پسری که در قرآ‌ن‌خوانی از پدر قاری سبقت گرفت/ عطاری؛ ممر درآمد قاری بین‌المللی + فیلم
کد خبر: 1465758
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار : ۰۹ آبان ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۴
گفت‌وگو با حسن رضائیان؛

پسری که در قرآ‌ن‌خوانی از پدر قاری سبقت گرفت/ عطاری؛ ممر درآمد قاری بین‌المللی + فیلم

گروه چهره‌ها: حسن رضائیان از «وحید» پسر نوجوانی می‌گوید که به عشق یادگیری تلاوت قرآن، آنقدر حریصانه صوت قرآن گوش کرد و آنقدر به قرائت پرداخت و به درک دقایق حضور در جلسات اساتید ممارست کرد تا قاری بین‌المللی شد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، هفتم مهرماه سال 1334 در یکی از محله‌های قدیمی تهران که محل اتصال بین تهران قدیم و تهران مدرن بود با نام «پل چوپی» متولد شد. پدرش به شغل عطاری مشغول است و مغازه‌اش نزدیک منزلشان و یا بهتر بگوییم سر کوچه‌شان است.

شاید تاکنون بارها و بارها تلاوت‌هایش را از شبکه‌هاى مختلف صدا و سیما شنیده باشید؛ تلاوت‌ها و اذانش با نام حسن رضائیان پخش می‌شود اما خودش می‌گوید: «همه دوستان و آشنایان مرا به اسم وحید می‌شناسند» لبخندی می‌زند و ادامه می‌دهد: «من حتی تا ششم ابتدایی هم نمی‌دانستم که اسمم حسن است، چون تا قبل از آن ثبت نام مدارسم توسط پدر و مادرم انجام می‌گرفت که من از نامم در شناسنامه بی‌اطلاع بودم و از کلاس ششم ابتدایی متوجه شدم که اسم من، حسن است».

او نیز کنار پدر مشغول به فعالیت در عطاری است و در کنار آن به امر تلاوت، آموزش و داوری قرآن می‌پردازد. عطاری که شاید بیش از نیم قرن، اعتبار داشته باشد. «این عطاری خانوادگی‌ است و به دلیل سابقه‌ای که دارد مردم جهت درمان بیماری‌هایشان به آن رجوع می‌کنند».

در حالی که نگاهی به خیابان می‌اندازد با دستش اشاره‌ای می‌کند و ادامه می‌دهد: «قدیم، اینجا باغی بود برای فردی به اسم سیدخلیل که در حال حاضر تنها دو کوچه از این سید مانده است که کوچه اول سیدخلیل پایین پل و کوچه دوم سیدخلیل بالای پل است که روبروی عطاری است و به واسطه شهیدی که کوچه داشت، شهرداری نام کوچه را به نام شهید «حمید غفوری» تغییر داد که خانه پدری‌ام آنجا بود».

استاد حسن رضائیان در کنار پدر

او که 59 بهار از عمرش گذشته و بیشتر آن را صرف آموختن قرآن و حضور در مسابقات داخلی و بین‌المللی کرده است و سپس به امر آموزش قرآن پرداخته است، این بار از گذشته‌های دور خاندانش می‌گوید: «پدربزرگم حسین رضائیان اصالتاً لواسانی است».

شنیدن صدای این استاد از نزدیک گلبانگ اذانش را به خاطرم می‌آورد و هنگامی که از صدایش می‌‌پرسم ادامه می‌دهد: «این صدا برایم ذاتی است»، لبخندی می‌زند و بعد از اینکه گلویش را صاف می‌کند می‌گوید: «در قدیم، منظورم هنگامی‌ است که بچه بودم، تصنیف و شعرهایی را برای فروش به کوچه‌ها می‌آوردند به ذوق اینکه آنها را تقلید کنیم و در جمع دوستان بخوانیم، آنها را می‌خریدیم و آنقدر تمرین می‌کردیم به طوری که حفظ می‌شدیم تا اینکه خدا خواست و ورق برگشت».

