به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، برنامه درسهایی از قرآن با موضوع آداب گفتوگو و مناظره، با عناوین نقش امام باقر(ع) در احیای اسلام، دعوت بر مبنای حکمت و اخلاق حسنه، شیوه مناظره با منکران معاد، شیوه مناظره با وهابیون، برخورد ویژه امام علی(ع) در جنگ جمل، شیوه برخورد با متخلفان از دین، سخنان حضرت زهرا(س) درباره فدک و کیفرهای الهی متناسب با جرم و گناه، 10 مهرماه با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی، رئیس ستاد اقامه نماز کشور اجرا شد.
حجتالاسلام قرائتی در ابتدای این برنامه با اشاره به سالروز شهادت امام باقر(ع)، گفت: بحث ما در مورد گفتوگوی علمی، کرسی آزاداندیشی، مناظره و شیوه گفتوگو و مناظره است. چون الآن دیگر خیلی بحثها رسمی و غیر رسمی است. او در مغازهاش نشسته و یک چیزی میگوید، او یک چیزی میگوید. با هم گفتوگو میکنند.
نقش امام محمد باقر(ع) در احیای اسلام
وی با اشاره به اینکه امام باقر(ع) حوزه علمیه را راه انداخت، بیان کرد: در میان امامان ما اولین امامی که توانست حوزه علمیه را راه بیاندازد، امام باقر(ع) بود. حضرت امیر(ع) ۲۵ سال در خانه نشست. چهار، پنج سال هم که حکومت دستش بود، جنگ نهروان و صفین و قاسطین و مارقین و ناکثین بود. به امام حسن(ع) هم حکومت ندادند. امام حسین(ع) هم در کربلا شهید کردند. امام سجاد(ع) هم در دوره خفقان بود. بنیامیه تا روی کار بود، امامان ما نتوانستند حوزهای تشکیل بدهند. بنیامیه تضعیف شد و سقوط کرد. بنیعباس روی کار آمد. بنیعباس میخواست به مردم بگوید «ما با اهل بیت(ع) خوب هستیم». اینها یک مقداری آزادی دارند.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور با بیان اینکه به قول امروزیها باقر یعنی پژوهشگر و تحقیق، باقر یعنی پژوهش، یعنی شکافتن مطلب، گفت: به عوام که میگویند نفت چیست؟ میگویند همین که در چراغ است. اما دنیای پتروشیمی این نفت را شکافت. از درون نفت صدها مواد استخراج کرد. نوک کشتی و قایق تیز است چون میخواهد آب را بشکافد. نوک هواپیما این رقمی است، چون میخواهد هوا را بشکافد. باقرالعلوم یعنی درون علم را میشکافد و از آن یک چیزهایی در میآورد.
دعوت برمبنای حکمت و اخلاق حسنه
حجتالاسلام قرائتی با اشاره به آداب مناظره و گفتوگو عنوان کرد: قرآن میفرماید «ادْعُ» دعوت کن، «إِلى» به سوی، «سَبیلِ رَبِّکَ»(نحل/۱۲۵) به راه خدا دعوت کن. «بِالْحِکْمَةِ» حکمت، دیگر چه؟ «وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ» این آیه قرآن است. دیگر چه؟ «وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ» این آیه قرآن است. یعنی اگر میخواهی کسی... میخواهی بچهات را به نماز دعوت کنی با منطق به راه خدا دعوت کن.
وی با بیان اینکه باید استدلالی حرف زد، اظهار کرد: موعظه حسنه معنایش معلوم است، یعنی خیرخواهی که نیکو باشد، با نیش و نوش، با تحقیر و مسخره نباشد. منتهی جدال با مخالف است. چون این خودی است. این هم خودی است. این خودی نیست در مقابل ما رقیب است. گارد گرفته، این ضد ما است. میگوید چون ضد تو است، اگر این حسنه است، آن کسی که مخالف تو است باید احسن باشد. مثل سکنجبین، اگر میچشی میبینی سرکهاش زیاد است، شکرش را زیاد کن. چون آن کسی که رقیب ما است گارد گرفته و مخالف است. آنوقت شما در برابر مخالف، به جای حسن باید سراغ شیوه احسن بروید.
