تهمینه میلانی، کارگردان فیلم سینمایی «آتش بس 2» در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآنی ایران (ایکنا) با بیان اینکه فروش این فیلم جوابگوی هزینههای بالای این فیلم سینمایی نبوده، اظهار کرد: با وجود اینکه فیلم «آتش بس 2» تا امروز با استقبال خوبی از طرف تماشگران روبرو شده و نسبت به فیلمهایی که با فیلم «آتش بس 2» اکران شده است، فروش بسیار خوبی در گیشه داشته، اما با توجه به هزینه تولید و خواب سرمایه هنوز هزینه ساخت خود را بر نگردانده است، گرچه با استقبالی که از فیلم میشود، امید بسیاری به کسب سود هم وجود دارد تا بتوانیم فیلم دیگری بسازیم.
وی افزود: من و محمد نیکبین (تهیهکننده و همسر کارگردان) در مورد استقبال تماشاگران، به دلیل موضوع فیلم، مطمئن بودیم و با خاطری آسوده هزینه فیلم را تقبل کردیم، اما همیشه مسائل و اتفاقات پیشبینی نشده هم در راه اکران فیلم وجود دارد. برای مثال در شروع اکران، دوهفته از بیلبورد شهری به خاطر حضور بهرام رادان در فیلم محروم ماندیم و 10 روز از تبلیغ تلویزیونی به بهانه حجاب خانم حجار که البته وی از پوشش مناسبی برخوردارند! و این در حالی بود که فیلمهای همزمان با اکران فیلم «آتش بس 2» و فیلم موفق شهر موشها که پیش از فیلم ما اکران شده بودند از تبلیغات کافی برخوردار بودند. همچنین به دلیل استقبال از فیلم شهر موشها اغلب سینماهای تهران و دیگر شهرها در اختیار این فیلم قرار داشت و همچنان دارد.
وی در مورد فروش میلیاردی اغلب فیلمهای روی پرده و پایان رکود در سینما گفت: معتقدم فروش ظاهری این فیلمها و پیوستن به باشگاه میلیاردیها، میتواند هم به معنای پایان رکود صنعت سینما باشد و هم نباشد. منظور من این است که که فروش میلیاردی این فیلمها نمیتواند بر سوددهی سینما دلالت کند، زیرا زمانی یک اثر میتواند سوددهی خوبی داشته باشد که بسته به هزینه تبلیغات و فروشی که دارند، تقریبا دو و نیم یا سه برابر هزینه تولید فروش داشته باشد. بر این اساس، در شرایط امروز که برای این هنر صنعت گران در زمان تولید به طور متوسط یک میلیارد تومان هزینه میشود، نمیتوان تمام فیلمهایی که وارد باشگاه میلیاردیها شدهاند را در زمره فیلمهای سود ده محسوب کرد.
فروش فیلم با تعداد تماشاگران سنجیده شوند
میلانی ادامه داد: از سوی دیگر هر چند افزایش فروش بیسابقه در گیشه و آشتی مخاطبان با سینما اتفاق خوبی است، اما باید در نظر داشت آنچه تعدادی از مخاطبان را به سوی سینماها کشانده است نه کیفیت فیلمها بلکه حمایت ارگانهایی است که با ارائه بلیطهای رایگان یا نیم بها مردم را به تماشای یک فیلم نشاندهاند پس اگر قرار است به شکلی دقیق بررسی کنیم که کدام فیلم پرفروش بوده و سهمی در کسب اعتبار برای سینما در میان مخاطبان داشته است، باید تعداد دقیق مخاطبانی که با سلیقه خود و به اشتیاق برای تماشای یک فیلم علاقه نشان دادهاند و برای خرید بلیط از سرمایه شخصی خود هزینه کردهاند، مشخص شود.
