به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) شعبه شرق آسیا، در پی ورود مسلمانان ایرانی و عرب به شرق و ورود اسلام به چین و انتشار ترجمه قرآن به زبان چینی، فرهنگ و علوم عربی و اسلامی نیز وارد چین شد که مهمترین نمونههای بارز آن، علم نجوم، ریاضی، پزشکی، نظام آموزشی و مدیریت و نظام اداری است.
این علوم تأثیر گسترده و مهمی در پیشرفت علمی، فنی، و اجتماعی مردم چین، بهویژه مسلمانان داشتهاند که به پارهای از آنها اشاره میشود.
علم نجوم
علم نجوم اسلامی در زمان سلسله سونگ وارد سرزمین چین شد. پژوهشگران، معمولا آمدن شخصی به نام «کمالالدین» به چین را آغاز ورود علم نجوم اسلامی به چین تلقی میکنند. ضمنا شخصی به نام «مُعز» به خاطر مسلط بودن به علم نجوم و تقویم، در رصدخانه امپراتوری چین کار میکرد و در تنظیم تقویم چینی شرکت داشت. در قرآن از علم نجوم نیز نام برده شده است. از این جهت علم نجوم اسلامی در زمینههای پیش بینی زمان گرفتگی خورشید و ماه روش خاص خود را دارد. از طرف دیگر، علم ستاره شناسی اسلامی با نجوم چینی تفاوت زیادی دارد که این موضوع هم مورد علاقه دولت سلسله سونگ شمالی در چین قرار گرفت.
در تقویم چینی قدیم ایام هفته وجود نداشت، ولی در سه تقویم باقی مانده از اوایل دوران سلسله سونگ، روزهای ایام هفته نیز مشاهده میشود. احتمال میرود این موضوع با همکاری و مشارکت مُعز در تنظیم تقویم در چین ارتباط داشته باشد. دانشمندان چینی نیز علاقه داشتند راه حل جدیدی را در تقویم اسلامی جستجو کنند. ستارهشناسان اسلامی همگی عرب و فارس بودند. آنها بر اساس مطالب موجود در قرآن کتابهای علم نجوم را نوشتهاند که این کتابها نقش مهمی در تکامل تقویم چینی دارند. طبق نوشته چینیها، از زمان حاکمیت سلسله «یوان» تا اوایل دوره سلسله چینگ، به مدت 400 سال از تقویم خویی (مسلمانان) استفاده میشد و این تقویم در واقع تقویم شمسی مورد استفاده در مناطق حوزه فرهنگ ایرانی بود و برای فعالیتهای کشاورزی مورد استفاده قرار میگرفت. این تقویم نقش مهمی در اصلاح تقویم چین در زمان سلسله یوان ایفا کرد.
ریاضی و جغرافیا
بر اساس اسناد و مدارک و کتابهای تاریخی، چینیها از زمان سلسله یوان از اعداد عربی استفاده میکردند. این اعداد توسط مسلمانان به چین انتقال یافته است. دانش «مثلثات» نیز پس از ارتباط با جهان اسلام وارد چین شد. کره جغرافیایی ساخته شده توسط کمالالدین در دوران سلسله یوان، از اهمیت و ارزش فراوانی برخوردار و در نوع خود انقلابی شمرده شده و از نظر شکل ظاهری خیلی به کره جغرافیایی کنونی شبیه بود. جغرافیدانان مسلمان همه از اطلاعات موجود در قران پیرامون کره زمین، ستارگان، و گردش روز و شب استفاده میکردند. در تمام ترجمههای صورت گرفته از قرآن به زبانهای چینی، این مطالب به طور مفصل بیان شده است. مسلمانان و غیر مسلمانان چین تنها از طریق قرآن و دانشمندان اسلامی با این فرهنگ آشنایی پیدا کردهاند.
علم پزشکی
طبق اطلاعات موجود در اسناد و کتب تاریخی، برخی از دایرةالمعارفهای پزشکی که توسط پزشکان مسلمان به زبان عربی نوشته شدهاند، در کشورهای غربی به طور وسیعی رواج یافته است. در این میان میتوان از سه کتاب معروف «مجموعه پزشکی» به قلم «زکریای رازی» پزشک ایرانی، «مجموعه کتاب علوم پزشکی» علی عباس مجوسی و « فرهنگ پزشکی» ابن سینا را نام برد.
پزشکی اسلامی در دوران سلسله تانگ به چین راه یافت. از اواخر دوران سلسله تانگ تا اوایل حاکمیت دودمان سونگ، بسیاری از علوم و دانش پزشکی و دارویی اسلامی وارد چین شد. اگرچه در زمان قدیم طب سنتی چینی به موضوعات مختلفی تقسیمبندی شده بود، ولی در دوران سلسله سونگ، انستیتوی پزشکی امپراتوری، در تربیت پزشکان، همچون کشورهای اسلامی، آنها را به چهار بخش از جمله بخش داخلی، بخش خارجی، بخش زنان و بخش کودکان تقسیم کرد.