این مفسر قرآن افزود: مناظره، یک واقعبینی باشد؛ غرض ما این نباشد که حرف خودمان را به کرسی بنشانیم. زمانی که دنبال حقیقت میگردیم، خشونت در آن نباشد. احترام متقابل باشد. عواطف دیگران را خدشهدار نکنیم.
شیوه مناظره با منکران معاد
حجتالاسلام قرائتی ادامه داد: اما نمونههای مناظره، چند نمونه برایتان بگویم. یک نفر آمد با پیغمبر(ص) برخورد کرد. یک استخوان پوسیده را برداشت و فشار داد، این استخوان در دستش آرد شد و گفت اگر روز قیامت هست، «مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمیم» (یس/۷۸) این استخوان پوسیدهای را که من با فشار خرد کردم و با فوت پخش کردم، چگونه جمع میشود؟ قرآن میگوید این رقمی حرف زد. تو هم اینطور بگو. «قُلْ یُحْییهَا الَّذی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّة» (یس/۷۹) آن کسی که اول آن را درست کرد، آخرش را هم درست میکند. مگر الآن جنابعالی که هستی، مگر از یک تک سلول نیستی؟ خوب این تک سلول از کجاست؟ نطفه و تک سلول و اسپرم از کجاست؟ از غذای پدر و مادر است. غذای پدر و مادر از کجاست؟ خاک اراک گندم شد. خاک رشت و مازندران برنج شد. خاک خوزستان و بوشهر خرما شد. خاک فلان جا سبزی شد. خاک فلانجا سیبزمینی شد. از ذرات خاک پخش شده، آمدند در حلق پدر تو غذا شد و این غذا نطفه شد. پس الآن هم شما از ذرات خاک پخش شده هستید.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور بیان کرد: اصل ما از یک تک سلول است. اسپرم است. این اسپرم از غذاست. غذا از چیست؟ گندم یک منطقه، برنج یک منطقه، میوه یک منطقه از مناطق مختلف مواد غذایی مختلف میوه شد در دهان پدر آمد، اسپرم شد و ما به وجود آمدیم. ما الآن هم از ذرات خاک پخش شده هستیم. مگر جمع شدن پخش شدهها محال است؟.
وی گفت: شما دوغ را در مشک میریزید. چربی در همین دوغ است. اما وقتی مشک را میزنی، ذرات پخش شده همه یکجا جمع میشود. مگر مشکل است؟ مگر گاو علف نمیخورد شیر میدهد؟ خدا در شکم گاو شیر سفید را از شکم علف سبز بیرون میکشد. همان خدایی که شیر سفید را از شکم علف سبز بیرون میکشد، من و شما را از خاک بیرون میکشد. مگر این لباسهایی که پوشیدیم نفتی نیست. انسان توانست از دل نفت نخ را بیرون بکشد.
حجتالاسلام قرائتی با اشاره به مناظره حضرت ابراهیم(ع) با مخالفش، گفت: نمرود ادعایی داشت. به ابراهیم(ع) گفت خدای تو کیست؟ گفت خدای من «یُحْیی وَ یُمیت» (بقره/۲۵۸) هم زنده میکند و هم میمیراند. گفت من هم زنده میکنم و هم میمیرانم. گفت دو نفر زندانی را آزاد کنید؛ یکی را کشت، گفت ببین این را کشتم، یکی را هم آزاد کرد، گفت این را زنده کردم. مغالطه کرد. حضرت ابراهیم(ع) گفت خدا خورشید را از این طرف طلوع میدهد، شما فردا خورشید را از این طرف طلوع میدهی «فَبُهِتَ الَّذی کَفَر» (بقره/۲۵۸).
وی در ادامه با اشاره به نمونه دیگری از مناظره، عنوان کرد: یک نفر نزد پیغمبر(ص) آمد، گفت حضرت عیسی(ع) در گهواره حرف زد. شما چرا در گهواره حرف نزدی؟ پیغمبر(ص) فرمود حضرت عیسی(ع) اگر در گهواره حرف نمیزد، مادرش مریم متهم به زنا میشد، آمدند گفتند مریم تو که شوهر نکردی! چطور زنی که شوهر ندارد، بچهدار شده است؟ معلوم میشود نعوذ بالله تو زنا کردی. اشاره به گهواره کرد. آنجا اگر حرف نمیزد مریم معصوم زناکار معرفی میشد.
