به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، به مناسبت هشتم مردادماه سالروز بزرگداشت شيخ شهابالدين سهروردی، بنيانگذار حكمت اشراق و همزمان با انتشار دو اثر جديد درباره حكمت و انديشه وی با عنوان «حكمت اشراق، گزارش و سنجش دستگاه فلسفی شيخ شهابالدين سهرودی» از حجتالاسلام والمسلمين سيديدالله يزدانپناه و «مبانی حكمی هنر و زيبايی از ديدگاه شهابالدين سهروردی» از طاهره كمالیزاده، نشست هفتگی مؤسسه شهر كتاب با حضور مؤلفان اين دو اثر برگزار شد.
در ابتدای اين نشست علیاصغر محمدخانی، مجری و كارشناس اين نشست، طی سخنانی گفت: در ميان فيلسوفان اسلامی، سهروردی آنچنان كه بايد و شايد و نسبت به ابن سينا و ملاصدرا مورد توجه قرار نگرفته است، اگرچه شهرزوری و قطبالدين شيرازی شرحهايی بر حكمةالاشراق نوشتند اما تنها در دهههای گذشته به همت هانری كرين و سيدحسين نصر بود كه مجموع مصنفات اين فيلسوف منتشر و مورد توجه اهالی حكمت و فلسفه قرار گرفت.
وی با بيان اينكه در چند سال اخير آثار تأليفی و ترجمهای از سهروردی منتشر شده است، اظهار كرد: كتابهای «حكمت اشراق، گزارش و سنجش دستگاه فلسفی شيخ شهابالدين سهرودی» از حجتالاسلام والمسلمين سيديدالله يزدانپناه، مدرس حوزه و «مبانی حكمی هنر و زيبايی از ديدگاه شهابالدين سهروردی» از طاهره كمالیزاده عضو هيئت علمی دانشگاه زنجان، عقل سرخ از تقی پورنامداريان از جمله اين آثار است كه امسال منتشر شده است، همچنين كتاب قلندر و قلعه سيديحيی يثربی، عضو هيئت علمی دانشگاه علامه طباطبايی به چاپ چندم رسيده است.
محمدخانی با بيان اينكه حكمت اشراق حد فاصل فلسفه مشاء و حكمت متعاليه است، افزود: حكمت اشراق اصلاحگر فلسفه ابن سينا و زمينهساز حكمت متعاليه است، مسئله نور و نورالانوار كه سهروردی بيان كرده از نوآوریهای مكتب اشراق است كه بسيار مهم است. روش شيخ اشراق هم استدلالی ـ شهودی و يا بحثی ـ ذوقی است.
وی با تأكيد بر اينكه اين مسئله بسيار مهم است كه سهروردی با توجه به عمر كوتاه خود توانست آثار متعدد و باارزشی را در حوزه فلسفه بنويسد، گفت: علاوه بر آن آثار او از نظر سبك و ادبی و هنری دارای جذابيت و اهميت زيادی است. عالم مثال، سفرهای روحانی و داستانهای رمزی سهروردی را میتوان وارد ادبيات كرد. نيايشها و ستايشهای او هم دارای جذابيت خاصی است كه اخيرا اثری از سهروردی با اين عنوان ترجمه شده است.
محمدخانی با اشاره به اينكه منابع حكمةالاشراق هم آيات و روايات و هم حكمت ايران باستان است، اذعان كرد: شيوه فلسفی سهروردی جمع ميان برهان و شهود و وجه مشترك ميان افلاطون، ارسطو، هرمس و زرتشت است.
در ادامه اين نشست حجتالاسلام يزدانپناه به ارائه سخن پرداخت و طی سخنانی گفت: حكيم سهروردی كه در قرن ششم زندگی میكرد، به حقيقت يكی از فيلسوفان برجسته دوره اسلامی است. بعد از بوعلی شخصيتی به اهميت شخصيت سهروردی در حوزه فلسفه اسلامی وجود ندارد. او حركتی را آغاز كرد كه تقريبا در آينده فلسفه اسلامی مؤثر بود.
