کد خبر: 1413879
تاریخ انتشار : ۱۳ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۴
عماد افروغ:

«مردم‌سالاری دینی»، پاسخ جدید امام(ره) به سؤال کهن مشروعیت است

گروه سیاسی: عماد افروغ اظهار کرد: امام(ره) یک فلسفه سیاسی را تحت عنوان مرد‌م‌سالاری دینی یا جمهوری اسلامی مطرح کردند که در واقع تلفیقی از یک نگرش سنتی و مدرن به مسئله مشروعیت است؛ ایشان در واقع پاسخی جدید به سؤال کهن مشروعیت دادند.

عماد افروغ، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) درباره اینکه امام(ره) چگونه توانست تقابل‌ دوگانه‌هایی از قبیل آرمان - واقعیت، اسلامیت - جمهوریت، سنت - تجدد و ... را از میان بردارد و اندیشه‌ای نو در عرصه حکومت‌داری از منظر اسلام ارائه دهد گفت: این سؤال را وقتی می‌توان پاسخ داد که ما مبانی اندیشه‌ای و فلسفی امام(ره) را خوب فهم کنیم.

شناخت تفکر دیالکتیک؛ کلید فهم مبانی اندیشه‌ای و فلسفی امام(ره)

وی ادامه داد: بارها به این نکته اشاره شده است که امام(ره) نگرش صدرایی داشتند؛ نگرش صدرایی یک نگرش منظومه‌ای و ناثنویت‌گراست، یک نگرش غایت‌نگر و دیالکتیک است. در واقع اگر به این نگرش کل‌گرایانه، توحیدی و دیالکتیک امام(ره) توجه نداشته باشیم خیلی از این سؤالات بی‌پاسخ می ماند.

این جامعه شناس اظهار کرد: ما بر حسب همین تفکر دیالکتیکی امام(ره) است که می‌توانیم متوجه شویم چگونه انواع و اقسام این نگرش دیالکتیک در اندیشه امام(ره) نمود پیدا می‌کند و متبلور می‌شود.

امام(ره) پاسخی نو به سؤال کهن مشروعیت داد

افروغ با اشاره به فلسفه سیاسی امام(ره) به عنوان یکی از تجلیات تفکر دیالکتیک ایشان گفت: امام(ره) یک فلسفه سیاسی را تحت عنوان مردمسالاری دینی یا جمهوری اسلامی مطرح کردند که در واقع تلفیقی از یک نگرش سنتی و مدرن به مسئله مشروعیت است.

وی با بیان اینکه سئوال مشروعیت که همان «از چه کسی باید اطاعت کرد؟» یا «چه حکومتی یا چه کسی مشروع است؟» دو پاسخ داشته است، گفت: یک پاسخ مشروعیت، افلاطونی یعنی حکومت فیلسوف-شاه بوده است و یکی هم پاسخ دموکراتیک بوده است که مبتنی بر رضایت مردم بوده است، اما امام(ره) با مطرح ساختن جمهوری اسلامی هم سنت و مدرنیته را جمع کردند و هم  بین پاسخ فلسفه سیاسی و جامعه‌شناسی سیاسی آشتی برقرار کردند.

این استاد دانشگاه در تبیین این مطلب اظهار کرد: به عبارتی در پاسخ به سؤال «از چه کسی باید اطاعت کرد؟» افلاطون یک پاسخ هنجاری داد که پاسخ درستی هم بود، اما کسانی که طرفدار رضایت‌گرایی بودند صرفا یک پاسخ جامعه‌شناختی به یک سؤال فلسفی دادند که خودش مشکل داشت، زیرا در پاسخ به این سؤال نباید گفت «ازهرکس که مردم می‌خواهند».

وی ادامه داد: در واقع این یک پاسخ اثباتی به یک سؤال ثبوتی و هنجاری است. منتها در تاریخ غرب این‌گونه جاافتاد، اما امام(ره) این دو نگرش را جمع کردند و این‌گونه پاسخ دادند که از کسی باید اطاعت کرد که هم «حقانیت» و هم «مقبولیت» دارد؛ یعنی پاسخی جدید به سؤال کهن مشروعیت دادند.

واقع‌گرایی امام(ره) ریشه در توجه به عنصر مکان و زمان داشت

افروغ تأکید کرد: اما فقط این تنها تجلی تفکر دیالکتیک در اندیشه امام(ره) نیست؛ امام(ره) بین نظر و عمل هم رابطه قرار کردند. اگر کتاب «تقریرات فلسفه» که مرحوم عبدالغنی اردبیلی درباره آرای فلسفی امام(ره) جمع‌آوری کردند را مشاهده کنیم می‌بینیم که این رابطه میان نظر و عمل بیان شده است.

وی عنوان کرد: در کنار اینها، امام(ره) میان ارزش - واقعیت، اخلاق - سیاست، دین - دنیا و فرد - جامعه هم رابطه برقرار می‌کنند. این رابطه دیالکتیک در اندیشه امام(ره) حتی بین نظر و تاریخ نیز برقرار شده است.

این جامعه‌شناس یادآور شد: یعنی امام(ره) از تجربه تاریخی جهان و ایران عبرت و درس گرفته‌اند و صرفا یک فیلسوف و فقیه انتزاعی نبودند، چون نگاه دیالکتیک و منظومه‌ای داشتند و در این نوع نگاه توجه به مکان و زمان به دور از زمان‌گرایی و مکان‌گرایی جایگاه ویژه‌ای دارد.