این مفسر قرآن با بیان اینکه متأسفانه بابهای گفتوگو کم شده است، افزود: قله کار امام باقر و عظمت کار امام باقر(ع) حوزه علمیه و گفتوگوهاست. هرچه سؤال میکردند، جواب میداد.
شیوه مناظره با وهابیون
رئیس ستاد اقامه نماز کشور بیان کرد: یکی از افتخارات ما این است که چند تا از مراجع بزرگ اعلام کردند به وهابیها که باسوادترین علمای وهابی بیایند و برنامه تلویزیون هم زنده باشد. هر سؤالی دارند بگویند ما جواب میدهیم. یک نفر گفت من جواب میدهم. یک نفر فرمود نه لازم نیست من جواب بدهم. به یکی از شاگردانم میگویم جواب بدهد. همه مردم ببینند، معلوم میشود که حرف منطقی که دارد. اگر میخواهید ببینید پوکی چقدر است. اینها بوسیدن ضریح را شرک میدانند. میگویند این ضریح دور قبر پیغمبر(ص) آهن است. شما آهن را میبوسید. شرک است! باید خداپرست باشید. جوابش یک کلمه است. در خانه ما هم آهن است. یک بار هم در خانه خودمان را نبوسیدیم. ما آهن بوس نیستیم. این آهن چون دور ضریح پیغمبر(ص) است میبوسیم. بعد یکی از علما یک شیرینکاری کرد، یک قرآن دست پادشاه وهابیها داد. او قرآن را بوسید. گفت تو مشرک هستی. گفت چرا؟ گفت برای اینکه چرم را بوسیدی. قرآن چرمی بود، جلدش چرم بود. چرم هم پوست گاو است. تو پوست گاو را بوسیدی. گفت کفشهای من هم چرم است. در عمرم کفشهایم را نبوسیدم. این چرم را که بوسیدم نه به خاطر اینکه پوست گاو است. چون جلد قرآن است، بوسیدم. پادشاه وهابیها این حرف را گفت. گفت خوب ما هم ضریح پیغمبر(ص) را میبوسیم نه چون آهن است، چون ضریح پیغمبر(ص) است.
وی اظهار کرد: به حضرت علی(ع) گفتند چرا شما ابوموسی اشعری را در صفین حکم قرار دادید؟ گفت قرآن هم حکم قرار داده است. میگوید اگر زن و شوهری با هم اختلافی دارند، «فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِها» (نساء/۳۵) یک داور از فامیل زن، زیاد هم نباشد، لشگرکشی نکنید. دو تا نه، یک داور کافی است. یک داور هم از فامیل مرد بیاید، کدخدامنشی ببینند، مشکل چیست. «إِنْ یُریدا إِصْلاحاً» اگر این دو داور، حسن نیت داشته باشند، خدا بین اینها را جوش میدهد. حکمیت در قرآن است.
برخورد ویژه امام علی(ع) در جنگ جمل
رئیس ستاد اقامه نماز کشور افزود: در جنگ جمل حضرت علی(ع) پیروز شد، به حضرت گفتند در جنگ جمل شترها را گرفتی به اسم غنایم جنگی تقسیم کردی. اسلحهها را هم گرفتی و تقسیم کردی چرا زنها را کنیز نگرفتی؟ فرمود رهبر جنگ جمل عایشه بود. من نمیتوانم زن پیغمبر(ص) را کنیز کنم؟ کدام یک از شما حاضر بودید به عنوان کنیزی بپذیرید؟ عایشه امالمؤمنین است. زن پیغمبر(ص) است و حریم دارد، از همه گذشته مگر پیغمبر روز فتح مکه زنان را کنیز گرفت؟ اینها جزء اختیارات حکومت اسلامی است. میتواند زنها را کنیز بگیرد، میتواند هم ببخشد. در فتح مکه همه زنها بخشیده شدند. پس پیغمبر(ص) هم در فتح مکه کنیز نگرفت، و هم امیرالمؤمنین(ع) در جنگ جمل کنیز نگرفت.
