انقلاب اسلامی به عنوان پدیدهای اجتماعی حاصل تحول در تفکر و بینش آحاد مردم و هدایت و راهبری آن از سوی شخص و جریانی به منظور نیل به هدف متعالی، منشأیی جریانساز به ویژه در مناسبات فرهنگی و تغییر در سطح نگرش عمومی جامعه بوده است.
به هر حال نفس انقلاب با دارا بودن آرمانها و توجه به کرامت و ارزشهای انسانی تنها پدیدهای منحصر به ایران نبوده و حداقل در تاریخ معاصر شاهد بروز آن در بسیاری از کشورهای جهان بودیم هر چند که پسوند اسلامی بودن آن، به شکلی بارز ماهیت آن را از سایر انقلابات روی داده در جهان متمایز میکند.
هنر ستودنی اسلام، هنری است که به تعالی و تکامل انسان کمک کند
با بینش اسلامی، تحول ایجاد شده در زمان بروز انقلاب بسیاری از مفاهیم ارزشی از دریچه دین و ایدئولوژی منبعث از آئین توحیدی ظهور و ثبوت خواهد یافت و حتی در دیدگاه فرهنگی و هنری با وفاداری به بنمایههای مفهومی، آن وجهی از فرهنگ و هنر ستودنی است که کمک به انسان در رسیدن به تعالی و تکامل براساس الهامات و توصیههای وحیانی داشته باشد.
هنر انقلاب اسلامی با چنین دیدگاه و منظری از آغازین روزهای بروز این پدیده اجتماعی و سیاسی در ایران، به تبیین ویژگیها و مختصات آن پرداخت، هر چند که بسیاری از ساحتهای هنری به نسبت سایرین در این رسالت موفقتر عمل کردند که البته این موضوع شاید به ماهیت وجودی آنها و نقشی مؤثر و زودبازدهای که میتواند در جامعه بگذارد بازگردد اما برخی از هنرها با وجود قابلیتهای زیادی که داشته و دارند و در صورت فراگیر شدن میتوانند تأثیری عمیق در نوع تفکر و دیدگاه توده مردم بگذارند، تا به این زمان نتوانستند به جایگاه واقعی خود در خدمترسانی به موضوع فرهنگساز و تأثیرگذار انقلاب اسلامی داشته باشند.
یکی از این هنرهای مهجور هنر نمایش است که اخیراً در گفتوگو با برخی از کارشناسان تئاتر، کارگردانان و فعالان این عرصه سعی در بررسی هر چند اجمالی در دلایل عدم توفیق هنر نمایش آنگونه که باید و شاید در بیان و ترویج اندیشههای انقلابی و پدیدآورندگان آن داشتیم که در ادامه به برخی از این اظهارنظرها اشاره کرده و در پایان به جمعبندی بحث خواهیم رسید:
نبود نظام حمایتی و برنامه خاص در عرصه تولیدات نمایشی انقلاب
نکته اصلی که در جریان پیگیری این موضوع و از فهوای کلام اکثر قریب به اتفاق کارشناسان مصاحبهشونده مستفاد شد اینکه در زمینه پرداختن به تئاتر انقلاب اسلامی متأسفانه نظام حمایتی مسئولان و برنامه خاص مدیریتی وجود ندارد؛ کارشناسانی همچون حسن باستانی؛ کارگردان تئاتر، منوچهر اکبرلو؛ نویسنده و منتقد تئاتر به آن پرداخته و فعالیت در این عرصه هنری با حساسیت بالا را مستلزم گسترده شدن چتر حمایتی مؤثر از سوی مسئولان و مدیران تئاتری برشمردند که باید در مورد استمرار آن نیز برنامه ویژهای در نظر گرفته شود.
دیگر مسئلهای که در فرایند مصاحبه در مورد این سوژه به آن اشاره و تأکید شد حساسیت کاذبی است که معمولاً در طرح مسائل گوناگون انقلاب اسلامی به زبان هنر و به ویژه تئاتر پدید میآید و معمولاً با این پیشفرض که هنرمندان تئاتر ممکن است با روی آوردن به موضوعات انقلاب اسلامی برخی حساسیتها را برانگیزاند و یا ارزشهای آن را خدشهدار کرده و اصطلاحاً از خطوط قرمز عبور کند، لذا این مسئله موجب عدم رغبت هنرمندان به منظور پرداختن به آن و همچنین تمایل نداشتن مدیران به تولید این گونه آثار شده است.
