به گزارش ایکنا، آیتالله سیدمحمدعلی ایازی؛ استاد دانشگاه آزاد اسلامی، 20 آذرماه در هماندیشی «نواندیشی دینی و حقوق زنان» در پژوهشکده اندیشه دینی معاصر که با همکاری معاونت امور زنان ریاستجمهوری برگزار شد، گفت: یکسری آیات تفکیک جنسیتی نکرده است و انسان مخاطب است و خصوصیتی برای زن و مرد وجود ندارد برخلاف اندیشه توراتی که زن درجه دوم است و از دنده چپ مرد خلق شده است. بحث دیگر این است که اگر یکساننگری وجود دارد چه نظریاتی در بین مفسران وجود دارد؟
وی افزود: در سوره نساء فرموده است(يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا) که ما زن و مرد را از نفس واحد آفریدیم یعنی جنسیت وجود ندارد، در تعبیر خَلَقَ مِنْهَا، برخی آن را به مرد برگرداندهاند در حالی مراد از «ها» در این کلمه، نفس است و مبتلا به روایات اسرائیلی شده است. در آیه 13 حجرات هم فرموده است که ما شما را از زن و مرد آفریدیم لذا مبنا بر انسانیت است لذا در انتها فرموده است: يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا .
ایازی بیان کرد: دسته دیگری آیات هم تاکید بر ایمان و عمل صالح زن و مرد دارد فارغ از جنسیت آنان برخلاف روایاتی که عمل زن را پایینتر از مرد گرفته است و یا میگوید که اکثر جهنمیها، زنان هستند. تاکید بر ذکر و انثی هم مؤید این است که کرامت و رشد معنوی زن و مرد ندارد.
استاد دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به آیه کرامت، تصریح کرد: در مقوله کرامت دو بحث داریم؛ کرامت از بودن و شدن؛ کرامت از بودن یعنی ذات آن کرامت دارد( وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا) و کرامت شدن مانند ان اکرمکم یعنی اصل کرامت پذیرفته شده است ولی افراد متقی کرامت بیشتری دارند.
وی افزود: وَلَقَدْ كَرَّمْنَا از امر وجودی و تحققی سخن گفته است برخلاف نظر برخی مفسران که گفتهاند کرامت اقتضائی است؛ علامه طباطبایی هم کرامت ذاتی در نظر گرفته است. در اینجا تمرکز بنده بر بنی آدم است یعنی فقط از مؤمنین و مسلمین و انسان و ... نام نبرده است بلکه از بنی آدم اسم آورده است لذا مراد خدا این است که این موجود کرامت دارد و فرقی بین زن و مرد هم نیست.
خلافت برای بنی آدم است نه صرفا آدم
وی افزود: دسته دیگر آیات در مورد خلافت انسان سخن گفته است؛ در آیه خلافت آدم در آیه 31 بقره این مسئله مورد تاکید است. وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً؛ علامه در مورد این آیه، آن را گفتوگوی رمزی میداند نه واقعی. در مورد خلافت دو نکته وجود دارد؛ اول اینکه این خلافت برای آدم نیست زیرا در آیات دیگر تعبیر به بنی آدم کرده است نه آدم لذا فرمود: يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ. در سوره یس هم فرمود: أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ؛ نکته دیگر هم در مورد خلافت است مشهور علمای ما از قبل تاکنون خلافت را خلافت از خدا تعبیر کردهاند نه خلافت از گونههای قبل. در دوره اخیر برخی مفسران آن را به نسناسها و افراد قبل از انسان تعبیر کردهاند.
ایازی افزود: خلافت در اینجا خلافت خاص است و مراد کسی است که تجلی اسماء و صفات الهی است. قطعا تعبیر به نکره در خلیفه به معنای خلیفه از موجودات قبلی نیست. در آیه: إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا» هم بحث از جنسیت وجود ندارد؛ البته این آیه از آیات پیچیده است.
ایازی بیان کرد: نکته اساسی در این امانت یعنی اینکه موجودات دیگر از گرفتن این امانت ترسیدهاند و فقط انسان آن را پذیرفته است. در مورد ظلوم و جهول هم بنا بر نقل مفسران مانند امام، تمجید از انسان است.
اراده؛ وجه تمایز انسان و ملک
استاد دانشگاه آزاد اسلامی بیان کرد: دسته دیگر آیات بحث مسخر کردن آفرینش و زمین و آسمان و موجودات برای بشر اعم از زن و مرد است؛ بحث دیگر هم مخاطبه یکسان خدا با زن و مرد است یعنی وقتی دستور داد ملائکه سجده کنند بر زن و مرد بود نه یکنفر و در آفرینش هم فرموده است من از خودم در روح او دمیدم و همه سجده کنید یا در بحث ابلیس فرمود من انسان را به دست خودم خلق کردم و نفرمود زن طور دیگری خلق شده است لذا بحث خلافت و امانت برای زن و مرد یکسان است. علامه طباطبایی بحث کرده است که انسان چه ویژگی داشته است که خدا این امانت را به او داده است و او بر حق اراده انسانی تاکید کرده است که ملائکه این اراده را ندارند.
