کد خبر: 1430614
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۳۹۳ - ۱۶:۲۹
رستم‌نژاد عنوان کرد:

ابعاد مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) در بیان معصومین(ع)/ شبی که قرآن به آسمان صعود کرد

گروه اندیشه: به گفته عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی(ص)، مظلومیت گاهی از روی ضعف است، اما مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) از این دست نیست، بلکه رنگ و بوی دیگر دارد که می‌توان بر اساس عبارات امیرالمؤمنین(ع) و اهل بیت(ع)، چهار بعد برای این مظلومیت برشمرد.

حجت‌الاسلام و المسلمین مهدی رستم‌نژاد، عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی(ص) العالمیه در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، به بیان نکاتی درباره شخصیت امیرالمؤمنین(ع) و ابعاد مظلومیت آن حضرت پرداخت.

رستم‌نژاد با اشاره به مظلومیت آن حضرت، گفت: در این رابطه عبارتی در کلام خود امیرالمؤمنین(ع) هست و از ایشان نقل شده است که می‌گوید «ما زلت مظلوماً منذ قبض رسول الله»، یعنی از زمانی که پیامبر(ص) از دنیا رفت من دائماً در مظلومیت زیسته‌ام یا دائماً در مظلومیت هستم. عباراتی شبیه این هم از آن حضرت نقل شده است. در زیارت‌نامه امام هادی(ع) هم داریم که امام(ع) وقتی که به جد بزرگوارش سلام می‌دهد با عنوان «مظلوم» سلام می‌دهد یا تعبیر «اول مظلوم» را برای ایشان به کار می‌برد.

وی در خصوص ابعاد این مظلومیت بیان کرد: مظلومیت می‌تواند گاهی از روی ضعف باشد و فردی که ستمدیده است، گاهی به خاطر این است که ضعیف است و دیگران به او زور می‌گویند، اما مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) از این دست نیست، بلکه رنگ و بوی دیگر دارد. می‌توان گفت بر اساس عبارات امیرالمؤمنین(ع) و اهل بیت(ع) این مظلومیت چهار بعد دارد.

مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) از ناحیه دشمنان و حاسدان

رستم‌نژاد اولین بعد این مظلومیت را ناشی از ناحیه دشمن دانست و بیان کرد: دشمنانی هستند که به حضرت ظلم کرده‌اند و در حق حضرت جفا کرده‌اند و در واقع حسادت کرده‌اند به حضرت. معمولاً محسود کسی واقع می‌شود که در نعمت‌های خاصی باشد که دیگران ندارند و او چون دارد مورد حسادت یک عده قرار می‌گیرد. افرادی که در مقابل حضرت قد علم کردند بسیاری از روی حسادت بوده است و چون می‌دیده‌اند که حضرت دارای نعمت‌های خاصی شده است، در مقابل او ایستادند. پس به دلیل این‌که حضرت دارای کمالاتی بود، دارای افتخاراتی بود و دارای عظمت‌ها بود مورد حسادت قرار گرفت و ظلمی از این نوع بر ایشان شد. این‌ها دشمنان خارجی‌ و غیرخودی‌ها هستند.

مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) از ناحیه سربازان و تابعان

وی در مورد قسم دیگری از مظلومیت‌های امیرالمؤمنین(ع) عنوان کرد: حضرت از ناحیه سربازان خود، ارادتمندان خود و کسانی که با حضرت حتی بیعت کردند نیز دچار مظلومیت شد. حضرت از افرادی که در رکاب ایشان می‌جنگیدند راضی نبود، برای این که به حضرت خیلی ظلم می‌کردند و امر حضرت را اطاعت نمی‌کردند و همین عدم امتثال امر حضرت در واقع نوعی ستم به ایشان بود. در واقع به علت این که امر حضرت بر زمین می‌ماند و کار حضرت پیش نمی‌رفت. لذا در نهج‌البلاغه زیاد داریم که حضرت به سربازان خود می‌گوید که من دوست داشتم که اصلا شما را نمی‌دیدم و شما را نمی‌شناختم و یا می‌گویند که من حاضرم یکی از شما را بدهم و 10 تا از سربازان معاویه را بگیرم، برای این که آن سربازان نسبت به امیرشان اطاعت داشتند اما این‌ها نداشتند. این گلایه‌های امیرالمؤمنین(ع) نشان‌دهنده یک نوع مظلومیت برای حضرت است.

مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) ناشی از جهل اطرافیان و غربت در جمع

رستم‌نژاد در تبیین دو قسم دیگر از مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) ضمن این که آن‌ها را مظلومیت‌هایی پنهان است و معنادار خواند، گفت: یکی از این مظلومیت‌ها ناشی از غربت حضرت است که از سنخ غربت عالمی است که در بین جاهلان گرفتار شده باشد و اصلاً حرف او را نفهمند و درکش نکنند. این عالم خیلی برایش سخت است و خیلی برایش زندگی سنگین است؛ برای این که اصلا او را نمی‌فهمند. حضرت در زمانی زندگی می‌کند که اصلاً همتا ندارد و هیچ کس او را در آن ظرف زمان درک نمی‌کند، هر چند که در کل زمان نیز همتا ندارد و شاهکار آفرینش است و اصلاً روزگار ظرفیت تحمل امیرالمؤمنین(ع) را نداشت و ندارد.

وی با بیان این که حتی اصحاب سرّ حضرت هم نمی‌توانستند او را درک کنند، گفت: بالاخره این‌ها تا حدی می‌فهیمدند و نه بالاتر. امام(ع) گاهی در عباراتش هست که خطاب به کمیل که از اصحاب سرّ بود به سینه‌اش اشاره می‌کرد و می‌گفت: این جا صندوقچه علم خداوند است و این علم در این جا جمع شده است، اما کسی را پیدا نمی‌کنم که بتوانم آن را تحویلش بدهم. این مانند این است که سرّی را در درون داشته باشی و نتوانی بگوئی و این آدم را خسته می‌کند.

