسالت خود، چندینبار تلاش کرد که با «تورنگ»، مدیر گروه معارف شبکه سوم سیما، ارتباط گرفته و نظرات و پاسخهای وی را نیز منعکس کند، که سرانجام بعد از پیگیریهای متعدد، دفتر وی اعلام کرد که مدیریت گروه معارف شبکه سوم، قضیه این برنامه را تمام شده میداند و دلیلی برای انجام مصاحبه نمیبیند.
وقتی تو رسانه برنامه دینی که این همه طرفدار داره .......
به کی باید گله کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه مدیری که مدیرتش الی الابد نیست به همین راحتی بگه : قضیه این برنامه را تمام شده میداند و دلیلی برای انجام مصاحبه نمیبیند...
...
وگرنه این حادثه به همین سادگی در دیگر برنامه هایی که با رویکرد دینی مؤثر است نیز اتفاق خواهد افتاد
این رو به گوش همه برسونید
از خبرگزاری ایکنا انتظار داریم همه تلاششو کنه
بدون حضوراقای رکنی و شریعتی برنامه سمت خدا سمت خدایی نمیشه که هر روز خانواده مارو یه جا جمع میکرد
با اینکارشون فقط موجب خشم خیل عظیم ببینده های این برنامه عالی و پرمحتوا میشن
واقعا متاسفم از ته ته دلم
آقای رکنی مطمئن باشید مردم پشتتونن علی یارتون
به سمت خدا نیاز داریم
شما به اعتبار همین ملته که همچین پست و مقامی دارید پس به کاراتون دقت کنید