او از جرقه‌ای که در سن 9 سالگی‌ در زندگی‌اش خرده شده و باعث شد در راه قرآن قدم بردارد، سخن می‌گوید و ادامه می‌دهد: ‌«در 9 سالگی با فردی به نام آقای شیرازی که از دوستان استاد ابراهیم پورفرزیب(مولایی) بود، آشنا شدم و با راهنمایی وی، موجب شد تا علاوه بر آشنایی اندکی که با قرآن داشتم، وارد جلسات قرآن استاد مولایی شوم».

رضائیان از شوق تشویقی که در آن جلسه پس از قرائت هر فرد انجام می‌شد و گفتن الله الله به مانند کشورهای مصری چنین می‌گوید: «این برایم باعث تعجب بود که در جلسات ما هم مانند کشور مصر، قاریان را اینگونه تشویق می‌کنند و همین انگیزه‌ای شد تا در این جلسات حضور داشته باشم».

پدرم از قاریان مسجد «عمار یاسر» بود

او که از شاگردان مستمر استاد مولایی است که صبح‌های جمعه در جلسات قرآن مسجد الرضا(ع) خیابان بهار وی شرکت می‌کرد، ادامه می‌دهد: «البته پدرم در جوانی قاری مسجد عمار یاسر بودند. او جلسه قرآنی به سبک سنتی شب‌های شنبه در مسجد برپا می‌کرد که من هم در این جلسات شرکت می‌کردم و پشت رحل می‌نشستم و قرآن می‌خواندم».

رضائیان عنوان می‌کند: «از سوی دیگر پدرم خودش نیز مقید بود که باید بعد از نمازصبح، قرآن تلاوت شود و از آنجا که مقید بود که خواندن سوره واقعه باعث افزایش روزی می‌شود لذا خود را ملزم کرده بود تا هر روز صبح این سوره را بخواند، هنگامی که کوچک بودم، صبح‌ها از صدای قرائت نماز و تلاوت قرآن پدرم بیدار می‌شدم و با اینکه سواد نداشتم و مدرسه هم نمی‌رفتم اما ناخودآگاه آیات این سوره را از تلاوت‌های پدرم حفظ کردم به طوری که پدرم زمانی که متوجه شد من صبح‌ها با اشتیاق بیدار می‌شوم و با علاقه‌ تلاوت او را زمزمه می‌کنم، از مادرم خواست تا مرا کنارش بنشاند تا با دقت بیشتری گوش دهم».

او در برنامه صبحگاهی مدرسه نیز قرآن می‌خواند به طوری که مورد تشویق مربیان مدرسه و حتی سایر هم‌مدرسه‌ای‌هایش قرار می‌گرفت، «هنگامی که به مدرسه می‌رفتم در جلسات قرآن بیشتری حضور پیدا می‌کردم و در مدرسه هم سر صف به سبک ایرانی خودمان قرآن می‌خواندم و نه با سبک مصری که پس از مدتی رایج شد».

رضائیان مکثی می‌کند که حاکی از جست‌وجو میان خاطراتش است و ادامه می‌دهد: «حتی در مدرسه در کلاس درس قرآن کتاب‌های کاهی با عنوان عم جزء داشتیم که از روی آن می‌خواندیم، معلمم خانمی به نام رزاقی بود که هر وقت می‌آمد به کلاس، به من می‌گفت تا درس را به هم کلاسی‌هایم آموزش دهم و حتی من وقتی در کلاس قرآن می‌خواندم، معلم‌های دیگر کلاس‌ها از صوت من پشت در کلاس جمع می‌شدند و قرآنی را که من می‌خواندم، گوش می‌دادند».

عموماً به سبک استاد عبدالباسط تلاوت می‌کنم

او مشوق اصلی‌اش در گام نهادن در شا‌هراه اصلی قرآن را خواندن قرآن صبحگاهی پدر می‌داند و پس از آن حضور در جلسات استاد مولایی و ادامه می‌دهد: «تاکنون حدود 45 بهار از تلاوتم می‌گذرد».

