بحث برخی رفتارهای غیرقانونی گروهی تنها به امروز و سالهای اخیر بازنمیگردد بلکه این گروهها و نوع فعالیت و عملکردشان از ابتدای انقلاب در میان افکار عمومی مطرح بوده است.
شاید در دوران ابتدایی انقلاب اسلامی برخی اعمال خلاف قانون و خودسرانه به اسم انقلابیگری توجیهپذیر باشد- که البته امام(ره) در آن شرایط حساس انقلابی نیز هیچگاه اینگونه اعمال را تایید نکردند- اما امروز که دوران تثبیت نظام اسلامی است و از آن فضای هرج و مرج ابتدای انقلاب گذر کردهایم انجام این اعمال آن هم از سوی نیروهایی که خود را ارزشی، ولایتمدار و دینمدار معرفی میکنند نمی تواند هیچ توجیه و دلیلی داشته باشد؛ ولایتمدار و ارزشی بودن عناوین و القابی نیست که به راحتی هرشخص و گروهی به خود اختصاص دهد، بلکه توجه و عمل به شرع و قانون است که نشاندهنده میزان ارزشی بودن افراد و جریانات مختلف سیاسی و اجتماعی است نه چیز دیگر.
حال که در روزهای اخیر اخبار مسائلی از قبیل برهم خوردن سخنرانی اشخاص یا اجازه ندادن برای سخنرانی در مجامع مختلف مانند دانشگاهها توسط گروههای به اصطلاح خودسر، برگزاری تجمعات بدون مجوز، افشاگریها و فیلمسازیها و مسائلی از این دست دوباره بر سر زبانها افتاده است لازم است نگاهی به دیدگاههای امام(ره) درباره رفتارهای خودسرانه و خلاف قانون این نوع گروهها و جریانات داشته باشیم.
امام خمینی(ره) در 26 آذر 1358 در جمع مسئولان و فرماندهان سپاه پاسداران در این رابطه میفرمایند: «من حقیقتاً نگران هستم. من نگران اسلام هستم. ما اسلام را از چنگ محمدرضا در آوردیم. و من خوف این را دارم که اسلام به چنگ ما مبتلا شده باشد، به طوری که ما هم مثل او یا بدتر از او بر سر اسلام بیاوریم. این نگرانی هست و زیـاد است. آدمهای جاهلـی هستند که به خیال خودشان خدمت میکنند برای اسلام، خدمت میکنند، لکن سر خود کـارهایی میکنند که ضرر به حیثیت اسلام میخورد... هر کس یک چیزی دارد به اسم سرمایهداری میریزند و میگیرند، و اصلا موازین تو کـار نیست. همان طوری که در رژیم سابق بدون میزان اسلامی و شرعی عمل میکردند، حالا هم بدون میزان شرعی و عقلی عمل میکنند، و این تأسف بسیار دارد. تأسف اینکه این نهضت به دست خود ما نهضت اسلامی نباشد... اشخاصی میریزند تو خانههای مردم، بدون اینکه یک مجوز شرعی، یک مجوز قانونی داشته باشند، حجتشان این است که انقلاب کردیم. معنی این[حرکت]این است که اسلام اینطور میگوید. انقلاب کردهایم، یعنی حالا جمهوری اسلامی داریم، و طریقۀ اسلام این است که موازین و جهاتی که هست دیگر تمام دیوارها بریزد، و تمام موازین از بین برود».
امام(ره) در ادامه این سخنرانی با تشبیه اینگونه کارها به کارهای مارکسیستها و آفت دانستن این به اصطلاح خدمتها برای انقلاب اسلامی فرمودند:« کارهای کمونیستها را میکنند به اسم اسلام. کارهای مارکسیستها را میکنند به اسم اسلام. حرفهای آنها را میزنند به اسم اسلام. و این نهضت از داخل دارد میپوسد. مثل یک خربزهای که از بیرون شما آب به آن میدهید، به آن توجه میکنید، یک وقت که میخواهید بچینید میبینید از باطن خراب شده. شما در ظاهر هی خدمت کنید، یک وقت ببینید که نهضت شما کرمزده است. از باطن خراب شده است. آنهایی که به اسم اسلام مشغول شدهاند به تبلیغات، و به اسم اسلام مشغول شدهاند به اعمال سرخودی؛ اینها کرمهایی هستند که باطن این نهضت را به فساد خواهند کشید و من نمیدانم باید چه بکنیم».
سپس امام خمینی(ره) در تبیین اینگونه رفتارهای به اصطلاح انقلابی تعبیر جاهل متنسک و عالم متهتک را بیان میکنند و میفرمایند: « آنهایی که میخواهند اسلام در این مملکت حکومت کند باید به داد اسلام برسند. یک دسته جوانند. مطلع نیستند از مسائل. جاهل متنسک؛ از آنهایی است که پیغمبر فرموده است که: دو طایفه هستند که کمر مرا میشکنند: یکیشان عالم متهتک است، یکیشان جاهل متنسک است. جاهل مقدسمآب کمر پیغمبر را میشکند. جاهلی که نداند قانون اسلام چیست و پیش خود به اسم اسلام برود به خیال خودش خدمت میکند. این از آنهایی است که پیغمبر فرموده است که کمر مرا میشکند. «قَصَم ظهری الرجلان؛ عالم متهتک و جاهل متنسک».