حجتالاسلام قرائتی عنوان کرد: به حضرت علی(ع) گفتند چرا روز اول شمشیر دست نگرفتی حقت را بگیری؟ چرا کنار نشستی و حقت را نگرفتی؟ تو قدرت داشتی و فاتح خیبر هستی، چرا ساکت شدی؟ حضرت امیر(ع) فرمود «من از انبیاء(ع) درس گرفتم». اما نوح گفت «أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِر» (قمر/10) خدایا من دیگر حریف نمیشوم. نوح هم خودش را کنار کشید و گفت «أَنِّی مَغْلُوب».
این مفسر قرآن ادامه داد: «وَ کادُوا یَقْتُلُونَنی»(اعراف/150) خلاصه حضرت امیر(ع) از قول نوح و لوط و ابراهیم و موسی و هارون و خود پیغمبر(ص) فرمود مگر پیغمبر را آن شبی که میخواستند بکشند در غار نرفت؟ بنابراین، اینطور نیست که چون من تا پیغمبر از دنیا رفت، دست به اسلحه نبردم، معنایش این است که حق داشتم اما شرایط مهیا نبود، پیغمبر(ص) به من سفارش کرد که اگر یار داشتی، حقت را با قدرت بگیر. اگر یار نداشتی، مواظب باش خون تو ریخته نشود. بعد حضرت علی(ع) فرمود «اگر 40 نفر با من بودند من حقم را میگرفتم».
وی ادامه داد: حضرت لوط پیغمبر بود. دو تا فرشته در قالب دو جوان زیبا مهمانش شدند. زمان حضرت لوط مردم اهل لواط بودند. خیلی رسوا، گفت من دختر دارم. عقد میکنم و به شما میدهم، لواط نکنید. «هؤُلاءِ بَناتی» من دخترانی دارم به شما میدهم. «وَ لا تُخْزُونِ فی ضَیْفی» (هود/78) من را جلوی مهمانهایم شرمنده نکنید. گفتند تو خودت هم میدانی ما کاری به دخترها نداریم. حضرت لوط گفت «لَوْ أَنَّ لی بِکُمْ قُوَّة» (هود/80) ای کاش یک قدرت داشتم.
شیوه برخورد با متخلفان از دین
این مفسر قرآن عنوان کرد: حضرت موسی گفت « فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ لَمَّا خِفْتُکُم» (شعرا/21)، من وقتی دیدم کسی را ندارم از بین شما رفتم. موسی به کوه طور رفت. تورات بیاورد، 30 روزش 40 روز شد. برگشت دید همه زحماتش از بین رفته است و مردم مت خداپرست گوسالهپرست شدند. هنرمندی به نام سامری بود، از طلاها یک مجسمه گوساله ساخت طوری که وقتی باد در آن میرفت، صدا میکرد. گفت «هذا إِلهُکُمْ وَ إِلهُ مُوسى»(طه/88) خدای شما و خدای موسی همین است.
وی افزود: «وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخیهِ یَجُرُّه»(اعراف/150) کله برادر را گرفت و کشید. من فکر میکنم که به احتمال زیاد شاید معنایش این باشد که حضرت هارون هم زلف داشته است چون کله تراشیده را که نمیشود کشید! اینکه میگوید سرش را گرفت و کشید. کشیدن با زلف جور میشود. مگر اینکه سرش را اینطور بکشد. هارون گفت چرا این کار را میکنی؟ گفت 30 روز ما 40 روز شد، به خاطر 10 روز شما رفتید گوسالهپرست شدید. «ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونی» مردم مرا مستضعف کردند. هرچه فریاد کشیدم به حرف من گوش ندادند.