رضائیان قبل از حضور در جلسات استاد مولایی، قرآن خواندن را می‌دانست به ویژه به سبک عبدالباسط «نوار‌های کاست مرحوم عبدالباسط را با هر سختی بود، بدست می‌آوردم و آنها را گوش می‌دادم». رضائیان با قاطعیت ادامه می‌دهد: «البته مادربزرگم(مادر پدرم) مبلغه معروف آن زمان تهران بود که بانوان مبلغه‌ای چون لواسانی و کاتوزیان از شاگردان خانم رضائیان هستند بطوری که یکی از جلسات مستمر وی در ماه رمضان هر روز صبح تا ظهر جلسه قرآن داشت».

او که عموماً به سبک استاد عبدالباسط تلاوت می‌کند اما در صورتی که در جلسه خاص حضور پیدا کند و بداند که جمع حاضر تلاوت یکی دیگر از قراء مصری را دوست دارد به سبک آنها می‌خواند، «من تا قبل از سن جوانی، روزی هفت تا هشت ساعت قرآن می‌خواندم. حتی زمانی که برای انجام تکلیفم بود و باید مشق می‌نوشتم، قرآن گوش می‌دادم و می‌خواندم و روزهایی بود که آنقدر قرآن می‌خواندم تا صدایم می‌گرفت و گریه می‌کردم و می‌ترسیدم به طوری که مادرم با شوخی و از طرفی هم به دلیل اینکه نگرانم بود می‌‌گفت، چقدر می‌خوانی؟!»

رضائیان ادامه می‌دهد: «من هر شب، جلسه قرآن می‌رفتم، چون من خیلی زیاد قرآن می‌خواندم به طوری که موقع وقت ناهار و شام، قرآن می‌خواندم. یادم هست حتی پدرم ضبط صوتم را به دلیل اینکه مادام نوار گوش می‌دادم و برادرانم به خواندن‌های وقت و بی‌وقتم اعتراض کردند، توی حیاط انداخت و شکست اما سر هدف خودم ماندم».

تقلید بانگ اذان مسجد محله

حسن که از کلاس هفتم، خودش را در مدارس شبانه ثبت نام می‌کند تا زیر ذره‌بین حضور و غیاب معلم نباشد و بتواند راحت‌تر در جلسات قرآن حضور داشته باشد و از سوی دیگر با آدم‌هایی با سن و سال بالایی برخورد داشته باشد درحالی که سرفه‌ای می‌کند، می‌گوید: «حتی من در همان سن و سال، درس عربی و قرائت قرآن به دانش‌آموزان آموزش می‌دادم و در همان مدرسه شبانه معلمی داشتیم که می‌دانست من قرآن می‌خوانم، از من خواست در کلاس درس عربی و ترجمه قرآن ارائه دهم».

او ادامه می‌دهد: «یادم هست حتی بانگ اذانی که از مسجد محله گفته می‌شد، تقلید می‌کردم بطوری که یک روز هنگامی که اذان می‌گفتم، خانم همسایه به مادرم گفت که اذان است؟! حاج‌خانم زودتر بیا به مسجد برویم و مادرم خنده‌ای کرده و گفته، این پسر من است که اذان را تمرین می‌کند».

اما رضائیان، حالا در این سن و سال هم، حداقل روزی پنج ساعت قرآن می‌خواند و در ادامه اظهار تأسف می‌کند و می‌گوید: «در حال حاضر، کدام قاری است که این‌ همه زمان صرف تلاوت روزانه‌ و تمرینش کند؟ حال آنکه ما حتی برای پیدا کردن نوار صوتی، شهرستان‌ها را گشت می‌زدیم و در آن روزها بخش فارسی رادیو کویت که ساعت 14:30 یا 15 تلاوت قاریان مصری را داشت گوش می‌دادیم و ضبط می‌کردیم و حتی گاهی به دوستانی که در کشورهای دیگر داشتیم رومی‌انداختیم و از آنها می‌خواستیم تا نوار قرآن با صدای قاریان مصری برایمان بفرستند».

او با تأکید بر اینکه قاریان حاضر باید قدر امکانات اکنون را بدانند و وقت بیشتری برای تمرین روزانه‌شان بگذارند، ادامه می‌دهد: «الان با این همه امکانات رادیو قرآن، رادیو تلاوت، سیمای قرآن و برنامه‌های مختلفی که از قاریان مصری دعوت می‌شود اما باز هم سطح‌ تلاوت‌شان مثل قاریان قدیم نیست چون آنها برای اینکه بتوانند قرآن را تلاوت کنند، زحمت‌ها کشیدند».

