انتظار دشوار نیست وقتی راز نهفته در تمام مهربانیها تویی، وقتی تمام لبخندهای پاک، امیدوار به حضور توست.
انتظار واژه واژه سخت است و جانفرسا، اما مگر تو دوری از لحظههای من .
من دلگیریهایت را حس میکنم، آنگاه که ظلمی در گوشهای از این جهان بر ذرهای میشود، آن زمان که دلی میشکند.
خندههایت را میبینم هر کجا که مهربانی زنده است، پس انتظار سخت نیست، وقتی تو همراه منی، نه، همراه مایی، ما که خود را منتظر نامیدیم.
تو حیّ زندهای پس حضورت در تمام هستی و کائنات جاری است، گرمای محبتت را عاشقانه تقدیم میکنی بر تمام مهربانان دنیا.
میدانم تو خواهان اشکهای پر ریا نیستی و از نالهها و ضجههای ظاهرفریب بیزاری، از این پس از پشت چشمهای پر از محبت
به دنبال تو میگردم، میدانم که آنجا مأمن داری و منتظرانت را خوب میشناسی.
منتظرانت ریا نمیکنند و عاشقانه صدایت میزنند حتی اگر فریاد نباشد.
معجزههایت را هر روز نشانمان میدهی، حتی حضورت را اعلام میکنی، اما دریغ که ما نمیبینیم.
انتظار دشوار نیست، از این پس در میان تمام مهربانیها به دنبال ردی از تو میگردم، میدانم که حتما نشانی از تو را خواهم یافت.
نمیدانم، خدا کند این شبها جایت در مجالس ما خالی نباشد، خدا کند که میزبان تمام ما باشی، خدا کند دلمان را لایق بدانی، خدا کند...