ایازی با بیان اینکه آیا اسلام زن و مرد را برابر میداند یا خیر؟ یا قرآن تفسیر توراتی دارد، گفت: اگر بپذیریم که زن و مرد دو نیمه مکمل هستند آیا در حقوق عامه انسانی با هم برابرند یا خیر؟ چند نظریه در اینجا مطرح است؛ یکی اینکه هر چند در ذات انسانی بین زن و مرد در آفرینش تفاوت نیست ولی در بهرهمندی از فیض الهی یکسان نیستند؛ علامه لالهزاری تهرانی تمام حرفش این است که بگوید زن و مرد در دو درجه هستند. علامه فضلالله در ذیل آیه قوامیت این نظر را رد کرده است و بنده هم بحث کردهام که درست نیست. نظریه دوم اینکه جنسیت تاثیری در نقص و کمال ندارد ولی در قوانین اثرگذار است و منشا تفاوت حقوقی است.
چرا هیچ زنی پیامبر نشده است
ایازی با طرح این پرسش که اگر زن و مرد در دریافت فیض الهی تفاوت ندارند پس چرا زنی پیامبر نشده است، بیان کرد: زن و مرد استعداد دریافت وحی و ارتقاء معنوی و کمال را دارند ولی از جهت شرایط بیرونی این امکان نیست یعنی پذیرش مردمی هم باید وجود داشته باشد؛ این نظر را شهید مطهری ارائه کرده است؛ ایشان میگوید زن و مرد از حقوق مساوی بهرهمند هستند و آن چیزی که در اسلام مطرح است آن است که خلقت و طبیعت زن و مرد را یکنواخت نخواسته است لذا از جهت مجازات و تکالیف وضع یکسانی ندارند.
استاد دانشگاه آزاد اسلامی گفت: نظریه سوم میگوید در اصل انسانیت و حقوق عامه بین زن و مرد هیچ تفاوتی وجود ندارد یعنی زن میتواند قاضی شود و مرد هم میتواند؛ زن میتواند فتوا دهد و زن هم میتواند مانند مرد شاهد باشد و دیه یکسان دارد و ...؛ زن و مرد در این نظریه معتقد است که تفاوت زن و مرد موجب تفاوت حقوقی نیست و اگر تفاوتی هم باشد در شرایط خاص است.
قرآن، مبنای تعیینکننده حق زن و مرد
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه مبنای قضاوت در مورد حقوق زن و مرد باید قرآن باشد نه روایات، گفت: به تعبیر آیتالله سیستانی، برخی روایات جنبه تعلیمی و برخی استفتایی دارند که استفتاییها را نمیتوان دارای اعتبار مطلق دانست؛ شهید محمدباقر صدر هم این نظر را دارد. صدر میگوید حق با استاد من است یعنی مغنیه که فرموده است روایات ناظر به برخی خصوصیاتی و عناوین ثانویه بوده است لذا اگر مبنا قرآن قرار گرفت این موضوع وجود دارد که مفسران آیاتی چون قوامیت و تفاوت درجه زن و مرد را طور دیگری تفسیر کردهاند.
وی افزود: روایات فراوانی داریم که در مذمت اقوام و تفاوت بین کرد و فارس و ... و قوم قریش و غیر آن است؛ فقهای بزرگی چون صاحب جواهر در بحث صلات جمعه نوعی کنایه به برخی اقوام دارد و حتی نسبت به شیخ طوسی. حجم انبوهی از کتب فقهی و تفسیری داریم که دارای ذهنیت روایی و فرهنگی هستند در حالی که عمده این روایت درست نیست یا در شرایط خاصی گفته شده است.
ایازی با بیان اینکه ذهنیت مفسر نقش زیادی در تفسیر دارد، اظهار کرد: فرهنگ و زمانه و مکان زیست مفسر در برداشت او از قرآن و روایات تاثیر دارد و وقتی مفسر در فضای مردسالارانه در سراسر دنیا و حتی اروپا قرار دارد(چون در اروپا هم تا صد سال و 200 سال قبل زنان هیچ حقوقی نداشتند) طبیعتا نمیتواند حقی برای زن قائل شود. در اوایل انقلاب فردی بود که میگفت یعنی چه که زن رای بدهد مگر آنها قدرت تشخیص دارند؟
انتهای پیام