وی در پاسخ به این سوال که چه عواملی موجب قهر مردم با سینما شده، جواب داد: به چند دلیل هنوز شمار قابل توجهی از مردم جامعه با سینما قهر هستند. مهمترین دلیل آن به اعتقاد من کیفیت پایین فیلمهاست که منشاء آن همچنان کنترل و نظارت بیش از اندازه و اعمال محدودیتها است. در اینکه در دولت جدید، فضا برای فیلمسازی و اعتماد به سینماگران بیشتر شده است، جای هیچ شکی نیست، اما هنوز با فضای مطلوب و ایدهآل فاصله داریم و کیست که نداند مسببان این اتفاق نه مدیران فرهنگی و معاونت سینمایی اهل تعامل با فیلمسازان؛ بلکه فشارها و جنجالسازی برخی جریانهای سیاسی است که متاسفانه هر روز هم بر تعداد آنها افزوده میشود.
یکی دیگر از عوامل تعیینکننده در رویگردانی مخاطبان از سینما، تولید آثاری هستند که با حمایت ارگانهای رسمی و با هزینههای چندین میلیاردی ساخته میشوند که بر خلاف بخش خصوصی دغدغه فروش ندارند.
کارگردان «واکنش پنجم» به مطلب فوق اضافه کرد: اغلب این فیلمهای سفارشی، انگیزهای برای تماشاگر بیاعتماد امروز ایجاد نمیکنند. اگرچه اغلب این فیلمها با حمایت ارگانها و سازمانهای مختلف با دادن بلیطهای رایگان به کارمندان بخشی از آنها را به سینما میکشانند، اما با ثبت تجربهای بد از تماشای یک فیلم و دلزدگی از فضای آن بدرقهشان میکنند و موجب میشوند اعتماد مردم به تماشای فیلمهای بخش خصوصی هم آسیب ببیند.
وی با بیان اینکه هزینه تولید بیشتر این قبیل فیلمهای سفارشی اغلب بالغ برچند میلیارد است، بیان کرد: با یک حساب سرانگشتی میتوان دریافت که این قبیل فیلمها با توجه به هزینههایی که صرف تولیدشان شده به تعبیری ورشکسته هستند. متاسفانه آمار تولید و فروش آنها به طور رسمی اعلام نمیشود و این سوال را به وجود میآورد که چرا کسی جوابگوی این قبیل فعالیتهای زیان ده که از پول بیتالمال هزینه میشود، نیست؟!
این فیلمساز اعلام کرد: از آنجا که سینما هنر صنعت است و بدون سوددهی و جذب مخاطب نمیتواند به حیات خود ادامه دهد، بنابراین برای رونق کمی و کیفی آن تضمین بازگشت سرمایه و کسب سود ضروری است. طبعا برای جذب مخاطب تنوع مضمونی فیلمها و کیفیت آنها ضروری است تا باعث جلب اعتماد مخاطب به سینما شود. در ضمن معتقدم، حالا که با کمی بهتر شدن فضای عمومی جامعه، بخشی از مخاطبان قهر کرده از سینما به سالنها بازگشتهاند و برای تماشای دست جمعی فیلمها علاقه نشان میدهند، میباید با ایجاد فضای امن امکان سرمایهگذاری بخش خصوصی برای ساخت فیلمهای پرمحتوا بیش از پیش فراهم شود. این امر زمانی ممکن میشود که دست ارگانها و سازمانها موازی با وزارت ارشاد که مدام با اعمال سلیقه خود مخل فعالیت سینماگران، میشوند از تصمیمگیری در تولید و پخش کوتاه شود و سینما به دست اهالی آن سپرده شود.
نگاه «آتشبس» به زندگی خانوادههای جوان
میلانی درباره دلایل موفقیت فیلم جدید خود در گیشه اظهار کرد: فکر میکنم دلیل موفقیت فیلم «آتش بس 2» این است که هم به لحاظ کمی و کیفی به مخاطب احترام گذاشته شده است. در فیلم به مسائل ظریف زناشویی و خانوادگی به ویژه خانوادههای جوان و به ظاهر مدرن شهری پرداختهایم ، که غالبا از دید فیلمسازان و مسئولان مورد کم توجهی حتی بیتوجهی قرار گرفتهاند.