سخنان حضرت زهرا(س) درباره فدک
حجتالاسلام قرائتی اظهار کرد: طبق فرمان خدا در قرآن، پیغمبر(ص) منطقه فدک را به حضرت زهرا(س) داد. حضرت زهرا(س) شب عروسی لباس عروسیاش را به فقیر داد. گفت این سرمایه دست انسانهایی باشد که خودشان سوءاستفاده نکنند. زاهدترین آدمها علی و فاطمه هستند. گفت پس تولیت برای شما. فدک را به زهرا بخشید، نه برای اینکه خوش و بش باشد و دختر و این بحثها نیست. بحث این است که یک سرمایه برای مسلمانهاست، کلیددار آن یک آدمی باشد که زاهد باشد، متقی باشد. زاهدتر و باتقواتر از علی و فاطمه هم نیست.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور ادامه داد: اما در عین حال تا پیغمبر(ص) از دنیا رفت، به دروغ گفتند پیغمبر فرموده است «نحن معاشر الأنبیاء لا نورث»(بلاغات النساء/ص31) هرچه هست برای مردم است. ما ارث نداریم پس پیغمبر(ص) ارث ندارد که به زهرا بدهیم. فدک را هم از حضرت زهرا(س) گرفتند. میدانید حضرت زهرا(س) چه کرد؟ در گفتوگو، حضرت زهرا(س) فرمود «وَ وَرِثَ سُلَیْمان»(نمل/16) حضرت سلیمان از حضرت داود ارث برد. سلیمان بن داود، سلیمان پسر داود بود. داود پیغمبر بود، سلیمان هم ارثش به پسرش رسید. از همه گذشته مگر خلیفه دوم نگفت «کفانا کتاب اللّه» (کتاب سلیم ابن قیس هلالی/ج1/ص550) یعنی قرآن بس است. اگر قرآن بس است همین آیه «وَ وَرِثَ سُلَیْمان» را عمل کنید. این حدیث کجا بود؟. حضرت فاطمه زهرا(س) در یک سخنرانی مهم تمام استدلالهای اینها را هوا کرد.
حجتالاسلام قرائتی اظهار کرد: به حضرت علی(ع) گفتند چطور شما در نهروان جمعی را کشتید؟ اینها بالاخره «اشهد ان لا اله الا الله» میگفتند. «اشهد ان محمدا رسول الله» میگفتند. کسی که «اشهد ان لا اله الا الله» میگوید مسلمان است. حالا با تو مخالف هستند، چرا کشتی؟ حضرت فرمود «نخیر اینها مسلمان نبودند، اینها منافق بودند. در دل کافر بودند و به زبان اشهد ان لا اله الا الله میگفتند». اما اینکه میگویید «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَة»(حجرات/10) هرجا کلمه اخوت میآید معنایش برادری نیست. «وَ إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحا»(هود/61) میگوید فلان قوم کافر برادرشان پیغمبر را فرستادیم. یعنی خدا در قرآن پیغمبر را برادر کفار تلقی کرده است. اخوت درجاتی دارد.
کیفرهای الهی متناسب با جرم و گناه
رئیس ستاد اقامه نماز کشور گفت: به امام سجاد(ع) گفتند یهود گفتند شنبه ماهی نگیرید. قصهاش در قرآن هست. اینها میآمدند... شنبه امتحان الهی بود، غریزهای بود که خدا در حیوانها قرار داده بود، روز شنبه ماهیها جلوی یهودیها میآمدند شیرجه میرفتند. دهان یهودیها پر از آب میشد. از طرفی میگویند ماهی نگیر. از طرفی هم ماهیها شیرجه میرفتند. «إِذْ تَأْتیهِمْ حیتانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِم» (اعراف/163)، «یوم سبت» یعنی روز شنبه ماهیها جلو میآمدند. روزی که شنبه نبود، «لا یَسْبِتُونَ لا تَأْتیهِم» هر موقع شنبه بود، ماهیها میآمدند، یکشنبه نمیآمدند. اینها کلک زدند. گفتند بیاییم یک حوضهایی کنار رودخانه درست کنیم، این حوض را به رودخانه سوراخ کنیم. ماهی از این سوراخ در حوض میآید، در حوض را میگذاریم ماهی در حوض گیر میکند. الآن هم یهودیها اینطور هستند.