از شاگردان جدی و مستمر استاد مولایی

رضائیان که به صورت جدی از سن حدود 13 سالگی به امر تلاوت قرآن پرداخته است و عاشق صوت عبدالباسط شده است ادامه می‌دهد: «اعتقادم این است که عبدالباسط با آن صوت خدادادی که دارد قلب‌ها را تسخیر می‌کند با اینکه ما اصلاً عبدالباسط را حضوری ندیدیم و با او نشست و برخواستی نداشتیم و تنها آن را از طریق فیلم‌ها و سی‌‌دی‌ها دیده‌ایم، کما اینکه استاد ابوالعینین شعیشع می‌گفت که عبدالباسط کلاس موسیقی نرفته اما وقتی قرآن می‌خواند قلب‌ها را تسخیر می‌کند». رضائیان که آرزوی دیدن استاد مرحوم عبدالباسط را داشته و هیچ‌گاه این امر محقق نشده است با قاطعیت می‌گوید: «عبدالباسط تلاوت قرآن مصریان را به دنیا معرفی کرد. با وجود اینکه اساتید و قاریان زیادی در مصر بودند اما عبدالباسط منشأ ترویج تلاوت قرآن از مصر به سایر کشورها شد و لاغیر».

او که از شاگردان جدی و مستمر استاد مولایی بوده است با ابراز تأسف از دست دادن این دُرّ علوم و فنون قرائت و با اندوهی که از چهره‌اش و تغییر صدایش می‌توان به راحتی فهمید، ادامه می‌دهد: «جلسات جدی‌ام را با حضور در جلسات قرآن این استاد که جمعه‌ها صبح برگزار می‌شد، پی گرفتم و هفته‌ها می‌رفتم و وی نمی‌گذاشت قرآن بخوانم و می‌گفت الان زمانی است که باید شما قرآن را گوش دهید و یا جلسات شب‌های دوشنبه‌اش که به صورت سیار در منزل فراگیرانش بود و شاید در هر جلسه 200 تا 300 نفر می‌آمدند». رضائیان با اشاره به شیوه استادش در این جلسات و تشنه نگه داشتن قرآن‌آموزانش نسبت به فراگیری تلاوت قرآن، می‌گوید: «سه تا چهارساعت پشت رحل می‌نشستم به طوری که زانوهایم، ورم می‌کرد و استاد مولایی به من و دیگر هم‌سن‌وسالانم نمی‌گفت قرآن بخوانیم و حتی اگر هم می‌گفت بخوانیم نهایتاً سه تا چهار آیه بود و غلط‌هایمان را می‌گرفت و می‌گفت اینها را برطرف کن تا جلسه دیگر. نه اینکه نیم ساعت قرآن بخوانیم و به طور کامل سیر شویم از تلاوت؛ بلکه به مانند اینکه از یک لیوان آب یک جرعه آب می‌داد تا بخوری تا همیشه تشنه تلاوت قرآن و جویای قرائت باشی».

او با ابراز گلایه از برخورد قرآن‌آموزان با اساتید در جلسات قرآن، عنوان می‌کند: «اما در جلسات امروزه اگر استادی به شاگردی بگوید بیشتر بخوان، صدای شاگرد دیگر که کمتر خوانده است در می‌آید و در حالی که در گذشته احترام استاد بسیار واجب بود و اکنون نیز باید به آن عمل شود».

اجازه قرائت هفتگانه قرآن را از استاد مولایی دارم

رضائیان که اجازه قرائت هفتگانه قرآن را از استاد مولایی دارد، می‌گوید: «هفت قرائت را پیش استاد مولایی خواندم و وی به من اجازه داد، قرائت کنم. یک روز در جلسه اولین هفته پس از ماه رمضان بودم، چون وی بعد از ماه مبارک یک هفته تعطیلی می‌داد و از هفته دوم بعد از آن جلساتشان را شروع می‌کرد که تا آمدم قرآن را بخوانم استاد مولایی به من اجازه داد که از امروز هر جا خواستی تلاوت کنی می‌توانی با هفت قرائت بخوانی، چون این چیزی نیست که نوار صوتی گوش کنیم و بتوانیم پیاده‌اش کنیم بلکه باید اجازه از اساتید اهل فن داشته باشیم مثل اجتهاد می‌ماند».