تفاوت دیگر داروهای طب اسلامی و داروهای سنتی چینی در این است که در پزشکی اسلامی به داروهایی که از معادن به دست میآیند بیشتر توجه میشود. برای نمونه، استفاده از سنگواره حیوانات و گیاهانی نظیر عنبر زرد، کهربای سیاه، قیر معدنی و دارویی به نام «موسیر» در دوران دودمان سونگ، که توسط اطبای اسلامی کشف و تولید شده بود، وارد چین شد. در عصر سلسله یوان، پزشکان مسلمان دارای مهارت عالی در عمل جراحی از کشورهای اسلامی، مورد توجه و علاقه چینیان قرار گرفتند. از آنجا که تبلیغ فرهنگ اسلامی در ناحیه شمال غربی چین صورت میگرفت، علوم پزشکی در میان ده نژاد مسلمان چینی هم برای مدت زمان زیادی تحت تأثیر علوم پزشکی اسلامی قرار گرفت و از این طریق وارد علم پزشکی چین شد. علوم پزشکی نژاد اویغوری با علم پزشکی اسلامی ارتباط زیادی دارد. میتوان گفت، علم پزشکی اسلامی در طول قرنها خدمات تاریخی انکارناپذیری در توسعه و پیشرفت و شکوفایی علوم پزشکی چین و سلامتی اقوام چینی داشته است که این خدمات مدیون قرآن و دانشمندان اسلامی است.
آموزشهای دینی
آموزشهای اعتقادی دین اسلام در چین ابتدا در درون خانوادهها صورت میگرفت و پدران پسران خود را تربیت میکردند. از این جهت، شغل روحانیت مذهبی نیز موروثی بود. در دوران امپراتوریهای مینگ و چینگ، محلی برای تدریس در مساجد ایجاد میشد و روحانیون آنجا تدریس می کردند که این سیستم آموزشی به نام «آموزش مسجدی» رسمیت داشت. براساس سیستم«آموزش مسجدی» میبایست در کنار آموزش دینی، فرهنگ سنتی چینی نیز آموزش داده شود و آموزش اجتماعی مسلمانان چین تحت نفوذ فرهنگ سنتی اسلامی قرار داشت.
موضوعات درسی آموزشهای مسجدی، شامل دستورات اجتماعی قرآن میشد. روحانیون مساجد همگی براساس ترجمههای قرآن به زبان چینی، اصول آموزش اسلامی را تدریس میکردند. میتوان گفت، مسلمانان چینی بدون این ترجمهها نمیتوانستند فرهنگ و سنتهای اسلامی خود را فرا بگیرند.
مدیریت و نظام اداری
منظور از نظام اداری، مدیریت به اصطلاح امور مذهبی نیست، بلکه اداره سازمانها و نهادهای مردمی و مذهبی است. بر اساس این نظام مدیریت است که مشخص میشود چه کاری باید انجام شود و چه کاری نباید انجام شود. در قرآن سیستم مدیریت اسلامی بهوضوح بیان شده است. مسلمانان چین با مطالعه ترجمههای قرآن با چگونگی اداره جامعه اسلامی آشنایی پیدا میکردند. این نظام تأثیر بزرگی در نواحی مسلماننشین شمال غربی چین گذاشته است. به طور کلی، ترجمههای چینی قرآن کریم، نقش مهمی در گسترش حضور فرهنگ اسلامی در خارج، بهویژه در نواحی اقلیت مسلمان چین، داشته است و این ترجمهها، تأثیر زیادی در تبلیغ فرهنگ اسلامی ایفا کرده و میکنند.
سیستم آموزشی تعلیمات دینی و اسلامی چین، راه پیشرفت و توسعه اسلام در چین را هموار کرده و میکند. بدون این ترجمهها به زبان چینی، مسلمانان نمیتوانستند با فرهنگ، سنت و تعلیمات دینی خود آشنا شوند. بدون ترجمه قرآن به زبانهای مختلف، توسعه اسلام در جهان و چین امکانناپذیر بود. ترجمههای صورت گرفته به زبان چینی از قرآن مسلمانان این کشور را به فرهنگ جهان اسلام نزدیکتر ساخته است تا فرهنگ اسلامی را بهخوبی درک کنند. درحال حاضر، فرهنگ اسلامی چین بخشی از فرهنگ سنتی چین شده است. اگرچه مسلمانان چین همچنان نیازمند ترجمههای جدیدی از قرآن هستند، ولی این کار باید با همکاری اندیشمندان مسلمان در چین و جهان اسلام صورت گیرد تا از اشتباهات کمتری برخوردار شود. چون مسلمانان چین قرآن را معتبرترین کتاب مقدس و جالبترین سبک نگارش تلقی میکنند.
سابقی، رایزن فرهنگی اسبق ایران در چین