امام(ره) سپس با مذمت هرج و مرج طلبی و بیقانونی به اسم اسلام اظهار میکنند: « چرا باید ضوابط نباشد؟ اسلام ضوابط دارد. اسلام هرج و مرج نیست که هر که هر کاری بخواهد بکند. اسلام قوانین دارد. روی قوانین باید عمل بشود. آنها نه قوانین اسلام را عمل میکنند و نه قوانین دولت را عمل میکنند و هر چه، هر که هر کاری میخواهد میکند. هر که بدون اینکه اعتنایی بکنند، به رئوسشان اعتنایی بکنند، به رؤسایشان احترامی بکنند، احترامی به اسلام بکنند، بدون ضوابط، بدون جهت، اسباب این میشوند که مردم بگویند که معلوم میشود که قضیه قضیۀ اسلام نیست. قضیه قضیۀ کمونیستی است».
در ادامه امام(ره) خستگی خود را از این نوع رفتار و اعمال خودسرانه اعلام میکنند و میفرمایند: « باید چه بکنیم آقا! خوب فکری بنشینید بکنید. بیایید تهران جمع بشوید همهتان. سران قوم بنشینید.... خدا میداند که من در آن رژیم سابق هیچ وقت از هیچ چیز خسته نمیشدم، هر فشاری میآوردند بر من خسته نمیشدم، حالا دارم از خودمان خسته میشوم. آخر چرا باید اینطور باشد. یک فکری بکنید. اگر دیر بجنبید اسلام را در خطر تضییع و رفتن آبرویش قرار دادهاید. مسئولیم همۀ ما. هر کاری از من برآید میکنم...هر کار هم از شورای انقلاب است باید بکنند. هر فردی که بر خلاف موازین اسلام دارد عمل میکند بزنند توی سرش. بیرونش کنند. هر فردی که دارد دعوت به کمونیستی میکند به خیال خودش که برای خدمت به اسلام، خوب بیرونش کنند از آن محل. اینکه معنی ندارد که ما بنشینیم و هر که هر کاری دلش میخواهد بکند، و هر که هر غلطی میخواهد بکند، و ما هم بنشینیم همین طور تماشاگر مسئله باشیم».
در پایان این سخنرانی نیز امام(ره) از همه مسئولان میخواهد که اسلام را کمک کنند و میفرمایند: « در هر صورت برسید به داد اسلام. به دست ما خراب نشود اسلام. اگر یک وقت به دست دشمنهای ما میشد ما مسئول نبودیم. اگر حالایی که به دست ما رسیده، به دست ما خراب بشود اسلام، ما مسئولش هستیم. شورای انقلاب، شما، آنها، همه، مسئولید پیش خدا. همین طوری هی بنشینیم ما هم، و تماشا کنیم که هر جا هر چی میشود. نباید بنشینیم تماشا کنیم. باید بنشینید، یک اجتماعی بکنید. با هم قراری بدهید. یک ضوابطی درست کنید. و بعد هم شماهایی که پاسدارها دستتان است عمل کنید... انشاءاللّه خداوند خودش اصلاح کند امور را، و ما را از دست خودمان نجات بدهد. من از دست خودمان «سعدی از دست خویشتن فریاد» از دست خودمان فریاد هست».
امام (ره) در سخنرانی دیگری در تاریخ 9 دی 1358 در جمع پرسنل نیروی هوایی پایگاه «حر» به تبیین اصطلاح «جامعه توحیدی» که در آن زمان در میان جوانان رواج بسیاری یافته بود پرداختند و از ضرورت حفظ نظم در جامعه سخن گفتند و فرمودند: « جامعۀ توحیدی معنای آن این است که همچو با هم پیوست باشند که آسیب دیگر نبینند، که یکی بشوند کأنّه یک موجود. نه این است که جامعۀ توحیدی معنای آن این است که بالا و پایین تو کار نباشد. مگر امکان دارد یک همچو چیزی. مگر انسجام حاصل میشود اگر چنانچه پایین و بالایی نباشد و همه خودسر باشند. پایین و بالا نبودن معنای خودسری است. نظم نبودن معنای خودسری است. خودسری منافی با جامعۀ توحیدی است. اطاعت نکردن مخالف با جامعۀ توحیدی است. آنهایی که به خورد جوانهای ما میدهند که جامعۀ توحیدی میخواهیم، پس نه افسری و نه درجهداری و نه چیزی، همۀ ما سرباز باشیم، کی از کی اطاعت کند. چه وقت میتوانید وحدت پیدا کنید. هر کدام اینها مثل آن، انسجام از کجا پیدا بشود. وقتی نظم نباشد، وقتی هر کسی برای خودش علیحده باشد و سرخود باشد، انسجام پیدا نمیشود... همۀ جامعه نظم لازم دارد. اگر نظم از کار برداشته بشود جامعه از بین میرود. حفظ نظام، یکی از واجبات شرعیه و عقلیه است که نظام باید محفوظ باشد. آنهایی که میگویند نظام به این معنا نمیخواهیم و همهمان یکجور و همهمان بدون اینکه یک ضابطهای در کار باشد عمل بکنیم، خلاف قرآن دارند عمل میکنند. خلاف اسلام دارند عمل میکنند. خلاف مصالح مملکتشان دارند عمل میکنند».
حال بهتر است این گروهها و جریانات که اتفاقا بیش از دیگران ادعای پیروی از خط امام(ره) و رهبری را دارند رفتارهای خود را با کلام وسیره امام(ره) محک بزنند تا میزان حقیقی ولایتمداری خود را دریابند.