وی با بيان اينكه دورهای كه سهروردی پا به عرصه فلسفه گذاشت دورهای است كه نقدهای جدی بر فلسفه مشاء و كل اصل و اساس فلسفه مطرح شده بود، اظهار كرد: پيش از او غزالی و شهرستانی زندگی میكردند و معاصر او هم فخر رازی بود كه در واقع اين شخصيتها معارضان با فلسفه و فلسفه مشاء هستند. غزالی با «تهافتالفلاسفه» و شهرستاتی با «مصارعالفلاسفه» به جنگ و مبارزه با فلسفه پرداختند. فخر رازی هم اگرچه آثار فلسفی دارد اما به جد با فلسفه جنگيد.
اين محقق و مدرس فلسفه در ادامه سخنانش تصريح كرد: در چنين فضايی بود كه سهروردی ظهور كرد و فسلفه مشاء را ناكافی دانست و در اين باره به صراحت میگويد كه قبلا بر طريقه مشائيون بودم و اكنون تغيير و چرخش داد و منتقد فلسفه مشاء شد، اما اصل فلسفه را به عنوان راه راست تلقی كرد.
وی با بيان اينكه جوهره فلسفه اشراق، روش اشراقی، متافيزيك نوری و علمالنفس اشراقی است، اذعان كرد: به نظر بنده هر سه اين جوهرهها ريشه در كار بوعلی دارد. در نمط هشتم و نهم اشارات و رسالههای حی بن يقظان، عشق و ... كاملا مشهود است. در كار بوعلی روش اشراقی است، اما خود صاحب كشف و شهود نيست، اما سهروردی خود دارای كشف و شهود بوده است.
يزدانپناه با اشاره به اينكه پايه روش اشراقی توسط بوعلی گذاشته شود، گفت: اما سهروردی روش اشراقی بوعلی را چنان بالا برد كه در مقابل فلسفه مشاء قرار گرفت. بعد از بوعلی در آثار بهمنيار و شاگردان و ديگر شارحان بوعلی روش استدلالی ادامه يافت و روش شهودی چندان رشد نكرد، حتی خواجهنصير هم اهميت كار سهروردی را فهميده و به شهود و اشراق سهروردی معتقد بود.
در ادامه اين نشست كمالیزاده به ارائه سخن پرداخت و گفت: بزرگداشت سهروردی، بزرگداشت فلسفه و حكمت ايرانی اسلامی است. سهروردی مؤسسه نحله فلسفی اشراقی است كه البته او خودش را مؤسسه حكمت اشراق نمیداند، بلكه خود را احياگر حكمت نوری ايرانيان میداند.
وی با بيان اينكه سهروردی حكمت معنوی ايرانيان باستان را به حكمت بالندگی و دوره پس از اسلام متصل میكند، گفت: هانری كربن سهروردی را با سلمان فارسی صحابه بزرگ رسول الله(ص) مقايسه میكند و معتقد است. همان نقشی را كه سلمان در صدر اسلام دارد و رابط ميان اسلام و ايران است سهروردی هم دارد و او حكمت ايرانی را با حكمت اسلامی متصل كرده و باعث میشود اين حكمت به حيات خود ادامه دهد.
وی با اشاره به اينكه سهروردی مانند ساير حكمای اسلامی به صورت مستقل در حوزه هنر وارد نشده و از اين اصطلاح و يا مترادفهای آن در آثارش استفاده نكرده، اظهار كرد: اين حكيم اشراقی مباحثی را در مابعدالطبيعه میكند و مباحثی را در هنر سنتی و اشراقی و عشق دارد كه میتوان از اينها ديدگاههای هنری او را استخراج كرد.
كمالیزاده با اشاره به اينكه اين اثر او تنها سر نخی در اين راه محسوب میشود و حتی گامی در اين مسير نيست، تأكيد كرد: حكمت اشراق، چيزی از هنر حقيقی است و هنر هم بهترين جلوهگاه و زمينه حكمت اشراق است. هنر اسلامی و سنتی همواره بر پايههای حكمی و معرفتی بنا بوده است. میتوان گفت اصل و بنياد همه فلسفه سهروردی معرفت است و معرفت اشراقی ويژگیای دارد كه میتواند مبنای حكمی هنر اشراقی قرار گيرد.