افروغ درباره انتزاعی نبودن صرف اندیشه سیاسی امام(ره) اظهارکرد: اینکه ایشان در سنین جوانی به مجلس مشروطه می‌رفتند و مدرس را از نزدیک دیده‌اند نشانگر این است که واقعیت‌ها را دیدند و توجه به مکان و زمان و واقعیت‌ها داشتند.

وی یادآور شد: البته حسب همان تفکر دیالکتیک جهت و اصل کاملا مشخص است اما توجه به واقعیت نیز یک مسئله مهم است که همین توجه به واقعیات در اندیشه امام(ره) در دخالت زمان و مکان در فقه متبلور می‌شود که ابداع امام(ره) است، اما متأسفانه این موضوع دنبال نشد.

این استاد دانشگاه  عنوان کرد: مسئله دیگر توجه امام(ره) به عنصر مصلحت است که همه اینها حکایت از یک نگرش فلسفی و اندیشه‌ای عمیق است که اگر به آن توجه نشود نمی‌توان رفتار و عمل امام(ره) را به درستی تحلیل کرد. لذا در این تفکر اساسا دوگانگی دیگر معنا نمی‌یابد.

وی افزود: شاید در یک نگاه ظاهری به تفکر دیالکتیک یک دوگانگی استشمام شود اما دیالکتیک در بستری از کل‌گرایی است. یعنی به رغم اینکه کثرت‌ها مشروع است اما خود کثرت برای ما اصالت ندارد بلکه وحدت در عین کثرت وجود دارد.

امام(ره) تفکر «وحدت در عین کثرت» را به امر اجتماعی - سیاسی تسری داد

افروغ در توضیح وحدت در عین کثرت در اندیشه و رفتار عملی امام(ره) گفت: اتفاقا امام(ره) تفکر وحدت در عین کثرت را که ملاصدرا درامر وجود مطرح می‌کند، به امر اجتماعی و سیاسی تسری می‌دهد. بنابراین وحدت در عین کثرت یکی از ویژگی‌های مدیریتی امام(ره) بود و براین اساس امام(ره) سعی می‌کردند که همه گروه‌های سیاسی را تا زمانی که به آن هدف اصلی توجه دارند حفظ کنند.

وی عنوان کرد: امام(ره) در یکی از بندهای منشور برادری تأکید دارند تا زمانی که گروه‌ها و جریان‌ها انقلاب اسلامی را قبول دارند اختلاف سلیقه ایرادی ندارد که این همان تجلی وحدت در عین کثرت در عرصه عمل سیاسی است. در اینجا عامل وحدت، انقلاب اسلامی است و کثرت نیز همان دیدگاه‌ها، روش‌ها، تاکتیک‌ها و سلایق است.

انقلاب اسلامی در اندیشه امام(ره) قابل تقلیل به جریانات نیست

این جامعه‌شناس تأکید کرد: در واقع امام(ره) یک چترصدرایی داشتند که این چتر صدرایی حکایت از یک وحدت در عین کثرت با محوریت انقلاب اسلامی داشت. بنابراین انقلاب اسلامی در اندیشه امام(ره) قابل تقلیل به گروه‌ها و جریانات سیاسی نیست زیرا گروه و جناح در ذهن امام(ره) منتفی و بلاموضوع است.

افروغ با بیان اینکه امام(ره) در واقع خود یک چتر و مؤلفه وحدت‌بخش و انسجام‌دهنده است، گفت: این هم ضرورت یک مدیر جامعه است و هم ریشه در اندیشه کل‌گرایانه، ناثنویت‌گرا و توحیدی حضرت امام(ره) دارد.

متفکران دیالکتیکی غایت‌نگرند

این استاد دانشگاه درباره ویژگی‌های تفکر دیالکتیکی اظهار کرد: کسانی که تفکر دیالکتیکی دارند غایت‌نگرند، یعنی نگرش فرآیندی دارند و همواره در حال طی یک مقصدی هستند و به عبارتی «به میوه بلوط توجه می‌کنند تا به درخت بلوط ».

وی ادامه داد: براین مبنا مقصد متعالی باعث می‌شود که سعه صدر، توجه به تفاوت‌ها و امید به خدا هم بیشتر شود زیرا این نگاه فرآیندی و بهجت‌زا با سرنوشت عالم گره می‌خورد و سرنوشت عالم نیز با خدا گره می خورد. پس باید ببینیم خداوند سرنوشت عالم را چگونه بیان کرده است و در قرآن چگونه برای ما رقم زده است؟ که این سرنوشت نهایی با حق و عدل و غایت مطلوب گره خورده است. لذا همین غایت‌نگری و مطلوب‌خواهی باعث مقابله بیشتر با دوگانگی‌ها می شود.

از بین رفتن دوگانگی‌ها غایت نهایی تفکر دیالکتیکی امام(ره) است

وی در ادامه تشریح تفکر دیالکتیک امام(ره) عنوان کرد: اساسا در تفکر دیالکتیک امام(ره) غایت نهایی حرکت عالم به سمت از بین رفتن دوگانگی‌ها و یکی شدن است که این به منش عرفانی امام(ره) برمی‌گردد. در این منش عرفانی همه دوگانگی‌ها و دوتایی‌ها رخت برمی‌بندد و یک اتصال شکل می‌گیرد.

افروغ در پایان ابراز کرد: درواقع در تفکر دیالکتیک جایی برای دوگانگی وجود ندارد. البته نمی خواهم بگویم همه متفکران دیالکتیک مانند هم هستند و میان آنها هم تفاوت است و تفکر دیالکتیک سقراطی، کانتی، هگلی، بسکاری وصدرایی داریم که به عقیده من میان دیالکتیک صدرایی و دیالکتیک بسکاری (روی بسکار) قرابت‌های زیادی وجود دارد.

captcha