این سینماگر تاکید کرد: اینکه چرا پیش از اینها و بعد از موفقیت تجاری فیلم «آتش بس 1» درصدد ساخت این فیلم بر نیامدم ، باید عرض کنم که اولویت ساخت فیلم برای من ساخت فیلمهای اجتماعی جدی است و ساختن فیلم طنز اولویت بعدی من است. برای همین وقتی عرصه برای ساخت فیلمهای اجتماعی جدی به بهانههای مختلف تنگ میشود و فیلمنامههای من یکی پس از دیگری رد میشود به موضوعاتی میپردازم که در عین اجتماعی بودن، قالب طنز دارند و کمتر حساسیت برانگیز هستند.
این کارگردان در پاسخ به این پرسش که با توجه به موفقیت قسمت اول «آتش بس» چرا از وجود محمدرضا گلزار در قسمت دوم بهره برده نشد؟ چنین توضیح داد: ابتدا قرار بود با زوج گلزار و مهنار افشار این فیلم ساخته شود؛ اما با بازنویسی فیلم و مسائل دیگری که پیش آمد، تصمیم گرفتیم برای تاثیر گذاری بیشتر از موضوع کودک درون و مسائل زوج قبلی فیلم «آتش بس 1» فاصله بگیریم و با بهرهگیری از تئوری انتخاب و تئوری والد – بالغ – کودک تمرکز خود را به ظرایف زندگی زوجها متمرکز کنیم و از زوج دیگری دعوت به همکاری کنیم. طبعا با انتخاب میترا حجار و بهرام رادان تماشاگر با پیش فرضهای گذشته به تماشای فیلم نمینشیند و زمینه برای مطرح کردن مسائل ظریفی که زندگی زناشویی آن دو را به خطر انداخته است، فراهمتر میشود.
وی متذکر شد: در آینده هم اگر بخواهیم ادامه فیلم «آتش بس» را بسازیم، احتمالا از بازیگران دیگر دعوت به همکاری خواهیم کرد. در این سری فیلمها فقط نقش مرکزی روانشناس و نام فیلم حفظ خواهد شد، البته این به معنای آن نیست که از گلزار و رادان و همینطور حجار و افشار در فیلمهای دیگر با موضوع متنوع دعوت به همکاری نکنیم.
این کارگردان در پاسخ به سوالی دیگر مبنی بر اینکه چگونه بعد از ساخت فیلمهایی چون «واکنش پنجم» و «سوپراستار» فیلمی همانند «یکی از ما دو نفر» که انتقادات فراوانی به آن شد را ساخته است، گفت: هنوز هم معتقدم که فیلم «یکی از ما دونفر» فیلم بسیار خوب و خوش ساختی است که شاید کمی پیش از موعد ساخته شد و همچنین قربانی مسائل سیاسی روز شد؛ و مطمئن هستم این فیلم هم همانند دیگر فیلمهایم چون «دو زن» و «نیمه پنهان» و.. که در زمان نمایش مورد هجمههای فراوان قرار گرفتند و به مرور زمان جایگاه شایستهای در تاریخ سینما یافتند، جایگاه مناسب خود را خواهد یافت.
میلانی درباره برخی انتقادات مغرضانه و سیاسی که نسبت به فیلم «آتش بس 2» و مصاحبهای او در برنامه هفت، بیان کرد: هر گروه سیاسی مواضع خاص خود را دارد و بر مبنای منافع گروهی خود تفکر و تصمیمگیری میکند، که از نظر من و بسیاری از همکاران من، اشکالی در آن نیست و ما آنها را همانطور که هستند، میپذیریم، اما اشکال آنجاست که آنها هنرمندان شبیه به مرا آنگونه که هستیم نمیپذیرند و اصراربه همانندسازی افراد به شکل خود دارند که البته ممکن نیست و اصلا بسود جامعه هم نیست.