او برخورد استاد مولایی با شاگردانش را پدرانه می‌داند و ادامه می‌دهد: «اگر استاد مولایی متوجه می‌شد شاگردانش به هر نوعی مشکل دارند سعی می‌کرد تا کارشان را راه بی‌اندازد. وی حتی زندگی‌اش را چنانکه چند کارخانه سنگ‌بری داشت، فروخت و صندوق قرض‌الحسنه «اندوخته نیکان» را راه‌اندازی کرد تا به این وسیله به مردم نیازمند کمک کنند و یک ریال در برابر فعالیت‌های قرآنی‌اش وجهی دریافت نکرد».

برخورد گرم و محترمانه‌ از خصوصیت بارز اخلاقی استاد مولایی

او از خصوصیت بارز اخلاقی استاد مولایی را برخورد گرم و در عین حال محترمانه‌اش می‌داند که حتی مردم بخاطر اخلاق وی به جلساتش می‌آمدند و معتقد است ما که با استاد مولایی زندکی کرد‌ه‌ایم اکنون عدم حضورشان برای ما خیلی ملموس است و ادامه می‌دهد: «قاری که می‌آمد و تازه‌وارد در جلسه‌اش بود و در انتهای مجلس می‌نشست، وی را صدا می‌کرد و اشاره می‌کرد تا به جلوی مجلس بیاید و همین باعث انگیزه می‌شد و هیچ‌کس را ناراحت نمی‌کرد. همچنین استاد مولایی به تفسیر قرآن اهتمام ویژه‌ای داشت به گونه‌ای که بین تلاوت‌های افراد، به تفسیر آیات خاص می‌پرداخت».

رضائیان استاد مولایی را مهماندار سایر قاریان می‌داند و عنوان می‌کند: «در آن زمان‌ها هنگامی که قاریان مصری به ایران می‌آمدند، آنها کسی را نمی‌شناخت جز استاد مولایی که وی هم آداب میهمان‌داری را به تمام و کمال انجام می‌داد».

استاد «بیوک محمدی»؛ استاد دوم رضائیان

او که در برخی از مجالسش بعضاً این رویه را در تلاوتش انجام می‌دهد، با اشاره به استاد دومش از استاد بیوک محمدی می‌گوید و ادامه می‌دهد: «اما استاد دوم من، استاد بیوک محمدی بوده است که بسیار من را تشویق می‌کرد و حتی گاهی اوقات جلسات خودشان را در غیابش به من واگذار می‌کرد که جلساتش در مسجد المصطفی در چهارراه حسن‌آباد و جلسه دیگر وی در میدان امام حسین(ع) صبح‌های جمعه برگزار می‌شد. او که ترک زبان بود، اخلاقش زبانزد بود».

حسن رضائیان در سال 60 ازدواج کرد که ثمره آن دو فرزند است. او از سال 56 حضور در مسابقات را از شرکت در مسابقات قرآن اوقاف آغاز کرده است و نخستین بار در سال 58 در سیماى جمهورى اسلامى ایران به تلاوت پرداخت، «ازسال 56 در مسابقات اوقاف که در مسجد الجواد برگزار شد، شرکت کردم که حتی به فینال هم آمدم و قرار بود عصرش فینال برگزار شود اما به دلیل مخالفت پدرم که می‌گفت می‌خواهی برای شاه قرآن بخوانی اینها از تلاوت‌های شما می‌خواهند برای نظام‌شان بهره‌برداری کنند، فینالش نرفتم که آن سال مرحوم محمد غفاری رتبه نخست را بدست آورد که به مالزی رفت و آنجا حائز رتبه دوم شناخته شد».