این محقق و پژوهشگر اسلامی ادامه داد: امیرالمؤمنین(ع) مظلومیتی این گونه هم دارد که باز انعکاس آن در زندگی حضرت بسیار زیاد است. تا موقعی که حضرت زهرا(س) بود ایشان یک هم‌سخن داشت، اما بعد از آن حضرت دچار مظلومیتی از این دست هم شد. لذا شب‌های امیرالمؤمنین(ع) یک شب‌های خاصی است و شب‌های ویژه‌ایست؛ آن رفتن به سراغ چاه و گشتن در نخلستان‌ها و ناله‌زدن‌های عجیب و غریب امیرالمؤمنین(ع)، جنبه عبادی آن به کنار، همه به نوعی برمی‌گردد به این که حضرت کسی را ندارد.

وی افزود: لذا گاهی حضرت در سخنانش می‌گوید که این عمار؟ این حذیفه؟ این ذوالشهادتین؟ این‌ها حسرت آن روزگاری است که یک عده حداقل بودند و یک چیزهایی را درک می‌کردند. این تنهایی و غربت امیرالمؤمنین(ع) یک مظلومیت ویژه‌ایست که با این که در جمع بوده است و همیشه هم مطرح بوده است اما به دلیل این که قابل درک نبوده، حضرت در درون خود تنها بوده است.

مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) ناشی از علم آن حضرت و فراگیری سعه وجودی ایشان

رستم‌نژاد در مورد مظلومیت دیگر حضرت که از آن با عنوان مظلومیت علمی یاد کرد، گفت: اولیاء خدا وقتی که سعه وجودی‌شان پر می‌شود و فراگیر می‌شود دیگر از ظرف زمان خارج می‌شوند و آینده را هم مانند حال می‌بینند و از آن خبر دارند. در این حالت آینده در محضرشان قرار می‌گیرد؛ نه این که خبر علمی داشته باشند، بلکه اصلاً می‌بینند. در کلمات امیرالمؤمنین(ع) از این تعابیر زیاد است که «من گویا می‌بینم ...». اگر این عبارات را جمع کنند نشان می‌دهد که حضرت اصلاً سوار بر آینده است، همان طور که سوار بر زمان خودش است.

وی با بیان این که خبرهایی که حضرت از آینده می‌دهد خبرهایی بسیار داغ و سوزان است، اظهار کرد: ایشان از اتفاقاتی که دارد برای بشر رقم می‌خورد خبر دارد و می‌داند که چه مظلومیت‌هایی برای نسل‌های آینده اتفاق خواهد افتاد. او که به تعبیر پیغمبر(ص) پدر امت است به درد پدری دچار می‌شود. ایشان دردی این گونه هم دارد و کلماتش در این رابطه هم بسیار اوج دارد و هم سوزناک است.

بینش امیرالمؤمنین(ع) نسبت به آینده؛ زمینه مظلومیت آن حضرت

رستم‌نژاد افزود: گاهی به حضرت زینب(س) در همین روزهای آخر گفته بود که من اصلاً گویا تو را در این شهر، یعنی کوفه، می‌بینم که با آل رسول(ص) وارد می‌شوی و با زنانی از خاندان پیغمبر(ص) به این جا می‌آیی، در حالی که اسیری و در حالی که خائف هستی از این که مردم شما را اذیت کنند. همین طور از نسل‌های خیلی دورتر، برای مثال از آمدن حجاج، از آمدن مغول و از آخرالزمان خبر می‌دهد و با یک سوز و گداز هم خبر می‌دهد. حضرت مظلومیتی از این دست هم دارد که پنهان مانده و چندان در کلمات برجسته نشده است.

وی در جمع‌بندی ابعاد مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) گفت: یک بعد مظلومیت حضرت در قبال دشمنان و معاندان و حاسدان است. دومی ناشی از خودی‌ها یعنی از سربازان ایشان است. مظلومیت دیگر حضرت ناشی از این بود که در جمع تنها و غریب بود و او را اصلاً درک نمی‌کردند و به دلیل این که درک نشدن، غربت و مظلومیت می‌آورد ایشان مظلوم بود. مظلومیت چهارم ایشان هم به خاطر سعه وجودی اوست و حضرت به دلیل این که فرازمان می‌شود و کل بستر تاریخ را و اتفاقات بشر را می‌بیند از این جهت می‌سوزد.

رابطه شب قدر و امیرالمؤمنین(ع)/ ولایت امیرالمؤمنین(ع)؛ شاه‌راه دوطرفه شب قدر

رستم‌نژاد اشاره‌ای نیز به رابطه شب قدر و امیرالمؤمنین(ع) کرد و ضمن این که ایشان را صاحب این ایام و رابطه‌اش را با شب‌های قدر رابطه‌ای معنادار خواند، گفت: در این شب یک قرآن نازل شد و یک قرآن هم از زمین به آسمان صعود کرد. شب قدر جاده آسمان و زمین جاده‌ای دوطرفه است که هم قرآن در آن هست و هم دعا. امیرالمؤمنین(ع) نیز واسط این رفت و برگشت است و ولایت حضرت و ولایت اهل بیت(ع) شاه‌راه اصلی این شب است.

وی افزود: انشاءاله که در این شب‌ها ما از پیروان آن حضرت باشیم و مورد لطف و دعا و مشمول عنایات آن حضرت و فرزندش امام عصر(ع) باشیم.

captcha