به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، اعضای جامعه قرآنی کشورمان آخر هفته به دیدار خانواده شهید خداکرم محمد حسینی رفتند.
در این دیدار، همسر شهید حسینی با اشاره به اینکه در سال 53 با آن شهید ازدواج کرده است، گفت: خداکرم در سال 61 توسط گروهک منافقین ترور شد.
وی با بیان این مطلب افزود: بارها به وی گفته بودند که تو را خواهیم کشت، ولی وی توجهی به این تهدیدها نمیکرد و همچنان به فعالیتش علیه این گروهکها ادامه میداد.
همسر شهید حسینی با بیان اینکه همسرش در پایین منزل مسکونی آنان در مغازهای مشغول به کار بود، اظهار کرد: تا عصر به فروش پرده مشغول بود و شبها به همراه حجتالاسلام نصرتالله هاتفی، امام جماعت مسجد محل که وی مسئولیت مراقبت از وی را عهدهدار بود، به دنبال شناسایی گروهکها و مأموریتهای آنان میرفتند. آن موقع شمار زیادی از گروهکها مشغول فعالیت بودند.
وی یادآور شد: وی در بیرون مغازه بود که چند نفر به اصطلاح برای خرید پرده به اینجا میآیند و با شلیک سه گلوله وی را به شهادت میرسانند.
همسر محمدحسینی گفت: در آن زمان من به همراه فرزندانم در شهرستان بودم و از این واقعه خبر نداشتم. داماد آنان که در اینجا حضور داشت، زمانی متوجه شهادت وی شد که به دنبال او رفت و دید که پیکرش در زیر میز افتاده است.
همسر این شهید با اشاره به اینکه خداکرم محمدحسینی فردی درونگرا و تودار بود و کمتر پیش میآمد در منزل صحبتی کند، گفت: از بابت فعالیتهایی که انجام میداد، اطلاعات خاصی ندارم چون در منزل و به خاطر حساسیتی که مادرش داشت، چندان صحبت نمیکرد.
وی افزود: ما صاحب 4 فرزند ـ دو دختر و دو پسر ـ شدیم و مدت زندگیمان چندان طول نکشید. خداکرم در سال 1329 متولد شده بود و در سن 32 سالگی شهید شد.
همسر این شهید عنوان کرد: از خصوصیات وی این بود که به نماز جمعه بسیار مقید بود و نیز تا آنجا که میتوانست، به دیگران کمک مالی میکرد. اغلب اوقات تا سحر قرآن میخواند و به ختم کردن قرآن در ماه رمضان و اوقات دیگر پایبند بود.
وی گفت: این سیرهای که خداکرم در پیش گرفته بود باعث جذب فرزندان و ترغیب آنها به نماز و قرآن شد. دختر بزرگم وقتی به سخن گفتن درآمد، اولین کلمهای که میگفت «الله اکبر» بود. خداکرم از شنیدن این کلمه لذت بسیار میبرد و پیوسته دخترم را تشویق میکرد که این کلمه را تکرار کند.
همسر شهید محمدحسینی یادآور شد: خداکرم در خردسالی پدرش را از دست داده بود. آنان سه خواهر و برادر بودند و به مسجد رفت و آمد بسیار داشتند و در اثر همین رفت و آمدها قرآن را آموختند. خداکرم مدتی را نیز برای آموزش زبان عربی به مسجد محل میرفت.
وی عنوان کرد: خداکرم پیوسته به من سفارش میکرد که ابتدا قرآن و نمازم را بخوانم و بعد به سراغ رسیدگی به فرزندانم بروم. خیلی روی نماز و قرآن تأکید میکرد.
در پایان این مراسم علاوه بر تلاوت آیاتی چند از کلامالله مجید، لوح یادبود و کتاب و نرمافزار «سورههای سرخ» به همسر این شهید تقدیم شد.