کسب اولین رتبه بین‌المللی در سال 1368

او ادامه می‌دهد: «پس از انقلاب، هفت دوره در مسابقات شرکت کردم پنج دوره در مسابقات اوقاف استان تهران، اول شدم و یک دوره هم در سراسری رتبه دوم را بدست آوردم و بار دیگر حائز رتبه نخست در سال 67 در کل کشور شدم که برای مسابقات بین‌المللی که در سال 68 در حسینیه ارشاد بین 35 کشور برگزار شد، مقام اول را کسب کردم و جالب اینکه نفرات برتر کشورها که در این مسابقه حضور داشتند همه به سبک عبدالباسط قرائت می‌کردند».

رضائیان می‌گوید: «یادم است در این دوره از مسابقات از کشورهای پاکستان، لبنان و آفریقای جنوبی حضور داشتند که به سبک مرحوم عبدالباسط قرائت می‌کردند و حتی نفر دوم که از کشور پاکستان بود شاگرد مستقیم عبدالباسط بود که عکس‌هایش را با عبدالباسط به ما نشان داد».

او که به کشورهای مختلف از طریق دولت و یا به صورت شخصی برای تلاوت قرآن دعوت شده است، عنوان می‌کند: «در سال 2000 یا 1999 در مسابقات آفریقای جنوبی هم مقام نخست را بدست آوردم البته قانون آفریقای جنوبی برای داوری متفاوت است در آن مسابقه داور مردم و حاضران بودند که از هر کشوری هم دو سه نفر آمده بودند و در آنجا باید از حفظ هم قرآن می‌خواندیم که پس از تلاوتم با تشویق الله الله حاضران روبرو شدم که سپس من به عنوان نفر اول معرفی شدم».

تلاوت قرآن در محضر مقام معظم رهبری در سال 1372

رضائیان که خاطرات زیادی از دیدارش با مقام معظم رهبری دارد، این‌گونه ادامه می‌دهد: «هر سال در ماه رمضان همراه با جامعه قرآنی به دیدار رهبری می‌رویم. یک‌بار هم در سال 72 در خدمت ایشان بودم که تلاوت قرآن کردم».

او خاطره در کارهای قرآنی را خیلی زیاد می‌داند و می‌گوید: «در دومین سفرم حدود 20 سال پیش برای تبلیغات قرآنی به همراه جمعی از قرآنیان به اُتاوا رفته بودیم. مسجدی آنجا بود که امام جماعت مسجد مصری و مقیم آنجا بود. هر کاری کردیم که ما قاریان ایرانی در آنجا تلاوت کنیم، نگذاشت تا اینکه یکی را که متعلق به همان مسجد بود و با ما دوست بود، واسطه کردیم تا اجازه بگیرد ما در آن مسجد به تلاوت قرآن بپردازیم. خلاصه آنقدر سماجت کردیم تا اجازه گرفتیم قرآن بخوانیم. هنگامی که دیدند به این صورت قرآن را تلاوت می‌کنیم با تشویق حاضران در جلسه روبرو شدیم و از ما عذرخواهی کردند و حتی امام جماعت آنجا نیز ما را برای افطاری به خانه‌اش دعوت کرد».

رضائیان ادامه می‌دهد: «در سفری دیگر که به کره جنوبی داشتیم نیز نمی‌گذاشتند ما تیم اعزامی از کشورمان قرآن بخوانیم و ما با فشار رفتیم و قرآن خواندیم که با تشویق حاضران و حتی مسئولان آنها روبرو شدیم و حتی برخی از این اشخاص که ممانعت می‌کردند از تلاوت ما به گریه افتادند و پس از پایان تلاوت، آنها به منظور دلجویی، ما را به افطاری دعوت کردند».

برگزاری جلسه هفتگی قرآن در مسجد الرضا(ع)

او که در حال حاضر سه‌شنبه هر هفته جلسه آموزش قرآن در مسجد الرضا(ع) میدان نیلوفر دارد و مؤسسه‌ای با عنوان ریحانه مطهر دارد، می‌گوید: «قبل از طرح توسعه مسجد علی بن‌ابی‌طالب(ع) خیابان سهروردی، کلاس‌های مؤسسه ریحانه مطهر در آنجا برگزار می‌شد اما در حال حاضر در مسجد الرضا(ع) است».