حساسیتهای کاذب مانع بزرگی در روند تولیدات تئاتر انقلاب است
سیروس همتی؛ بازیگر و کارگردان تئاتر، کوروش زارعی؛ مدیر دفتر تئاتر بچههای مسجد حوزه هنری و سیدجواد روشن، مسئول دفتر ارزشیابی و مطالعات و پژوهش مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری از جمله افرادی بودند که در گفتوگو با ایکنا به این موضوع اشاره کرده و با اشاره به حذف حساسیتهای کاذب و بیمورد در زمینه طرح موضوعات انقلاب اسلامی به زبان تئاتر خواستار حمایت مؤثر مدیران و مسئولان شدند.
مقوله دیگری که در این زمینه و از رهگذر گفتوگو با فعالان و مسئولان تئاتری مورد توجه قرار گرفت، فقدان عنصر پژوهش در جریان نگارش نمایشنامههایی با موضوع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود که منجر به بروز برخی تحریفات در این زمینه میشود که این مسئله قطعاً تبعاتی همچون حساسیت و بروز موانعی که در بند پیشین به آن اشاره شد را نیز در پی خواهد داشت.
مصطفی محمودی؛ منتقد تئاتر، امیر دژاکام؛ نویسنده و کارگردان تئاتر، حسین پارسایی؛ نویسنده و کارگردان تئاتر، حسینعلی شوندی؛ مدیر امور استانهای مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری از جمله افراد مصاحبهشوندهای بودند که به این مهم اشاره داشتند؛ موردی که به ویژه در آثار هنرمندان جوان تئاتر در پرداختن به نمایش با موضوع انقلاب اسلامی مورد توجه قرار نمیگیرد و در نتیجه شاهد تولید آثار سطحی هستیم که این افراد هنرمندان جوان تئاتری را به رجوع به آثار مکتوب ادبی که تعداد آنها اخیراً رو به فزونی است دعوت کردند.
بازگشت نخبگان تئاتری به چرخه تولید؛ ضامن توفیق تئاتر انقلاب است
این میان افراد دیگری همچون محمدرضا عطاییفر؛ نویسنده و کارگردان تئاتر در فرایند مصاحبه حضور داشتند که بزرگترین معضل در زمینه تولید آثار نمایشی با موضوع انقلاب اسلامی را حذف نخبگان از چرخه تولید برشمرده و به این موضوع تأکید داشتند که باید با به کارگیری توان تخصصی و فنی افرادی خبره در این زمینه به اعتلای تئاتر انقلاب اسلامی و تولیدات فاخر آن اندیشید؛ چیزی که به طور مثال اعظم بروجردی؛ نویسنده و کارگردان تئاتر فقدان آن را به ضرر تئاتر انقلاب اسلامی دانست و معتقد بود که در صورت بروز این خلأ و شکاف و تنزل حجم تولیدات، در آینده نزدیک با مشکل خودبیگانگی و خودباختگی فرهنگی نسلهای آتی مواجه خواهیم شد.
هنرمندان دیگری همچون حسین عاطفی؛ رئیس انجمن هنرهای نمایشی استان تهران، علی یعقوبزاده؛ نویسنده و کارگردان تئاتر، رهام مخدومی؛ نویسنده و کارگردان تئاتر، اصغر خلیلی؛ نویسنده و کارگردان تئاتر همهچیز در توفیق و یا افول آثار نمایشی با موضوع انقلاب اسلامی را منوط به تغییر در نگرش مدیران دانستند که میتوانند با برنامهریزی هدفمند و ارائه آئیننامه اجرایی منضبط شرایط یا فراهم آورند که افق روشنی پیشروی هنرمندان دغدغهمند تئاتر انقلاب اسلامی قرار گیرد و این جریان را تبدیل به جریان مستمر و حرفهای و فارغ از نگاه جشنوارهای و مقطعی نماید.
به هر تقدیر آنچه که در رونق تئاتر انقلاب اسلامی و خروج این تئاتر از رخوت چارهساز است، به عزم و اراده مدیران فرهنگی و تغییر نگرش و سیاستهای آنان، همت و پویایی هنرمندان تئاتر و اقدامات زیربنایی در زمینه رونق ادبیات نمایشی انقلاب اسلامی و نظایر آن باز میگردد.