وی ادامه داد: به نظر من زیبایی هنر در تنوع دیدگاه هنرمندان حتی به موضوعات مشترک است. در برنامه هفت هم که به گفته مسئولان تلویزیون با استقبال بسیار بالای مخاطبان روبرو شد، هیچگونه بحث سیاسی یا اقتصادی مطرح نشد و موضوع بحث آسیبشناسی و روانشناسی اجتماعی و خانوادگی بود که مسلما دشمن نقش مهمی در شکلگیری این معضلات و حل آنها ندارد. به نظر من حتی در مورد گرایش تماشاگران ایرانی به کانالهای ماهوارهای هم دشمن نقش مهمی بر عهده ندارد، بلکه کم کاری و عدم تنوع برنامههای تلویزیونی و سینمایی ما راه را برای کمپانیهای به ویژه ترک که در پی دستیابی به سود بیشتر هستند، باز کرده است. مگر تلویزیون خود ما کم فیلم اروپایی و امریکایی نمایش میدهد آن هم در شرایطی که دفاتر فیلمسازی ما پر از فیلمهای زیبایی است که هرگز رنگ پرده تلویزیون را ندیدهاند!
وی یادرآور شد: منتقدین تندرو به جای اعتراض به کمکاری فرهنگی در کشور، بعد از پخش برنامه سینمایی هفت، بی هیچ دلیل و مدرکی مرا متهم به نادیده گرفتن دشمن سیاسی و از آن بدتر اهانت به اعتقادات مذهبی کردند، که موجب حیرت مسئولان تلویزیون، بینندگان و خودمان شد و زمانی که از آنها در برنامه هفت برای جوابگویی و اهانت به شخص من دعوت به عمل آمد تا در مناظرهای مشترک شرکت کنند ، سر باز زدند! البته بر خلاف تصور من جوابیهای که نوشته بودم را با نیمچه عذرخواهی از من را در خبرگزاری خود (فارس) منتشر کردند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود درباره واژه سیاهنمایی که به فیلمهای اجتماعی نسبت داده میشود، گفت: هر چند که قبول دارم برخی از فیلمسازان، به ویژه تنی چند از فیلمسازان جوان کشور با تقلید ناشیانه از فیلمسازان اجتماعی با ساختن فیلمهای اجتماعی غلو شده قصد دارند که راه صد ساله را یک شبه طی کنند که اغلب ناکام هم میمانند ، اما انصاف نیست که در مقابله با این قبیل فیلمسازان، همه سینماگرانی که فیلمهای اجتماعی زیبا و اثر گذار میسازند را با سوءاستفاده از واژه ی سیاهنمایی در عرصه هنر نادیده گرفت. به زعم من از واژه سیاهنمایی این روزها سوءاستفاده های فراوانی میشود که گاه متاثر از حسادت برخی از فیلمسازان ناموفق در عرصه بینالمللی است که نسبت به فیلمسازانی است که هم در ایران و هم در عرصه بینالمللی میدرخشند، واکنش نشان میدهند.
این کارگردان با بیان اینکه علاقمند است که کار آیندهاش یک کار دفاع مقدسی باشد، گفت: فکر کردم به جای افتادن در ورطهی داستانی تکراری که از هشت سال جنگ تحمیلی ساخته شده است، به زوایای دیگری از رشادت و از خود گذشتگی انسانهایی بپردازم که کمتر دیده شدهاند و توجه جدی به آنها نشده است. برای همین در قالب یک داستان عاشقانه نا گفتنیهای بسیاری را نوشتهام که امیدوارم ساخت آن همین امسال شروع شود. داستان فیلم در مورد عشق یک دختر خیاط و یک دانشجوی پزشکی است و بیشتر از آن که به خطوط مقدم جبهه بپردازد به زنان و پشت جبهه پرداخته است.
کارگردان فیلم «زن دوم» در پاسخ به سوال پایانی که واژه فیلم دینی در سینما را چگونه تعریف میکند؟ خاطرنشان کرد: برخی از دوستان به ویژه دوستان خبرنگار در خبرگزاری تسنیم، نوشتهاند که فیلم «آتش بس 2» از نظر آنها یک فیلم دینی است، چون در آن راه رسم درست زندگی کردن و جلوگیری از طلاق آموخته میشود. با این توضیح، من هم همانند این دوستان که معتقدند، یک فیلم دینی لزوما آن چیزی نیست که فقط شخصیتهای دینی به نمایش گذاشته شوند، بلکه فیلمی دینی است که راه بهتر زندگی کردن را به مخاطبان بیاموزد و تاثیرگذارباشد، موافقم.