رضائیان خصوصیت بارز خود را صراحت بیانش می‌داند و ادامه می‌دهد: «هنگامی که جایی به عنوان شورا می‌رویم من رک حرفم را بدون هیچ لفافه‌ای می‌زنم هر چند به ضررم تمام می‌شود و آن موجبات محرومیت از برخی از امور را فراهم کرده است».

فی‌الحال بسیاری از قاریان بین‌المللی و ممتاز شاگرد مستقیم رضائیان هستند. او نیز از خصوصیت اخلاقی استادش مولایی بهره‌مند شده است و به توصیه استادش که گفته است «اگر فردی خواست هر چقدر پول بدهد، قبول کن اما نه اینکه نرخی را مشخص کنی» گوش داده و از قرآن ریالی دریافت نمی‌کند جز اینکه خود مدعو بخواهد.

پیشکسوتان و قاریان بین‌المللی الگوهای قرآنی کشور

او که ارتباط قاریان بین‌المللی را باهم خوب می‌داند، ادامه می‌دهد: «اما ارتباط با تمامی قاریان چه در سطح استان تهران و چه در سراسر کشور ندارم. باید یک اتحادیه واقعی از قاریان باشد کما اینکه اتحادیه قاریان است و از ارشاد هم پول دریافت می‌کنند اما حتی دخل و تصرفی از قاریان در آن نمی‌بینید».

رضائیان پیشکسوتان و قاریان بین‌المللی را قهرمانان و الگوهای قرآنی کشور معرفی می‌کند و معتقد است یکی از راهکارها برای انس مردم با قرآن، علاوه بر برپایی محافل و کرسی‌های تلاوت، تشویق این قاریان و قهرمانان قرآنی است، همانطور که مقام معظم رهبری هم بر آن تأکید کرده‌اند.

تلاوت قرآن؛ منبعی برای درآمد نیست

او با قاطعیت به افرادی که می‌خواهند در این راه قدم بگذارند، می‌گوید: «هیچ‌کس نباید به تلاوت و قرائت قرآن به عنوان یک منبع درآمد نگاه کند چون این راه، مادیات ندارد، بلکه دیدشان را وسیع کنند و وارد این راه شوند با هدف و بینشی که استاد شوند تا شاگردانی تربیت کنند اما نه اینکه به دنبال پول باشند».

گزارش از سمیرا باباجهد انصاری

گزارش تصویری از کسب و کار حسن رضائیان

جلسه آموزش قرائت قرآن استاد رضائیان

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۲
غیر قابل انتشار: ۰
افتخاری
|
-
|
۱۳۹۳/۰۸/۱۹ - ۱۱:۱۷
0
1
اصلا فکر نمی کردم قاری باشد که به کار عطاری هم بپردازد و این کار منبع درآمدش باشد!چه ساده و بی ریا!!!
باشد که تمام قراء ما با سادگی زندگی کنند
و چه جلسه قرآن گرمی که برقراری اینگونه جلسات باعث جذب مردم به قرآن می‌شود
رزاق
|
-
|
۱۳۹۳/۰۸/۱۹ - ۱۳:۱۲
1
0
در پناه خدا باشند کسب نون حلال خیلی مهمه که ایشان به امر رسیدند
امیر
|
-
|
۱۳۹۳/۰۸/۱۹ - ۱۵:۲۸
0
0
گزارش جالبی بود، اینکه یک قاری و موذن عطاری داشته باشد جالب است، گزارش‌های از این دست را بیشتر کنید
میلاد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۶/۰۸/۰۶ - ۲۳:۴۷
0
0
سلام.خدا حفظتون کنه استاد.عمرت بلند نفستون گرم.التماس دعا
سیدمحسن موسوی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۹/۰۹/۲۰ - ۰۱:۴۸
0
0
برخی اظهارتعجب کرده اندکه منبع درآمدقاری مستقل ازهنرتلاوت شان است بااین که اکثریت قراء همین گونه اندکافی است درموردزندگی آنان کمی تحقیق نماییم.
captcha