به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، خانواده احمد ملایی میزبان یکی دیگر از دیدارهای هفتگی اعضای جامعه قرآنی کشورمان بودند. رحیم قربانی، رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ، علی سرابی، قائم مقام مرکز طبع و نشر قرآن، حسن محمدی، مدیرعامل اتحادیه تشکلهای قرآنی، سعید و مجید زکیلو، قاریان بینالمللی قرآن و رامین بهرامی، قاری ممتاز کشورمان در این دیدار حضور داشتند.
شهید احمد ملایی در سن 17 سالگی و در 18 آبانماه سال 62، در عملیات والفجر 4 به شهادت رسیده است. وی در سال 1345 متولد شده بود.
پس از تلاوت آیاتی از کلامالله مجید، قربانی با اشاره به اینکه سبک زندگی و اخلاق قرآنی شهدا باید به جوانان منتقل شود، گفت: باید این موضوع را که چگونه به قرآن عمل کنیم و با قرآن انس بگیریم، از شهدا که اعمالشان مورد قبول خداوند متعال قرار گرفت درس بگیریم.
وی همچنین درباره یادواره سورههای سرخ گفت: این یادواره با شناسایی شهدای قرآنی از سال گذشته فعالیت خود را آغاز کرد و امسال نیز به شناسایی شهدای حافظ، قاری و معلم استان تهران ادامه داد. این روند سبب شد که شناسایی شهدا در سراسر کشور انجام شود.
سرابی نیز در این دیدار با بیان اینکه خانواده شهدا پس از سالها، همچنان سختی عدم حضور فرزندشان را تحمل میکنند، عنوان کرد: همان طور که در آیه قرآن اشاره شده است، نکته مهم آن است که شهدا «عند ربهم یرزقون» هستند.
مجید زکیلو نیز که معلم قرآن این شهید بوده است، اظهار کرد: خداوند بهترین تعبیر را درباره شهدا ارائه کرده و گفته است که شهدا زنده هستند. امام راحل(ره) نیز در این باره فرمودند که نکته مهم این است که آنان در نزد پروردگارشان روزی میخورند و در وسط موهبت واسعه الهی هستند.
وی افزود: احمد ملایی ظاهراً شاگرد من بود، ولی بعدها در عمل به قرآن، استاد من بود. وی از افرادی بود که در اول وقت، در جلسات قرائت قرآن شرکت میکرد و نکات قرآنی را با شوق و ذوق دنبال میکرد.
زکیلو از نوحهسرایی پدر این شهید در ایام محرم یاد کرد و ادامه داد: دو ماه از رفتن احمد به جبهه نگذشته بود که وی به شهادت رسید. وی از سبک قرائت قرآن استاد عبدالباسط پیروی میکرد، ولی روحیه معنوی وی به گونهای بود که صوت و لحن وی بر سبک وی پیشی میگرفت.
به گفته وی، معصومیت و معنویت در صدای این شهید موج میزد. معصومیت در کلام قاری را کمتر میتوان احساس کرد، ولی این موضوع را میتوانستیم در صدای این شهید احساس کنیم.
زکیلو ادامه داد: همین ویژگیها سبب شد تا خداوند احمد را برگزیند و در عنفوان جوانی، او را به نزد خود ببرد. احمد در راه جبهه و جنگ و اهل بیت(ع) و قرآن پیش رفت و ادب و احترام به استاد و والدین از ویژگیهای بارز وی به شمار میآمد.
حامد ملایی، برادر شهید نیز در این دیدار عنوان کرد: اینکه خانواده شهدا به فراموشی سپرده نشدهاند، جای شکر دارد. همیشه گفتهام که معرفت، گذشت، دین و ایمان شهدا به گونه دیگری بود.
وی به بیان خاطرهای از برادرش درباره احترام به والدین اشاره کرد و گفت: روزی همراه با پدرم به جلسه تجوید قرآن میرفتیم. من که کوچکتر از احمد بودم، جلوتر میرفتم تا به هیئت برسم. شب بود. احمد دست مرا گرفت و به عقب آورد و گفت بچهها نباید جلوتر از پدر و مادرشان حرکت کنند. این در حالی بود که وی تنها 15 سال داشت.
مولایی با بیان اینکه احمد پسر اول بود، افزود: وی پس از نذر بسیار پدر و مادرم بعد از چندین دختر به دنیا آمده بود. بر این اساس والدینم نذر داشتند که تا چهلم امام، لباس سیاه به تن احمد کنند و خود وی نیز تا سالهای پیش از شهادتش لباس سیاه میپوشیدند.
برادر این شهید درباره نحوه شهادت احمد گفت: قرار بود عدهای در جبهه مقاومت کنند. احمد تک تیراندازا بود و میگفت، هر وقت میخواهم دشمن را بزنم و تیر به وی نمیخورد، آیه «و ما رمیت اذ رمیت...» را میخواندم. با این کار تیر به هدف میخورد.
وی ادامه داد: یکی از دوستان احمد به نام احمد سیدناصری تیر خورد و احمد به پشت خاکریز رفت تا او را به این سمت خاکریز بیاورد که تیر دوشکا به پاهایش اصابت میکند و نمیتواند به سمت دیگر خاکریز بیاید. احمد همانجا به شهادت میرسد. همه اهل محل از شهادت احمد خبردار شده بودند و فقط خانواده ما اطلاع نداشت تا اینکه به تدریج به ما اطلاع دادند.
سعید زکیلو نیز عنوان کرد: از احمد که دوستم بود، مهربانی و دوستی را به یاد دارم. کسی در هیئت از وی خاطره بدی نداشت. لطافتی که در قرائت داشت را در کمتر قاری دیدم که از لطافت روحی و درونی وی نشئت میگرفت.
در انتهای این دیدار، به رسم یادبود لوح تقدیری به خانواده این شهید اهدا شد.