کد خبر: 1583939
تاریخ انتشار : ۳۰ شهريور ۱۳۸۶ - ۱۲:۱۹
نسبت بين هنرهای سنتی و مدرن در توسعه مفاهيم قرآنی / 3

هنر سنتی با تمثيل امر مقدس در عالم خيال معنی می‌يابد

گروه هنر: هنر سنتی* ادعای تقدس دارد، اما اين تقدس برخلاف بسيار مقولاتی كه ادعای آن را دارند بايد شناخته شود و نمی‌توان از جنبه تعبدی آن را مقدس دانست. ضرورت شناخت هنر سنتی ما را به چند لايه‌ای بودن معنی هنر سنتی و در نتيجه تمثيلی بودن آن راهنمايی می‌كند.

«برای فرد ژرف‌انديش زيبايی نه اسباب عياشی و تفنن دنيوی بلكه موجبی برای يادآوری عالم معنا، به معنای افلاطونی كلمه است»(هنر و معنويت ص11) برای راه‌يابی به معنا هنر سنتی همواره با رمز و تمثيل سروكار داشته است.
اما تمثيل چيست؟ برای شناخت بيشتر اين مفهوم بايد به چيستی عالم خيال توجه كرد، خيال كه با اسامی هم معنی مثال و تشبيه خوانده می‌شود امروزه با توهم اشتباه گرفته می‌شود. از نظر حكمای سنتی عالم خيال رابط ميان عالم معقولات و عالم محسوسات بود و از نظر سهروردی تفاوت وهم و خيال را می‌توان از عقل و با عقل دريافت.
اما ويژگی‌های عالم خيال و ارتباط آن با هنر سنتی چيست؟ موضوع خلق و خلاقيت در هنر بسيار مهم است. اما آزادانه‌ترين عالم برای خلاقيت عالم خيال است چرا كه بی‌هيچ تداركات و مقدمه‌ای آنچه تصورشدنی است صرفا با اراده تحقق می‌يابد ( آنچه خواهد دلت همان بينی) اما تمامی صور خيالی مخلوق اراده ما نيستند و بسياری از خيالات بر ما عارض می‌شوند....
گفتم كه بر خيالت راه نظر ببندم
گفتا كه شبرو است و از راه ديگر آيد
حتی هنرمندان امروزی كه در عالمی متفاوت زندگی می‌كنند جنبه‌های الهام‌گونه كه در عالم خيال تحقق يافته است را تجربه كرده‌اند. وسعت خلاقيت در اين عالم تا حديست كه آنچه در عالم ماده ( محسوسات) غير ممكن است در عالم خيال به چشم به هم زدنی تحقق می‌يابد.
هنر سنتی به وسيله تمثيل امر مقدس در عالم خيال معنی می‌يابد و بدين سبب ادراكی فعالانه برای دستيابی به معانی در آن نياز است عالم خيال هم در خلق و هم در درك هنر سنتی نقش مهمی ايفا می‌كند همچنين درك عالم كه به عنوان هنر كامل از نظر سنتگرايان و متفكران سنتی دارای معانی و زيبايی بود نياز به قوه خيال دارد.
جهان چون زلف و خط و خال و ابروست
كه هر چيزی به جای خويش نيكوست
تجلی‌گه جمال و جلال است
رخ و زلف آن معانی را مثال است
ادراك فعالانه هنر و تصوير و تصور معانی آن در عالم خيال ممكن می‌شود. اما تجلی كه در واقع تجليات برتری‌هاست معمولا به دو دسته جمالی و جلالی تقسيم كرده‌اند كه هر دو زير مجموعه‌های حسن هستند. حسن در فارسی به گواه لغتنامه دهخدا معنی نكويی و نكويی خود معنای برتری داشتن دارد.
حسن (برتری داشتن) در علوم اسلامی به طور مطلق برای خدا در نظر گرفته شده‌است اما تجليات آن در مخلوقات خدا وجود دارد. شناخت حسن و برتری در انسان ايجاد علاقه می كند چرا كه انسان ذاتا به برتری احساس محبت دارد....
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد
«محبت كه ذهنی است به زيبايی كه عينی است واكنش نشان می‌دهد»(هنر و معنويت ص 27). چون حسن به طور مطلق متعلق به خداست حضور آن در مخلوقات در واقع تمثيلی از حسن واقعيست كه به تجلی تعبير شده است.
پس با درك حسن محبت ايجاد می‌شود اما اشاره شد كه حسن را دارای تجليات دوگانه جمالی و جلالی می‌دانند پس برای هر كدام ويژگی خاصی از محبت عارض می شود. محبت حاصل تجلی جمال است و هيمان ( كه عشقی جنون آميز است) حاصل تجلی جلال خوادند. جلال كه قهر باشد و عظمت تجلی در رفتار دارد و حاصل حالتی فعالانه است...
در بلا هم ميچشم لذات او
مات اويم مات اويم مات او
عاشقم بر لطف و بر قهرش به جد
وين عجب من عاشقم بر اين دو ضد
اما جمال مربوط به ظاهر است و تجلی آن حالتی منفعلانه داردو هنر سنتی «تجلی جمال الهی در آينه خيال است».
پينوشت
*هنر سنتی لفظی است كه با پيدايش مدرنيته بعد از اينكه هنر معادل فارسی art دانسته شد به وجود آمد. هنر در شاهنامه با معانی فرهنگ، آراستگی و ظرافت به كار رفته است ( راز و رمز هنر دينی ص 47 ) اما در هر حال هنر ما قبل مدرن را می توان هنر سنتی دانست هرچند كه حدود و ثغور ماكلا تعريف شده ای ندارد داشته است.
منابع
هنر و معنويت ، مجموعه مقالاتی از شوان و ديگران فرهنگستان هنر 1383
حكمت و هنر معنوی، غلامرضا اعوانی،گروس،1375
راز و رمز هنر دينی، مجموعه مقالات، سروش، 1374
به قلم: هومن فروغمند اعرابی
captcha