حجتالاسلام قرائتی اظهار کرد: آمریکا که به ما ویزا نمیدهد. یکی از علمای مسیحی ایران آمده بود، اینها مقابله به مثل کردند. یک ویزا هم کلیسا برای ما فرستاد، آمریکا رفتیم. آنجا یک همشهری داشتیم، ما را شناخت و گفت بیا یک خرده شما را در شهر بگردونم. ما را برد و گفت اینجا نیویورک است. اینجا هم مرکز تجارت قالی است. گفت این یهودی است و من هم مسلمان هستم. میگفت این یهودی به من مسلمان با التماس وقتی که شنبه میشود کلیدش را میدهد و میگوید برو مغازه را باز کن، هرچه قالی فروختی پولش را نگه دار، یکشنبه تحویل من بده. برای اینکه از مشتری نگذرد.
وی افزود: من یک سؤالی برایم مطرح بود. از یکی از علما پرسیدم، جواب قشنگی به من داد. گفتم در روایات داریم که حضرت علی(ع) از یهودی وام میگرفت. الآن اگر قرائتی از یک یهودی وام بگیرد، از تلویزیون مرا بیرون میکنند. چطور حضرت علی(ع) از یهودی وام میگرفت؟ اگر بد است آن زمان هم بد بود. به نظرم آیتالله مروارید بود. از علمای مشهد، در ذهنم ایشان بود. ایشان وام که میگرفت به مردم ثابت میکرد که رهبران مردم زندگی استثنایی ندارند. غذایشان استثنایی نیست. بعد گفت وام به من بده، سر وعده میدادند، که میگفت ما به قولمان وفادار هستیم. پیمانشکن نیستیم. بعد به مردم مسلمان یاد میدادند که با اهل کتاب معامله اقتصادی داشته باشید. دینتان جداست. اما روابط زندگیتان، حقوق شهروندی شما باید مراعات شود. گفت چند درس در این کار است. شرایط فرق کرده است به امام صادق(ع) گفتند علی بن ابیطالب(ع) فلان کار را میکرد. چرا شما نکردید؟ فرمود شرایط آن زمان با این زمان فرق میکند.
این مفسر قرآن ادامه داد: گفتند یهودیها که شنبه کلک زدند ما را گرفتند، خدا اینها را به شکل میمون درآورد. آیه قرآن است. یهودیها شکل میمون شدند. چرا لشگر بنیامیه در کربلا امام حسین(ع) را کشتند، شکل میمون نشدند؟ امام سجاد(ع) فرمود بنا نیست خدا همه را یک کیفر دهد! ابلیس با خدا مخالفت کرد. خدا هیچ کاری با او نداشت. گفت تا روز قیامت هم هر کاری خواستی بکن. بعضیها را خدا در دنیا گوشمالی میدهد، اما بنا نیست تمام خلافکارها را در همین دنیا مجازات کرد.
وی گفت: قرآن یک آیه دارد «وَ جَعَلْنا لِمَهْلِکِهِمْ مَوْعِدا»(کهف/59) بعضیها را خدا فوری حالشان را میگیرد. آیهاش این است «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر»(شوری/30) شنبه خراب کردی، یکشنبه سیلی میخوری. بعضی را خدا در همین دنیا، بعضی را آخر عمر حالشان را میگیرد.
حجتالاسلام قرائتی گفت: مناظره و گفتوگو خوب است به شرطی که با احترام باشد. جسارت نباشد، توهین نباشد. آدمی که منطق دارد چرا توهین کند؟ ناسزا برای کسانی است که حرف منطقی برای زدن نداشته باشند. ما باید یاد بگیریم که منطقی حرف بزنیم. حتی به مخالف هم اگر چیزی گفت، حرفش درست بود، بگوییم هرچه شما بگویید من قبول دارم. آنجایی که حرفش درست است، بگویید این تکه را قبول دارم.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور اظهار کرد: سبک زندگی این است که با دوست و دشمن چگونه برخورد کنیم. آداب گفتوگو و آداب معاشرت، تمام قرآن سبک زندگی است. تمام نهجالبلاغه سبک زندگی است. تمام روایات ما سبک زندگی است. «قولوا» این رقم بگو. «لا تقولوا» این رقم نگو. «کلوا» این غذا را بخور. «لا تکولوا» این غذا را نخور. سبک زندگی که مقام معظم رهبری فرمود کل دین است. کل دین سبک زندگی است.